شعر بسیار زیبای چرا رفتی (سیمین بهبهانی)

بیتوته شنبه 14 آبان 1401 - 22:41


شعرهای معروف سیمین بهبهانی

 

چرا رفتی، چرا؟ من بی قرارم

به سر، سودای آغوش تو دارم

 

نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟

ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟

 

نه هنگام گل و فصل بهارست؟

نه عاشق در بهاران بی قرارست؟

 

نگفتم با لبان بسته ی خویش

به تو راز درون خسته ی خویش؟

 

خروش از چشم من نشنید گوشت؟

نیاورد از خروشم در خروشت؟

 

اگر جانت ز جانم آگهی داشت

چرا بی تابیم را سهل انگاشت؟

 

کنار خانه ی ما کوهسارست

ز دیدار رقیبان برکنارست

 

چو شمع مهر خاموشی گزیند

شب اندر وی به آرامی نشیند

 

ز ماه و پرتو سیمینه ی او

حریری اوفتد بر سینه ی او

 

  بیشتر بخوانید: اشعار شهریار

 

نسیمش مستی انگیزست و خوشبوست

پر از عطر شقایق های خودروست

 

بیا با هم شبی آنجا سرآریم

دمار از جان دوری ها برآریم

 

خیالت گرچه عمری یار من بود

امیدت گرچه در پندار من بود

 

بیا امشب شرابی دیگرم ده

ز مینای حقیقت ساغرم ده

 

دل دیوانه را دیوانه تر کن

مرا از هر دو عالم بی خبر کن

 

بیا! دنیا دو روزی بیشتر نیست

پی ِ فرداش فردای دگر نیست

 

بیا… اما نه، خوبان خود پرستند

به بندِ مهر، کمتر پای بستند

 

اگر یک دم شرابی می چشانند

خمارآلوده عمری می نشانند

 

درین شهر آزمودم من بسی را

ندیدم باوفا زآنان کسی را

 

تو هم هر چند مهر بی غروبی

به بی مهری گواهت این که خوبی

 

گذشتم من ز سودای وصالت

مرا تنها رها کن با خیالت

شاعر:سیمین بهبهانی

 

گردآوری:بخش فرهنگ و هنر بیتوته

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.