برای تثبیت وحدت در سیستان و بلوچستان بهای سنگینی پرداخت شده است

خبرگزاری مهر پنج شنبه 04 دی 1399 - 11:19
زاهدان-محدوده‌ سرزمینی که امروز سیستان وبلوچستان نامیده می‌شود، تنیده شده از مؤلفه‌های اجتماعی مشترک بین اقوامی است که از دیرباز کنار هم زندگی کرده و در شرایط سخت و سهل یاری گر هم بوده اند.
برای تثبیت وحدت در سیستان و بلوچستان بهای سنگینی پرداخت شده است

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- عباس نورزایی*: مردم استان سیستان و بلوچستان صرف‌نظر از مذهب، ایل، طایفه و یا قوم و محل سکونت، خرده‌فرهنگ‌های خاص ایرانی خود را دارا هستند که به بعضی از آنها در ادامه این نوشتار به‌طور گذرا اشاره می‌شود.

الف- میارجلی: در جامعه‌ی سنتی گذشته به دلیل این‌که دولت وقت حضور پایداری در منطقه نداشت تا از ستم‌دیدگان دفاع کند، اشخاص گاهاً به دلیل احساس ناامنی، ترس از کشته‌شدن و یا احقاق‌حقوق خود به فردی از طایفه‌ای دیگر پناه می‌بردند. در این عمل، پناه‌آورنده را «میار» و پناه‌دهنده را «میار جل» و خود این عمل را «میارجلی» می‌گفتند.

دفاع از پناه‌آورنده و ستم‌دیده در میان مردم استان سیستان و بلوچستان، چنان حرمتی داشت که در صورت لزوم «میارجل» برای حفاظت «میار» از جان خویش نیز مضایقه نمی‌کرد. آسیب دیدن میار یا فرد پناهنده برای «میارجل» موجب ننگ و سرشکستگی بزرگی برای او و طایفه او محسوب می‌شد و چه بسا افرادی که می‌توان به‌نام از آن‌ها یاد کرد که در جهت تثبیت این خصلت انسانی، کشته شده‌اند.

ب- شریعت کردن: اگر میان دو نفر یا دو طایفه اختلاف و درگیری پیش می‌آمد برای حل آن از سنتی به نام «شریعت کردن» بهره می‌گرفتند که این سنت هنوز هم در مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان رواج دارد. بنابراین رسم دیرینه آن‌جا که فردی هنجارشکن، بدون در نظر داشتن اصول شریعت محمدی (ص)، دستور قتل فردی ولو بی‌گناه از طایفه‌ای که ضارب یا قاتل به آن وابستگی دارد را صادر می‌کند، عدول از این قواعد شریعت نامیده می‌شد.

ج- شال مردم‌داری: در این شیوه، بیش‌تر از آن‌که مهم باشد چه کسی از چه قاعده یا قانونی تخلف کرده است، از زاویه زیان و ضرر وارده به شخص مدعی و کیفیت جبران خسارات مدعی، نسبت به قضاوت و حل و فصل اختلافات اقدام می‌شد. علت مقبولیتِ این نظام، منزلت محلی و به‌خصوص آشنایی کامل افرادی است که به قضاوت می‌پردازند، بنابراین برای بررسی و حل‌اختلاف، نشست‌های مردم‌داری برگزار می‌شود که به آن «شال مردم‌داری» گفته می‌شود. این نظام حل اختلاف بومی، دارای نقاط قوتی از قبیل مشارکت، اعتماد و ایجاد اخوت و برادری است.

نویسنده این سطور بخشی از عمر خود را در شهرستان‌های نیکشهر، قصرقند، زاهدان، زابل و زهک سپری کرده است و با تمام اقوام و مذاهب ساکن در تمامی نقاط استان سیستان و بلوچستان، مراوده‌ی اجتماعی داشته و در غم و شادی، همراه‌شان بوده و خود، جزئی از ساختار اجتماعی آن‌ها است.

در آبادی‌های صیادی موجود در کرانه‌های عمان، تا کوچک‌ترین نقاط مسکون در دره‌های توتان و محمدان، دشت وسیع دشتیاری، جالق، گوهرکوه، بزمان و دلگان، ریگ‌ملک و نصرت‌آباد، کورین تا اومار و کرباسو، میل نادر و قرقری تا چوتوی زهک و به‌طور کلی در جای‌جای این استان پهناور، در بین عامه‌ی مردم، جز نجابت، نوع‌دوستی، وفاق، اتحاد، انسان‌دوستی و مهربانی دیده نمی‌شود.

مردمان دیار سیستان و بلوچستان هر حرکت فردی را که به حقوق جمعی، لطمه‌ای بزند، با احتیاط فراوان انجام می‌دهند، چرا که از عقوبت آن در ساختارهای «شریعت»، «شال مردم‌داری» و قوانین نانوشته‌ی «میارجلی»، به‌خوبی آگاه هستند.

اما سوال اینجاست که چطور شده است که چنین بستر وحدت‌بخشی در بین مردمان این استان یا بهتر بگوییم این حوزه‌ی فرهنگی- جغرافیایی حاکم شده است و این درهم‌تنیدگی اجتماعی، بر چه بستری قوام یافته است.

یکی از روش‌های مصالحه مردمی در استان سیستان و بلوچستان، صرف‌نظر از قوم یا مذهب، در گذشته، رسم «خون‌بس» بوده است. «خون‌بَس» رسمی بوده که در گذشته مردم استان برای جلوگیری از ادامه جنگ و دعوا و پایان‌دادن به قتل، کشتار و اصلاح روابط خانواده‌ها به آن مبادرت می‌ورزیدند. در مواردی که به قتل یک فرد می‌انجامید، این کشته‌شدن سبب کینه بیش‌تر شده و خانواده مقتول برای انتقام‌گرفتن اقدام به قتل یکی از نزدیکان قاتل کرده و این قضیه برای مدت طولانی ادامه می‌یافت. برای جلوگیری از تداوم این کار، بزرگان طوایف دیگر جمع شده و سران دو طایفه‌ای را که با هم اختلاف داشتند با هم آشتی می‌دادند. برای تحکیم حالت صلح، معمولاً دختر فرد قاتل یا یکی از بستگان نزدیک او را به عقد پسر مقتول درمی‌آوردند تا غائله پایان یابد. به این جهت به این نوع ازدواج «خون‌بس» می‌گفتند.

گرچه این رسم، با آموزه‌های دینی ما هم‌خوانی نداشته است، اما مردم استان سیستان و بلوچستان، بهای سنگینی را طی قرون و اعصار گذشته برای ایجاد این وحدت پرداخته‌اند و این مواصلات، به‌مرور زمان باعث تحکیم ارتباطات مردم شده است. طوایف زیادی در استان ما وجود دارند که امروزه بر همین اساس، پیوستگی یافته‌اند. در این پیوستگی ممکن است طرفین، شیعه یا سنی، سیستانی یا بلوچ و یا ساکن محلی در جنوب یا شمال استان باشند.

گرچه طی سالیان اخیر با کم‌رنگ شدن خرده‌فرهنگ‌های بومی مردم سیستان و بلوچستان و با افراط‌گری اندکی که از سوی برخی افراد مقرض بیرونی القا شده است شاهد برخی تحرک‌های ساختار شکنانه در برخی نقاط این استان بوده‌ایم اما عامه‌ی مردم، هم‌چنان خُلقیات انسان‌دوستانه و نجابت خود را در حوادث و وقایع نسبت به افراد مختلف حتی نسبت به افرادی که مسلمان نبوده‌اند، حفظ کرده و خواهند کرد.

* فعال فرهنگی و اجتماعی

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.