سریال فانتزی و خیالی روزی روزگاری مریخ یکی از سریال های جذاب این روزهای نمایش خانگی است که طرفداران بسیاری پیدا کرده است و بازی خوب و درخشان بازیگران این سریال توانسته است حال و هوای مردم را تغییر دهد. سکانس دیدنی سام درخشانی در روزی روزگاری مریخ را در پرشین وی ببینید.
حال بد گیاهخواران بعد از تماشای سکانس دیدنی سام درخشانی
ساخت فضای خیالی در هر حوزهای و در هر زمانی، خالقان و شاخصههای خاصی دارد. معمولاً در دو موقعیت، فیلمسازها سراغ فضای خیال انگیز میروند؛ در حالت اول جامعه به درجهای از ثبات رسیده و دچار بیخبری و عدم هیجانات شده و فیلمساز برای جذب مخاطب و سرگرمکردن او به سمت فضاسازیهای خیالی یا ساخت اسطورهها و افسانهها میرود. حالت دوم وقتی است که جامعه دچار چالش شده و فیلمساز، محدودیتهایی را برای کارش میبیند. او برای فرار از آنچه ممیزی میداند دست به خلق دنیای خیالی میزند تا بتواند خط قرمزها را دور زده و در دنیای بیزمان و بیمکان حرفش را بزند.
هر چقدر در حالت اول جذب مخاطب اهمیت دارد در حالت دوم چیزی که اهمیت دارد نمایش تفکرات فردی فیلمساز است. فیلمسازی که خود را در تنگنای خطوط قرمز میبیند بیشتر سعی دارد حرفش را از این مسیر بزند و اینکه چند درصد مخاطبان حرفش را میفهمند برایش مهم نیست.
درباره فیلمسازان و برنامهسازان داخلی هم تا به حال چندین سریال بدون زمان و مکان ساخته شده که از قضا مورد توجه هم قرار گرفته و پیامش به مخاطب رسیده است. سریالهایی مثل شبهای برره، قهوه تلخ و… از این دستهاند. ساخت چنین فضایی قطعاً سخت و پیچیده است چون سازنده میبایست تعدد ابعاد ریز و درشت جهانی که تصور کرده است را طوری بچیند که بستر حرکت داستان و درام درون آن با چفت و بست درست پیش برود و ناگهان رها نشود.
حالا سریال روزی روزگاری مریخ را هم میتوان به جمع سریالهای خیالی موفق افزود. سریالی فانتزی و خیالی بدون زمان و مکان مشخص که تنها زاییده خیال سازندهاش است و مخاطب را به این فکر میاندازد که او موقع ساخت و خلق این اثر، در فضا بوده است! این سریال علاوه بر موضوع، با معرفی چهرههای جدید هم سعی کرده بر تازگی آن بیفزاید و دکورهای هیجانانگیز و خیالی برای آن تدارک دیده و ساخته شده و تلاش کردهاند شباهتهایی به سیارات دیگر داشته و با نمونه زندگی واقعی زمینی تفاوت داشته باشد.
شوخیهای نویسنده خیلی زیرپوستی است و اشاره به اتفاقهای روز جامعه دارد. سعی شده زمان و مکان و اسامی همگی تخیلی و بیمعنی باشد تا به کسی برنخورد. اتفاقی که زیاد در آثار نمایشی ما میافتد. اگر لهجه یکی از اقوام در کار باشد فردای نمایش عدهای آن قوم اعتراض میکند یا اگر شغلی در اثر نمایشی بیاید، آن صنف اعتراض میکند. لذا بیزمانی و بیمکانی دست نویسنده و فیلمساز را باز میگذارد تا راحت حرفش را بزند.
ضمن اینکه این فضا میتواند خواستهها، آرزوها و امیدهای جامعه را هم نشان بدهد. مثلاً در همین سریال برتری جنس مونث نسبت به جنس مذکر نشان داده شده است یا اشاره به روزگاری دارد که نژادپرستی نه تنها در آن وجود ندارد بلکه جرم هم محسوب میشود.
روزی روزگاری مریخ، اشاره به اختلاف طبقات اجتماعی دارد و نشان میدهد چطور عدهای تازه به دوران رسیده یک شبه به نوایی رسیدهاند و برتری خودشان را به رخ میکشند. از طرفی در این سریال با هشدارهایی جالب توجه مواجه میشویم؛ انواع و اقسام رفتارهای خانوادگی و اجتماعی نشان داده شده که با جامعه امروزی مغایرت دارد و میفهمیم اگر در خانه و خانواده تربیت درستی در پیش گرفته نشود عاقبتش تا چند سال دیگر چه خواهد شد یا اگر از محیط زیست و زمین مراقبت نکنیم در آیندهای نه چندان دور کره زمین از بین خواهد رفت.
دیدن فضاهای تخیلی غیر از خاصیت سرگرمکنندهاش نوعی طنز تلخ محسوب میشود و مخاطب را به خنده تلخ میاندازد. تلخیای که اگر تاثیرش را بگذارد فیلمساز علاوه بر رستگاری شخصی به موفقیت عمومی هم رسیده است.
اینستاگرام ـ فیلیمو شان