به گزارش خبرگزاری فارس از بابل، پیر غلام اهل بیت (ع) بهترین واژه است برای آنان که عمری در خانه برترین بندگان خدا نوکری کردهاند و سالیان سال است که نسبت به بزگداشت واقعه کربلا و برپایی مجالس عزاداری امام حسین (ع) کوشیدهاند. همانها که از بچگی یا جوانی و پیش از آنکه برف پیری بر چهرهشان هویدا شود صدایشان گرمابخش مجالس حسینی بوده و امروز هم که محاسن سفید کردهاند و دستهایشان لرزان است، هنوز عشق و ارادت را میتوان در صدایشان دید.
سیدعلی اصغر کریمی هم یکی از پیرغلامان اهل دل است که سالهاست صدایش را خرج مداحی آلالله کرده است.
آقا سید که متولد دیوکلا امیرکلا از توابع شهرستان بابل است از چگونگی مداح شدنش میگوید و خاطرنشان میکند: شب ششم ماه محرم سال ۱۳۴۴ خواب دیدم کنار منزل ما عزاداری برقرار است، مراسم که شروع شد به من گفتند شما نوحه بخوان؛ گفتم من مداح نیستم! ولی با اصرار قبول کردم و خواندم، مردم هم گریه میکردند.
از خواب که بیدار شدم نمیدانم چه اتفاقی افتاد که دلم خواست نوحه بخوانم، همان شب به مدت ۱۰ دقیقه برای نخستینبار خواندم و بعد آن مردم از من خواستند که من مداح هیأت شوم و این آغاز مداحی من بود.
*مداحی در حرم امام حسین (ع)
وی به نقل خاطراتش از مداحی در نجف میپردازد و اضافه میکند: سال ۵۶ به کربلا اعزام شدم، برادر بنده مرحوم آیتالله کریمی نجف بود ما را هم دعوت کرد و به اتفاق خانواده به نجف رفتیم، در شب جمعهای که آنجا بودیم ایام محرم بود و دلم خیلی میخواست که نوحه بخوانم. رفتم در مراسم عربها و گفتم من ایرانیام و میخواهم مداحی کنم، قبول کردند و من شروع کردم به خواندن نوحه ...
این پیر غلام میافزاید: پدرم عقیدهای خاص داشت؛ فردای آن روز که به کربلا رفتیم گفت پسرم! امشب میرویم حرم حضرت عباس(ع) اجازه میگیریم و فردا صبح هم میرویم حرم امام حسین (ع)؛ ما شب رفتیم حرم حضرت ابوالفضل (ع) چون پایان وقت بود درب حرم را داشتند میبستند، با خواهش و التماس گفتیم چند دقیقه ما در حرم باشیم که الحمدالله قبول کردند. صبح فردای آن روز رفتیم حرم امام حسین (ع) که دیدم چند مداح از جمله مرحوم کوثری آنجا بودند و من هم چند بیتی را در حرم آقا اباعبدالله مداحی خواندم.
سید آقا کریمی میگوید: زمان ما عزادارای و نوحهخوانی بدون بلندگو بود و ما از این حسینیه به آن حسینیه نوحهخوانی میکردیم.
مداح اهل بیت (ع) در ادامه خاطراتی از مراسم تجلیل از پیرغلامان را بازگو کرده و بیان میکند: برای مراسم تجلیل از پیرغلامان آمدند از من تست گرفتند، من را به گلزار شهدا بردند و یکی از مداحیهایم را ضبط کردند و گفتند اگر قبول شدید تماس میگیریم؛ بعد چند روز با من تماس گرفتند و گفتند شما قبول شدید، بعد از آن گفتند بیایید صدا و سیما و از آنجا رفتیم تهران و بعد هم رفتیم یزد که در یزد مداحها به استقبال ما آمدند.
وی ادامه میدهد: فردای آن روز رفتم حسینیه ابوالفضل یزد و چند مصاحبه کردم، شب بعد دوباره به حسینیه دیگری رفتیم و بعد از آن من را بردند به یک گلزار شهدا و در آنجا هم مداحی کردم و در نهایت از من بهعنوان پیرغلام تجلیل کردند.
انتهای پیام/