خبرگزاری فارس - شهرستان دیر، فاطمه مظفری پور: دیگر صدای آوازخوانی صیادان و مرغهای ماهیخوار به گوش نمیرسد. صیادانی که دیروز برای صید به دل آب زدند تا کیلومترها از ساحل فاصله بگیرند و به دل دریا برسند، امروز برگشتهاند اما بدون نوا، بدون سبدهای پر از ماهی و بدون لبخند همیشگی؛ دستانشان خالی است و قلبهایشان مملو از اندوه، دریا امروز با این مردم خونگرم چه کرده است؟
با این تاریکی مخوفی که بر ساحل این دیار افتاده است، دلم تاب ماندن ندارد، از ساحل دور میشوم و به سمت دشتهای سرسبزی میروم که تا دیروز از سر تا پای با رقص سبزههای کوتاه قد، گویا مخملی بر دوش زمین افکنده شده است.
زمین در خشکی فرو خواهد رفت
هرچه به مساحت آن دشتهای سرسبز نزدیکتر میشوم، بیشتر شک میکنم که آیا اینجا همان دیار من است یا نه! جلوتر میروم؛ دیگر زمزمه سبزهها و گلهای سرخ کوچک نهفته در قاب دشت را نمیبینم، گویا زمین همه خرمی این دشت را بلعیده است.
آن دور دست کشاورزانی را میبینم که با هم به پچ پچ نشستهاند؛ کشاورزی که موهای جوگندمی دارد میگوید: «حالا که چاهها خشک شدهاند و آبی برای آبیاری این نخیلات نداریم، بهکجا گریز بزنیم؟» کشاورزی دیگری در همان جمع برمیخیزد و میگوید: «اگر آب نباشد یعنی کشاورزی نیست و اگر کشاورزی نباشد، شکم زن و بچهام را چطور سیر کنم؟»
ترسیمی از آینده بدون اشتغال پایدار
آنچه که خواندید، ترسیمی از آیندهای است که فرداها بر دوش بشر خواهد افتاد؛ تا دیروز برای ماهیگیری کافی بود چند قدمی از ساحل به سمت دریا بروی و قلاب بر آب بیاندازی صید ماهی کنی، اما امروز باید کیلومترها به قعر دریا رفت تا پس از سه ساعت با سبد نصفه به سمت خانه روانه شوی و به حتم فردا هم با کمبود منابع موجود در دریا روبه رو خواهیم بود.
تا دیروز، یک حلقه چاه، آبیاری چهار زمین کشاورزی وسیع دور و بر خود را انجام میداد اما اکنون دیگر یک حلقه چاه دیگر حتی کفاف یک زمین کوچک را هم نمیدهد چراکه شوری آب بر چاه رخنه کرده است.
برنامه برای فردای بدون منابع دریایی و خشکی
امروز باید از خود پرسید که برای فردایی که زمین رو به بیآبی یا شور آبی رفته و دریا با کمبود ماهی و... دسته و پنجه نرم میکند چهکار کردهایم یا چه کار میتوانیم انجام دهیم؟
نگاه کشاورزان آغازگر تحول بوشهر
کشاورزان بوشهری از جمله افرادی هستند که فردای شورآبی را دیدهاند و بر همین امر با چشماندازی به سوی آینده نسل خود، هرکدام به سوی کشت گلخانهای و ساخت آبشیرینکن در محوطه زمین زراعی خود نمودهاند، این آغاز آیندهنگری مردم خونگرم جنوب کشور است.
با اولین قدم، بردخون به سوی اقتصاد پایدار میرود
این نوع نگاه را در مدیران میتوان دید؛ یونس باربرز فرماندار دیر با چشم دوختن به زمین خالی که روبه رویش افتاده بود، از موافقت اولیه سازمان محیط زیست برای واگذاری دو هزار و ۲۳۴ هکتار از اراضی ملی بخش بردخون برای پرورش میگو سخن میگوید.
او معتقد است در فردایی که صیادان نمیتوانند صیدی داشته باشند و کشاورزان آبی برای کشاورزی ندارند، تنها راه حل برای مردمی که عمده شغل آنها صیادی و کشاورزی است، بهرهبرداری از زمینهایی است که نفوذپذیری آب نداشته و در نتیجه جانداری هم بر آن سکونت نگزیده است.
در طرحهای صنعتی دیر محیط زیست در اولویت است
باربرز با حضور در کنار مردمی که گمان میکردند ساخت چنین طرحهایی موجب از بین رفتن محیط زیست و زیستگاه جانوران میشود گفت: تمام طرحهای اینچنینی زمانی مجوز میگیرد که ما اطمینان حاصل کنیم که زمین مد نظر فاقد استفاده طبیعی است.
او معتقد است استفاده مجدد از زمینهای بدون استفاده به جهت ایجاد صنایع گوناگون تنها راه حلی است که پس از تحقیق به دست آورده است. او تاکید دارد که محیط زیست باید حفظ شود اما نباید به بهانه آسیب رسیدن به محیط زیست فردای نسلهای بعدی را نابود کنیم و این درحالی است که هیچ طرح عمرانی اشتغال آفرین، بدون مجوز محیط زیست کلنگش بر زمین نخواهد خورد.
شاید نسل کنونی ساکن بر زمین، تنها نسلی در تاریخ است که مجبور است برای امرار معاش خود، دست از روشهای سنتی کار و کسب برداشته و تجربه خود را روانه اقتصاد و اشتغال پایدار کند.
به گزارش فارس، جهان اکنون در حال دگرگونی است و اگر ما بر پایه مالکیت افکار سنتی بمانیم از یک طرف تیغ خواهیم افتاد و اگر چنان غرق در تکنولوژی جهان مدار شویم که تجربه و ماکلیت افکار سنتی خود را تمام و کمال به زانو درآوریم، دیگر چیزی از ما و فرهنگهای مختلف نخواهد ماند و آینده ما شبیه به شهرهای کنونی خواهد شد که از صبح تا شب دود بر حلقوم فرو میبرند؛ امید است با حفظ اعتدال میان این دو نگاه، اقتصاد پایدار خود و نسل پس از خود را تضمین کنیم.
انتهای پیام/