خبرگزاری فارس - بوشهر؛ حالم دگرگون شده بود هیچ چیز آرامم نمیکرد. دست به قلم شدم و شروع کردم به کشیدن چهره سردار سیاه قلم زدم از دل سیاهیها، چهره نورانی و نگاه با صلابت حاج قاسم نمایان شد.
نقاشی، هم شغلم است و هم علاقه ام و هم هنرم. همه را برای زنده نگه داشتن یاد سردار سلیمانی به کار گرفتم.
روی دیوار کنار مغازه ام تصویرشان را کشیدم. دیوار حیاط مسجد جامع حضرت زهرا (سلام الله علیها) را هم مزین به نقاشی چهره حاج قاسم کردم. یکی از اهالی روستای چاهتلخ تماس گرفت که چهره سردار را روی دیوارشان نقاشی کنم. بعد از بالا و پایین کردن عکسهای مختلف سردار، عکسی را که با لباس خادمی امام رضا (علیه السلام) بود انتخاب کردیم. دیوار، زیبا و دیدنی شد.
آماد و پشتیبانی نیروی انتظامی، سفارش داده بود دیوار بیرونی یکی از ساختمانهایشان را رنگ کنم ساختمانی چند طبقه بود. نمای خوبی هم داشت. پیشنهاد دادم به جای رنگ ساده، تصویر حاج قاسم را نقاشی کنم پذیرفتند کارم که تمام شد نام آن ساختمان را تغییر دادند و شد «ساختمان سردار سلیمانی».
هرجا تصویری از حاج قاسم کشیدم هیچ هزینه ای دریافت نکردم. حتی رنگ را هم از خودم گذاشتم حداقل کاری است که میتوانم برای توجه دلها و تذکرفکرها انجام بدهم.
روایتی از عباس طاهری از شهر چغادک شهرستان بوشهر- برگرفته از کتاب شروهای برای حبیب (خاطرات مردم بوشهر از ایام شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی)
پایان پیام/ع