خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهریپرکوهی|معلم که باشی دیگر تفاوتی ندارد در مدرسه باشد یا در مزرعه، حالش با یاد دادن و یاد گرفتن خوب میشود، این کار خوب یاد گرفته که چگونه یاد بگیرد و یاد دهد، نخبهای که کودکیاش در مزرعه خلاصه شد و اکنون هم بیشتر روزهایش با دانشجویانش خلاصه میشود.
در این گزارش میخواهیم کشاورززادهای را معرفی کنیم که در کودکی و با کار کردن در مزرعه و در روستا بزرگ شد و خودش را شناخت و تحصیلات خود را نیز در این عرصه ادامه داد و اکنون بهعنوان نخبه کشاورزی و از اساتید دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری در حال فعالیت است.
با وجود همه سختیها، دوست دارد از شیرینیها صحبت کند، شیرینیهایی که موجب شد پای ثابت این مسیر باشد؛ اینکه محصولی را پرورش دهد، این محصول میتواند حرف بزند،رشد کند و به بالندگی برسد و اعتقاد دارد این زیباییها را کشاورزان ما از زمانیکه محصول را میکارند تا قد میکشد بهخوبی درک میکنند.
همتالله پیردشتی دارای مدرک دکترا در رشته زراعت، نخبهای است که روی بحث تولید محصولات سالم و کشاورزی کمنهاده و پایدار تحقیقاتی انجام داده و موضوع پژوهشش در سالهای اخیر را هم کودهای زیستی و کاربرد آنها برای افزایش رشد گیاهان زراعی و استفاده کمتر از نهادههای شیمیایی انتخاب کرده؛ چون بهخوبی و مطالعه مشکلات را درک کرده و به دنبال حل ریشهای مسائل است.
*تولید محصول سالم و کشاورزی کمنهاده و پایدار
بیشتر وقتش را صرف آموزش میکند چون اعتقاد دارد این آموزش است که میتواند حلال مشکلات باشد و به همیندلیل بیشتر وقتش را با دانشجویان سَر میکند آن هم در مزرعه و بهصورت عملی و خیالش هم راحت است چون میداند مباحث که آموزش داده دانشجویان در مزرعه پیاده میکنند و آزمایشهای مزرعهای را دنبال میکند.
از خودش شروع میکند که کشاورز زاده است و در زمین و با کشاورزی قد کشیده و علاقه به کار کردن در زمین کشاورزی از همان کودکی در درونش رشد یافته بهطوریکه تحصیلاتش را هم در این زمینه ادامه داده است.
*عشق در مسیر کار و تولید
آنقدر با عشق از کار کردن در زمین و کار کشاورزی حرف میزند که جواب سوالم را میگیرم و میفهمم همین عشق و علاقه وی را وارد این مسیر کرده است.
*بیداریهای شبانه برای تولید
این نخبه کشاورزی میگوید: یادم هست زمینی داشتیم بیش از ۲۰ متر پستی و بلندی داشت یک شب تا صبح باید بیدار میماندیم تا شالیها را با دست جمع کنیم؛ به این دلیل که کمباین به راحتی وارد زمین نمیشد حتی اطلاعات هواشناسی هم نداشتیم اگر باران میآمد که کارمان چندبرابر میشد، آن زمان محصل بودیم و در سنی که باید مدرسه میرفتیم و درس میخواندیم ساعتهای عمرمان صرف کاری میشد که اکنون در عرض یک ساعت انجام میشود.
پیردشتی اضافه میکند: زمان برداشت کل شب و روزمان در زمین خلاصه میشد و باید شبها را به صبح میرساندیم از ترس باران مجبور بودیم در یک منطقه محصولاتمان را کپه کنیم و یکی از کارهای روزمره و عادی ما این بود شالیها را زیر و رو میکردیم تا جوانه نزند.
نکته جالب اینکه به همراه برادرهایمان ۲۰ روز اول شروع مدرسه در کلاس حضور نداشتیم تا ۲۰ مهر ماه که کار برداشت تمام میشد و آن زمان به مدرسه میرفتیم.
وی میگوید: فناوری خیلی به کشاورزی کمک کرد، همه اینها را دیدیم و تجربه کردیم و خیلی هم دوست دارم نسل جدیدمان از گذشته بدانند چیزهایی که امروز داریم ماحصل تمام تلاشها و سختیهایی که قدیمیها داشتند، اگر کمباین داریم نتیجه سختیهایی بود که نسل قدیم ما با آن دست و پنجه نرم کردند.
*تسطیح سازی شالیزارها
با ورود فناوری خیلی از کارها بهتر و تسهیل شد به همین خاطر است، سطح کشت باوجود اینکه کمتر شد اما تولید بیشتر شده ولی فشار به منابع وارد شده است که در ادامه بیشتر توضیح میدهم.
*مشکل معرفی رقمهای جدید برنج
به گفته این نخبه کشاورزی، در گذشته انگیزه برای کشاورزی بهعنوان شغل پایین بود کمکم فناوری وارد شد کشاورزی را راحتتر کرد، رقمهای جدید برنج و ماشینآلات خیلی به توسعه این بخش کمک کرد ولی مشکلاتی همراه داشت.
*دردسر مصرف بیرویه سموم
یکی از مشکلاتی که در ساختار کشاورزی با آن مواجه هستیم مصرف بیرویه سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی است که با توجه به مصرف بیرویه هزینه زیادی روی دست کشاورز میداد.
پیردشتی اضافه میکند: چون از ابتدا با کشاورزی رشد یافتم و مشکلات و همه مسائل را به عینه لمس کردم تلاش کردم تا بتوانم به جامعه کشاورزی کمک کنم و از آن زمانی که وارد این عرضه شدم تمام تلاشم را بکار گرفتم تا از کود و سموم کمتر استفاده کنیم.
تحصیلات کارشناسی را در دانشگاه مازندران در رشته زراعت در سال ۷۲ شروع کردم و سال ۷۵ بود که توانستم این مقطع را هفت ترمه تمام کنم سال ۷۶ در رشته زراعت دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدم سال ۸۳ هم مقطع دکترا را در رشته زراعت گرایش فیزیولوژی گیاهان زراعی به پایان رساندم البته از سال ۷۸ بورس دانشگاه علوم دانشگاه سازی بودم که سال ۸۳ کارم را در دانشگاه شروع کردم و همچنان هم در این دانشگاه فعالیت میکنم.
*ضرورت افزایش هوش زیستمحیطی
وی میگوید: موضوع مهم این است باید آگاهی عمومی نسبت به مسائل زیست محیطی یعنی هوش زیست محیطی مردم بیشتر شد؛ به این معنا که رابطه ما با طبیعت و نقش ما در طبیعت و اینکه طبیعت با ما چه رابطهای داشته باشیم، باید رشد کند برای اینکه با طبیعت مهربانتر شویم و غذای سالم در نتیجه مردم سالمتری داشته باشیم باید فعالانه وارد شویم.
*حساب ما با طبیعت دو دو تا چهارتا نباشد
موضوع مهم اینکه حساب ما با طبیعت دو دو تا چهار تا است اگر برویم شلیل بکاریم یا برنج بکاریم انگیزه ما مسائل اقتصادی است ولی باید بگوییم ابعاد زندگی ما فقط اقتصادی نیست یک بعد دیگر مسائل زیستمحیطی و اجتماعی است، بُعدی که کمتر توجه میشود.
به گفته این نخبه کشاورزی، باید بدانیم همه موارد در ایجاد زیست بوم نقش دارد و همه این موارد با هوش زیستمحیطی ما ارتباط دارد، پس باید در ارتباط با اثرات کشاورزی بر مسائل زیست محیطی و افزایش عملکرد در واحد سطح اطلاعات کامل داشته باشیم.
*شناسایی ریزجانداران افزاینده رشد برای کاهش مصرف نهادههای شیمیایی
*زمین هم خسته است
اینکه کشاورزان روی مصرف نهادهها روی آوردند و ضریب کشت را بالا بردند این باعث شده زمینها خسته شوند، اعتقاد داریم خیلی از زمینها خسته هستند باید زمین و خاک را موجود زنده تصور کنیم که میتوانند خسته شوند، آلوده شوند بمیرند و دوباره الودگیها را پس بدهند؛ استان مازندران الان درگیر این چرخه معیوب است که باید یک جا اصلاح شود و باید در این زمینه هوش زیست بومی را تقویت کنیم.
*اتکای صرف به مصرف سموم اشتباهی رایج
پیردشتی یادآور میشود: درست است امکان اینکه نهاده کشاورزی استفاده نکنیم، نیست باید بیاییم بهینه استفاده کنیم و به سمت مدیریت تلفیقی و مصرف بهینه روی بیاوریم؛ بهعنوان مثال در بحث مبارزه با کرم ساقه خوار برنج اتکای صرف به مصرف کود و سم است، ابتدا باید به سمت بهرهوری بیشتر سوق یابیم و در این زمینه باید آگاهی داشته باشیم.
کارهای خوبی که دارد انجام میشود خدمات ترویجی است که باید بیشتر شود و نباید از بالا به پایین باشد بلکه از سوی کشاورزان باشد برای اینکه خودشان و خانواده به دنبال راهکار کم خطرتر سوق یابند.
به گفته پیردشتی، کشاورزان باید از مفهوم یادگیری به سمت آموزش سوق یابند تا به این باور برسند به سمت جایگزین کمخطرتر سموم شیمیایی بروند در ابتدا باید حریفشان یعنی آفتها را بشناسند و پس از آن دوره چرخه زندگی آفت بشناسیم که در این صورت بهتر میتوانند مقابله کنند که در نتیجه به کاهش مصرف سموم کمک میکند.
*مصرف سموم از روی عادت نباشد
در حال حاضر بحث سمپاشی در مزارع و شالیزارها صرفا براساس عادت و دادههایی است که کشاورزان از همسایه میگیرند و بحث سمپاشی را در دستور کار قرار میدهند درحالیکه باید به بحث یادگیری در مرحله بعد به دنبال جایگزینی سمهای شیمیایی بجای نهادههای غیرشیمیایی زیستی یا الی باشند؛ مثلا در مورد کرم ساقهخوار اگر اطلاعات داشته باشیم میدانم آخرین گزینه استفاده از سموم شیمیایی نه اولین گزینه ... و از روشهای دیگر از جمله حذف علف گرفته تا استفاده از زنبور و سایر آخرین گزینه استفاده از سم است.
*زمین چاردیواری نیست
این نخبه کشاورزی میگوید: البته استفاده از کودهای زیستی در کنار نهادههای آلی امکانپذیر است و باید به کشاورزی و زمین به مثابه موجود زنده نگاه کنند؛ چرا که زمین چاردیواری نیست و نمیتواند تحت تاثیر کارهای ما قرار گیرد؛ مثلا شبدر بکارند شاید از نظر اقتصادی به صرفه نباشد موجب میشود زمین استراحت کند و نفس بکشد بعد در کنار آن استفاده از کودهای زیستی و بیولوژیک میتواند اتکا به نهادههای شیمیایی را کمتر کند.
* اجرای آزمایشهای مزرعهای و نمایشی
تمام این سالها در مبارزه با آفات به استفاده از کودهای زیستی بهجای روشهای شیمیایی اتکا کردیم و الان هم دانشجویان ما در همان مناطقی هستند که دارند همین اقدامات و روشها را در زمینها دنبال میکنند.
پیردشتی بیان میکند: موضوع مهم اینکه همه ما باید نسبت به محیط زیست دغدغه داشته باشند، نمود مثبت اینکه در طبیعت همه ذرات به هم وصل هستند، اگر رودخانهای آلوده است دیگر نمیتوانیم صحبت از فضای سالم داشته باشیم بلکه همه محیط را تحت تاثیر قرار میدهد باید بدانیم سرنوشت همه ما به هم گره خورده و تمام این سالها تلاش کردیم تا این موضوع را به همه ثابت کنیم.
مشکلی که در بحث کشاورزی با آن مواجه هستیم، بالا بودن سن کشاورزان است هر قدر سنمان بالاتر رود معمولا کاری را انجام میدهند که قبلا تجربه کرده باشند و همین مسائلی را در پی دارد.
وی اضافه میکند: از دیگر مسائل استان اینکه خیلیها کشاورزی را شغل نمیدانند، ممکن است افراد شاغل باشند ولی در کنارش به کشاورزی مشغول هستند و کشاورز حرفهای نیستند درحالیکه باید حرفه افراد، کشاورزی باشد، تا زمانیکه این مفهوم جا نیفتد اوضاع همینطور خواهد بود.
*کشاورزی بهعنوان شغل دیده شود
اگر کشاورزی شغل فرد نباشد به دنبال بهتر شدن نیست و در کشت و کار بیشتر تجربههای همسایه تاثیر دارد؛ بهطوریکه همسایه زمینش را سم و کود میزند او هم سم میزند، همسایه نشا میکند او هم نشا میکند به دنبال اینکه قبول نکرده شغلش است و این همان موضوعی است موجب شده کشاورزی تغییر نکند.
این نخبه کشاورزی یادآور میشود: روزهای بعد از تحصیل وقتی از پدرم و همسایهها و اقوام میخواستم رقم جدید برنج را کشت کنند اوایل زیر بار نمیرفتند و از آنان خواستم قسمت کوچکی از زمینشان را به کشت این رقم جدید که همان فجر بود اختصاص دهند بعد از یک سال قبول کردند و این موضوع چنان جا افتاد که مورد استقبال حتی منطقه قرار گرفت.
*تولید محصولات ار نوع ارگانیک
*تجربه موفق مدرسه در مزرعه
مدرسه در مزرعه نتیجه تجربه موفقی است که به عینه لمس کردم نمونه این موضوع در بحث کود زیستی در منطقه بابل دیدم زمانی که آغازگر طرح شدم که در ابتدا مورد استقبال کشاورزان منطقه قرار نمیگرفت ولی وقتی دید جواب میدهد کشاورزان راغب شدند این کود جایگزین کود شیمیایی شود.
*ضریب نفوذ دانش را در کشاورزی بالا ببریم
پیردشتی میگوید: یکی از مسائلی که با آن مواجه هستیم این است بخشها و سیستمهای اجتماعی جدا از هم هستند، دانشگاه، جهادکشاورزی، مرکز تحقیقات، مرکز خدمات و کشاورزی انسجام و پیوستگی لازم را ندارند و هر کدام کار خود را انجام میدهند و طی این سالها سعی شد دانشگاه با جامعه و صنعت ارتباط بیشتری داشته باشند و تجربه موفق این ارتباطها دارد بیشتر میشود ولی هنوز هم جای کار دارد؛ نیازمند این هستیم اجزای مختلف با هم بیشتر ارتباط داشته باشند تا ضریب نفوذ دانش در بخش کشاورزی بیشتر شود که بهزودی در جامعه کشاورزی ترویج پیدا میکند.
اینکه استفاده از پهپاد در کشاورزی به سرعت رواج پیدا میکند خیلی مهم است، به این دلیل که نسبت به قبل استفاده از دانش بهتر شده ولی باز جای کار دارد.
به گفته وی، بخشهای مختلف بازار، کشاورز، دانشگاه، مراکز خدمات و سایر همه و همه در یک ساختار به هم پیوسته برای بهتر شدن کشاورزی مشارکت کنند تا همه بخشها رونق گیرد.
حرف آخر اینکه زنجیره عرضه مجددا بازنگری شود تا به کشاورزی پیشرفته در استان مازندران که یکی از ظرفیتهای خوب برای رسیدن به توسعه پایدار است، برسیم که در این زمینه نقش رسانهها انکارناپذیر است.
پایان پیام/۸۶۰۳۴/م