شمال نیوز: علی کریمی فیروزجایی یکی از نمایندگان مردم بابل در مجلس شورای اسلامی در یک نشست خبری، که برخی خبرنگاران نشریات رسمی که سالها در این عرصه برای ارتقا فرهنگی، اجتماعی این شهرستان تلاش کرده اند حضور نداشتند، در سخنان غیرمسئولانه ای ادعا کرد؛ شهرستان بابل نیاز به چند فرماندار دارد، داشتن یک فرماندار با جمعیتی که شهرستان بابل دارد ظلم است، بخش لاله آباد استحقاق یک فرماندار را دارد، و شهرستان قائم شهر با دو نماینده ۵ فرماندار دارد!!!
نماینده بابل که پیشنیه حضور در مجلس را دارد و عضو کنونی هیات رییسه مجلس شورای اسلامی نیز است، اگر از قانون تقسیمات کشوری اطلاع نداشته باشد بسیار جای تاسف است، و اگر از آن اطلاع دارد؛ این سخنان که در مصاحبه بیان شده است، نوعی فرافکنی یا به عبارتی تجزیه شدن شهرستان یکپارچه بابل را در اذهان تداعی می کند.
چگونه یک عضو هیات رییسه مجلس، داشتن یک فرماندار را برای بابل ظلم می داند! در حالی که طبق قانون در واحد تقسیمات کشوری، برای هر شهرستان یک فرماندار یا فرماندار ویژه ، برای هر بخش یک بخشدار، و هر روستا یک دهیار در نظر گرفته است ، و داشتن چند فرماندار برای یک شهرستان و پیشنهاد داشتن یک فرماندار برای مرکز یک بخش که مسئولیت آن در قانون با بخشدار است ، به نظر می رسد، نوعی عوام فریبی در آن مستتر باشد.
عنوان کردن این مطلب که شهرستان قائم شهر با دو نماینده دارای ۵ فرماندار است به یقین شبهه آمیز است، زیرا این ۵ فرماندار به صورت قانونی فرمانداران منصوب شهرستان های مستقل قائم شهر، جویبار، سیمرغ، سوادکوه و سوادکوه شمالی هستند که در گذشته از بخش های شهرستان قائم شهر بوده اند و اکنون هر کدام شهرستان های مستقل محسوب می شوند، اگرچه نماینده این شهرستان ها جدید تاسیس نیز طبق قانون همان نمایندگان شهرستان قائم شهر هستند.
اگر کریمی فیروزجایی، یک فرماندار را برای شهرستان بابل با ۵۴۰ هزار نفر جمعیت ظلم می داند، پس کلانشهرهای مشهد و اصفهان و تبریز و شیراز و اهواز هم باید دهها فرماندار و فرمانداری داشته باشند! که اطلاعات بنده چنین حکایتی را دور از قانون و ذهن می داند.
از طرفی اگر بخش لاله آباد نیاز به فرماندار داشته باشد تا ردیف اعتباری به این منطقه تعلق بگیرد، این ردیف اعتباری بر اساس آمار جمعیت بخش لاله آباد طبق آخرین سرشماری سال ۱۳۹۵ خواهد بود نه براساس یک شهرستان ۵۴۰ هزار نفری، که این سخنان غیرمسئولانه نشان از ایجاد توقع و انتظار در مردم منطقه برای تبدیل یک بخش به شهرستان است تا با رسانه ای شدن در افکار عمومی و انتصاب فرماندار فرضی که قانون تقسیمات کشوری برای آن بخش پیش بینی نکرده است، ظاهرا بتوان به قله های رفیع پیشرفت و توسعه دست یافت.
بابل کنونی، با بارفروشِ دوران صفویه تا قاجاریه که مرکز تجارت و داد و ستد در شمال کشور بود فاصله بسیار دارد، زیرا نمایندگان و مسئولان دلسوز و متعهد که برای دل مردم و پیشرفت واقعی و تعالی شهرستان عقب نگهداشته شده بابل کار کنند، کم داریم.
شهرستان بابل با همین نوع متداول و جاری تقسیمات کشوری و دارا بودن ۲ نماینده و یک فرماندار و مسئولان پرتلاش و خیّران بزرگوار، که حامی احداث مرکز عام المنفعه در سطح شهرستان بوده و هستند نیز قابل رشد و توسعه و نجات از وضعیت تاثر انگیز کنونی است.
صمد صالح طبری - روزنامه نگار