به گزارش خبرگزاری تسنیم از دشتیاری، بومگردی شجره را هر مسافری که به باهوکلات رفته باشد میشناسد، این بومگردی را شخصی به همین نام بنیان گذاشته است؛ منظورمان ملک دینار شجره است که این روزها تصاویرش حین غذا دادن به گاندوها در فضای مجازی دست به دست میچرخد.
ملک دینار اعتقاد زیادی به خوش رفتاری با جانوران و گیاهان دارد و میگوید اگر بدرفتاریهای ما با محیط اطرافمان نبود الان ما در سیستان و بلوچستان خشکسالی نداشتیم کمااینکه دور از حقیقت هم نمیگوید و حالا نیز خودش دست به کار شده و در باهوکلات با دستان خودش بیش از 20 گاندو پرورش داده است.
گاندو که همان تمساح پوزه کوتاه مستقر در ناحیه جنوبی استان است با توجه به نوع زندگی اش از همان اول مورد توجه بومیها بوده و حتی معروف است که این تمساحها برکت آب هستند و به همین دلیل است که ملک دینار شجره نیز به خوبی از آنها مراقبت و نگهداری میکند تا برکت از زندگی خود و اطرافیانش نرود، در ادامه گفتگوی تسنیم با این فرد را می خوانید.
از چه مدت فعالیتهای حیوان دوستانه خود را شروع کرده اید؟
18 سال است که با محیط زیست به صورت افتخاری کار میکنم، من طی این مدت مراقب گاندوها و پرندهها بودم و به مردم توصیه میکردم که درختهای منطقه را قطع نکنید و الان نیز پنج سالی است که به گاندوهای باهوکلات با هزینه خودم غذا میدهم و وقتی خشکسالی شد گاندوها که روز لا به لای بوتهها میخوابیدند جایی برای ماندن پیدا نکردند و بنده که همیشه اخبارمحیط زیست را دنبال میکنم متوجه شدم که اینها باید به درون آب بروند تا خنک بمانند و اگر آب ته بکشد گرمشان میشود.
و چکار کردید؟
از محیط زیست که پیگیری کردم گفتند آب میفرستیم داخل رودخانه، گفتم هرچقدر آب بریزید پخش میشه داخل رودخانه، گفتند چکار کنیم، گفتم بیل مکانیکی زنجیری بفرستید برای من. وقتی بیل مکانیکی زنجیری فرستادند من شش ساعت آنجا کارکردم و چاله ای حفر کردم که عمقش دو متر شد با مساحت 80 متر مربعی که بعد از آن شش گاندو آمدند و آنجا خودشان را خنک کردند اما قبل از این داستان بنده خودم میرفتم وسط رودخانه و بادست آب پمپاژ میکردم به داخل برکه کوچک تا تمساحها (گاندو) شب بیایند آنجا و بدنهای خودشان را خیس کنند.
از چه وقت به آنها غذا دادید؟
این گاندوها تا پنج سال قبل داخل آب ماهی و قورباغه شکار میکردند و میخوردند من وقتی خشکسالی شد و دیگر غذایی برای خوردن شان نداشتند رفتم نان خشک ریختم لب آب که صبح فردا دیدم آنها را نخوردهاند و متوجه شدم گوشت خوار هستند. بعد از این اتفاق به مغازه رفتم و گوشت مرغ آوردم و ریختم لب آب صبح که آمدم دیدم همه مرغها را خوردهاند و من این کار را ادامه و برای مدتها سر مرغ و پای مرغ به عنوان غذا به آنها دادم. بعد از مدتی پسر من و خواهرزادهام آمدند عکس گرفتند و مردم محلی متوجه شدند من به این گاندوها غذا میدهم.
و کل ایران هم به همین شکل متوجه ماجرا شدند؟
بله و جالب اینکه حدود یک الی دو ماه زمان برد تا آنها با من آشنا بشوند. یعنی به این سادگی باکسی آشنا نمیشوند و از آنجایی که من هرشب میرفتم برای غذا دادن به آنها، به من عادت کردند و وقتی عکس این موضوع در فضای مجازی پخش شد از تهران شیراز و مشهد آمدند درخانه من را زدند و گفتند پیرمردی که به گاندوها غذا میدهد کجاست؟ و از آن به بعد خانه بومگردی من میزبان افرادی شد که از سراسر ایران برای دیدن گاندو میآمدند.
توریست ها در مورد گاندوها چه فکری می کنند؟
بعضی از آنها وقتی گاندوها را دیدند به من گفتند آقای شجره هوای اینها را داشته باش که ما برای دیدن اینها قبلا به کشورهای خارجی سفر کردیم و من میگفتم اینها مال دیروز و پریروز نیستند که اینجا هستند و 20 سال است که این برکه گاندو هست. آن موقع بود که آنها گفتند ما اصلا از این موضوع خبر نداشتیم و بعد از این افرادی که برای بازدید میآمدند پولی میدادند تا برای گاندوها بنده غذای بیشتری بگیرم. اولش رفتم دنبال یک فریزر چراکه هر روز نمیشد بخواهم 50 کیلومتر بروم پای مرغ و سر مرغ بخرم و برای گاندوها بیاورم و نیاز به یک فریزر داشتم.
پولی هم از بازدید کننده ها میگیرید؟
این روزها هرکسی که میآید به اینجا یک کمکی میکند تا اینها غذایی داشته باشند و بعضی وقتها که افراد برای دیدن گاندوها شبانه به اینجا میآیند 50 هزار تومان هزینه بابت این موضوع به من میدهند و هر ماشینی که میآید اینجا میگوید به گاندوها غذا بدهید تا ببینیم آنها چطور غذا میخورند میگویم 50 هزار تومان بدهند چراکه بنده هر هفته مرغ میخرم و میآورم و تکه تکه میکنم داخل فریزر میگذارم تا هروقت که گرسنه شدند یا مردم خواستند به آنها غذا بدهم؛ برای مثال روز گذشته گروهی 40 نفره آمده بودند که میگفتند رفت لب دریا دو الی سه روز بمانند اما آنجا سرویس بهداشتی و حمام نبوده است درحالیکه اینجا بومگردی من کاملا به حمام و سرویس بهداشتی مجهز است. این افراد که دیروز آمدند سه نفرشان 50 هزار تومان پرداخت کردند و بیشترشان پول ندادند اما من هم فشار زیادی به آنها نیاوردم.
الان چند گاندو دارید؟
اوایل شش گاندو بود و با گذشت زمان الان به 26 عدد رسیدهاند. رودخانه پایین دست که خشک شد این گاندوها به اینجا منتقل شدند. تا دو سال که بنده به اینها غذا میدادم خبری از مسافر و کمکهای مردمی برایشان نبود اما کم کم که شروع به تخم گذاشتن و بیشتر شدن گذاشتند، اینجا نیز شلوغ شد و دیگر فریزر قدیمیام کفاف غذاهای اینها را نمیداد تا اینکه چند نفر از قم آمدند به نامهای بحری و رضوانی که شب درخانه ما ماندند و روز که رفتیم دیدن گاندوها، این افراد نذر طبیعت کردند و یک فریزر دو دری خریدند و به من دادند که 330 لیتری است و حالا من فعلا با وجود این فریزر راحت تر هستم، کلا کمکهای ملت هست و خبری از دولت نیست.
محیط زیست چطور کمکتان میکند؟
اکنون ذخیره آب کمتر شده است و این آب که من دارم دو ماه بیشتر نمیماند. به شخصه چندین بار به محیط زیست گفتم که یک سیل بند بلند بزنند تا مشکل آب این حیوانات خدا رفع بشود هم سنگ هست و هم ماسه دارند و فقط سیمان میخواهد که کارگرهایی که این را درستش کنند که نهایت زمان لازم نیز یک هفته خواهد بود اما درست نمیکنند و بنده خودم به محیط زیست قول دادم که باغ خودم رو نابود کنم اما گاندوها را زنده نگه دارم، این حرف پنج سال پیش است و بعدا که آب کم آمد بنده باغ خودم را کشتم و فقط چند تا درخت انبه و لیمو را نگه داشتم و موزها و بقیه را همه را به خاطر گاندوها کشتم.
واکنش اطرافیان به این اقدامتان چه بود؟
محلیها به من میگفتند تو دیوانه ای که گاندو نگه داشتی و من به آنها گفتم اگه من دیوانه هستم دولت هم دیوانه است که پشتیبانی این گاندوها را میکند، کسی اگر گاندو را بکشد آب خشک میشود و گاندو برکت آب است، این همه خشکسالی هم که ما داریم حاصل همین اعمال مان است چراکه ما باعث شدیم طبیعت با ما قهر کند. من مسافر درسال چهار ماه دارم و هشت ماهش وقتی گرم است بومگردی که درست کردم به درد نمیخورد چراکه اینجا برق 180 ولت است و کولر گازی به کار نمیآید و مسافرها که میآیند اینجا بدون کولر گازی نمیشود. بنده 3 تا کنتور دارم اما باز هم برق ضعیف است و نمیکشد و سال دومی که بومگردیام را راه انداخته بودم کرونا آمد و ما بخاطر بیماری کرونا تعطیل کردیم و با اینکه مسافر زیاد به چابهار میآید اما من در بومگردیام هیچ مسافری را تحویل نمیگیرم و فعلا دارم از جیب هزینه میکنم و زندگی زن و بچههایم را میگردانم.
گزارش از سیدخلیل موسوینیا
انتهای پیام/395/ش