اگر شما هم به ادبیات علاقه زیادی دارید به خوبی می دانید که ضرب المثل ها می توانند بخش مهمی از فرهنگ و رسوم ما را تشکیل دهند. همه ما بارها در ادبیات روزانه خود از ضرب المثل استفاده کرده ایم و این نشان می دهد برخی اتفاقات و رفتارها بارها در طول تاریخ در میان تعاملات ما رقم می خورد. داستان ضرب المثل دعوا سر لحاف ملا بود را در پرشین وی بخوانید.
در یک شب زمستانی سرد ، ملا در رختخواش خوابیده بود که یکباره صدای غوغا از کوچه بلند شد.
زن ملا به او گفت که بیرون برود و ببیند که چه خبر است.
ملا گفت : به ما چه ، بگیر بخواب.زنش گفت : یعنی چه که به ما چه ؟ پس همسایگی
به چه درد می خورد.
سرو صدا ادامه یافت و ملا که می دانست بگو مگو کردن با زنش فایده ای ندارد.با بی میلی لحاف
را روی خودش انداخت و به کوچه رفت.
گویا دزدی به خانه یکی از همسایه ها رفته بود ولی صاحبخانه متوجه شده بود و دزد موفق نشده بود
که چیزی بردارد.دزد در کوچه قایم شده بود همین که دید کم کم همسایه ها به خانه اشان برگشتند و
کوچه خلوت شد ، چشمش به ملا و لحافش افتاد و پیش خود فکر کرد که از هیچی بهتر است.
بطرف ملا دوید ، لحافش را کشید و به سرعت دوید و در تاریکی گم شد.
وقتی ملا به خانه برگشت.زنش از او پرسید : چه خبر بود ؟
ملا جواب داد : هیچی ، دعوا
سر لحاف من بود.
و زنش متوجه شد که لحافی که ملا رویش انداخته بود دیگر نیست.
این ضرب المثل را هنگامی استفاده می شود که فردی در دعوائی که به او مربوط نبوده ضرر دیده یا
در یک دعوای ساختگی مالی را از دست داده است .
دانشمندان و زبان شناسان نامدار هنوز تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضرب المثل نیافته اند.
گرچه در این راستا تحقیقات بسیار ارزشمندی انجام و تفاسیر معتبری نیز ارائه شده است.
علامه علی اکبر دهخدا در مقدمه امثال و حکم چنین می نویسد:
در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همه آنها را
«مثل» ترجمه کرده اند و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف هائی که برای آنها نوشته اند
مقنع نیست و نمی توان با آن تعریفات، آنها را از یکدیگر تمیز داد.
محقق معروف (Archer Taylor) که تحقیقاتش در اوائل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه
داشته است، نتوانست تعریفی جهانشمول برای امثال و حکم پیدا کند.
وی در کتاب معروف خود اظهار می کند که تعریفی برای امثال و حکم نمی تواند وجود داشته باشد.
با این وجود تعاریف مختلفی از گذشته تا حال ارائه شده است که مهم ترین آنها تعریف (Friedrich Seiler) می باشد. وی امثال و حکم(ضرب المثل) را چنین تعریف کرده است:
سخنان برجسته، روشن و پند آمیز و مستقل که در زبان مردم رایج است.
آنچه به صورت علم در تاریخ ثبت شدهاست، اندیشه پیشگامان فلسفه در صدهاسال قبل از میلاد مسیح است. فلسفه قبل از سقراط ناظر بر علوم طبیعی بود و با اخلاقیات و دین و آئین مردم و سایر اعتقادات فکری و تربیتی آن دوران، کاری نداشت. فلاسفه تمام کوشش و توان خود را به بحث و بررسی در مورد علوم مادی و فعل و انفعالات طبیعی نموده و توجه خود را صرف علمالاشیاء میکردند.
کودکان ـ ایران