ساکاگاوا در سال ۱۷۸۸ میلادی در قبیله آگایدیکا در حوالی سالمون، لمهی کانتی به دنیا آمد؛ ناحیه‌ای که اکنون در مرز دو ایالت آیداهو و مونتانا واقع است. در سال ۱۸۰۰، زمانی که ۱۲ ساله بود گروهی از سرخپوستان هیداتسایی او را به اسارت گرفته و یک سال بعد او را به یک صیاد و تاجر خز فرانسوی- کانادایی به نام توسنت چاربونو فروختند. ساکاگاوا در ۱۸۰۴ بدون رضایت به ازدواج این تاجر درآمد و یکی از چند زن او شد.
وقتی دو کاوشگر به نام‌های مری ودر لویس و ویلیام کلارک به دهکده‌های سرخپوستان ماندان-هیداتسا رسیدند و تصمیم گرفتند تا زمستان ۵-۱۸۰۴ را در این ناحیه بگذرانند، چاربونو را به‌عنوان مترجم استخدام کردند تا در مسیر خود به سمت اقیانوس آرام آنها را همراهی کند. اما از آنجا که این تاجر کبکی نمی‌توانست به زبان ساکاگاوا صحبت کند و گروه اکتشافی نیازمند تماس با سرخپوست‌های شوشونی بودند تا بتوانند از آنها برای عبور از کوهستان اسب بگیرند، این دو کاوشگر پذیرفتند تا ساکاگاوا که در این زمان باردار هم بود با آنها همراهی کند. در فوریه ۱۸۰۵ ساکاگاوا پسری به نام ژان باپتیست به دنیا آورد. در اوت ۱۸۰۵ گروه اکتشافی در یک قبیله شوشونی اقامت کرد و کوشید تا برای عبور از کوه‌های راکی اسب بخرد. آنها از ساکاگاوا به‌عنوان مترجم استفاده کردند و پی بردند که رهبر قبیله برادر اوست. قبیله شوشون پذیرفت به آنها در برابر کالا اسب بدهد و آنها به سختی توانستند از این کوهستان سرد بگذرند.
با رسیدن به کناره اقیانوس، او راهنمای گروه در باب نحوه گذراندن زمستان و رژیم غذایی آنان بود. او کلارک را متقاعد کرد که معبر بازمن بهترین مسیر میان میسوری و رودهای سلواستون در مسیر بازگشتشان است.
خانواده چاربونو با بازگشت گروه اکتشافی به دهکده‌های ماندان-هیداتسا از گروه جدا شدند و چاربونو در نهایت به پاس خدماتش مبلغی پول و ۱۳۰ هکتار زمین دریافت کرد. کلارک که می‌خواست کارهای بیشتری برای این خانواده انجام دهد به چاربونو شغلی به‌عنوان مترجم نیز داد. خانواده در ۱۸۰۹ راهی سنت لوئیس شد تا پسرشان را غسل تعمید دهند سپس او را به کلارک سپردند تا به وی آموزش دهد. بر اساس برخی منابع ساکاگاوا اندکی پس از به دنیا آوردن دختری به نام لیزت، در ۲۰ دسامبر ۱۸۱۲ درگذشت. هر چند برخی از زندگی‌نامه‌نویسان برآنند که ساکاگاوا تا سال ۱۸۹۴ نیز زنده بوده است.
