برخی افراد چنان سر سخت اند که هر چقدر به آنها با منطق توضیح داده میشود اما باز کار خود را انجام می دهند. این روزها که مردم درگیر یک بیماری همه گیر شده اند با وجود اصرار وزارت بهداشت و بسیاری از پزشکان و خانواده ها باز هم یک عده لجبازانه و بی توجهانه به کار خود ادامه می دهند. داستان ضرب المثل نرود میخ آهنین در سنگ را در پرشین وی بخوانید.
افرادی که به خاطر نادانی هیچ نصیحتی را قبول نمیکنند.
از آنجا که نمیتوان جامعهای را یافت که تمام اعمال و رفتار افرادش منطقی و حساب شده باشد، بنابراین جامعهای را نمیتوان یافت که در آن ضربالمثل شایع نباشد. باید گفت افراد هر جامعه هرچه از مراحل رفتارهای سنتی و غیرمنطقی به طرف رفتارهای منطقی و حسابشدهتر متمایل میشوند، از رواج امثال و حکم کاسته میشود و افراد در تایید یا نفی امری کمتر به ضربالمثل استناد میکنند؛ زیرا در اثبات یا رد موضوع مورد نظر خود بهتر و بیشتر میتوانند از استدلالات منطقی استفاده کنند. اما آنچه مسلم است این است که موضوعات دربرگیرنده ضربالمثلها در جوامع متفاوت بوده و بیانگر مسائل مورد علاقه یا انزجار مردم و در واقع انعکاسی از فرهنگ اصیل و شایع هر جامعه است
روزی روزگاری، کاروانی به قصد تجارت از ایران عازم یونان شد.در آن دوره هر کاروانی که به قصد تجارت عازم
سرزمینی میشد مسافرانش چند شتر و اسب کرایه میکردند و کالایی که قصد فروش آن را داشتند بر حیوانات میبستند
و عازم سفر میشدند.در بعضی از مسیرهای کوهستانی نیز گاهی عدهای دزد و راهزن بودند که به این کاروانها حمله
میکردند.اموالشان را میدزدیدند و اگر مقاومت میکردند حتی صاحبین کالا را هم میکشتند.
مسافرین این کاروان به سلامت به یونان رسیدند و کالاهای یونانی را با کالاهای خود خریدوفروش کردند و به سمت
ایران بازگشتند.آنها در مسیر بازگشت بودند که در دام یک گروه راهزن یونانی گیر افتادند و تمام اموال و دارایی
تجار غارت شد، حتی شتر و اسب کاروانیان را هم از آنها گرفتند.تجار بیچاره هرچه گریه و ناله و التماس
کردند هیچ فایدهای نداشت چون راهزنان یونانی بودند و اصلاً زبان فارسی بلد نبودند.
در میان مسافرین لقمان حکیم هم حضور داشت.لقمان گوشهای نشسته بود و رفتار غارتگران را مشاهده میکرد.تاجران نزد لقمان آمدند
و گفتند: تو حکیمی! با اینها صحبت کن، شاید سخنی پندآمیز از زبان تو دل دزدان را به رحم آورد
و حداقل شترها و اسبهای ما را به ما بازگرداند.
لقمان گفت: با چه کسی حرف بزنم و پند دهم؟ دل این افراد از سنگ شده، اگر نصیحت و اندرز
در دل این بندههای خدا راهی داشت، این قدر سنگدلانه اموال و داراییهای مردم را غارت نمیکردند.حرف زدن من هیچ
فایدهای ندارد.«نرود میخ آهنین در سنگ».
راسخون ـ باشگاه خبرنگاارن جوان