عصر ایران؛ مهرداد خدیر- حذف تمام رقبای جناب سید ابراهیم رییسی از انتخابات مجلس خبرگان رهبری در استان خراسان جنوبی منبع تولید لطیفه شده و کار به جایی رسیده که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده در مناطقی که رقیبی در کار نباشد انتخابات برگزار نحواهد شد.
سابق بر این البته تصور میکردیم وزارت کشور مجری انتخابات است و شورای نگهبان فقط نظارت میکند تا حقی ضایع نشود و حالا برگزار شدن یا نشدن را هم سخنگوی شورای نگهبان اعلام میکند و احتمالا رییس ستاد انتخابات رییس اداره تدارکات انتخابات است و وزیر کشور هم عملا به معاون اجرایی شورای نگهبان تبدیل شده هر چند مشخص نیست شورای نگهبان ذیل کدام قوه است و اگر فرا قوه است چرا می گوییم سه قوه داریم؟
جدای این حاشیه داستان از این قرار است که در استان خراسان جنوبی تنها یک کاندیدا برای خبرگان باقی مانده و شورای نگهبان ریسک نکرده و هیچ رقیبی باقی نگذاشته تا یک وقت مردم برای ارسال پیامی نروند به آن رقیب رأی دهند!
این که رییس جمهوری مملکت بر خلاف دوره های پیشین نه تنها از استان تهران نامزد نشده بلکه از زادگاه خود - مشهد - و خراسان رضوی هم کاندیدا نشده و در خراسان جنوبی فرار گرفته احتمالا به این خاطر بوده که رقیبی نداشته باشد چون در خراسان رضوی که نمیشد فقها و مجتهدین را رد کنند!
با روش آقتی رییسی رییسان جمهوری پیشین ( هاشمی رفسنجانی و روحانی) باید از کرمان و سمنان نامزد میشدند. سید محمد خاتمی البته کاندیدای خبرگان نشد ولی هم نام او - سید احمد خاتمی- نه از تهران یا استان زادگاه که از جای دیگر- کاندیدا شد و احتمالا برخی به هوای همین هم نامی رای دادند.
قاعدتا رییس جمهوری مستقر مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی باید از استان تهران کاندیدا میشد و دیگران هم ذیل او قرار میگرفتند ولی آقای رییسی که احتمالا مطمئن نبوده حسن روحانی را رد میکنند مخاطره نکرده و از استان خراسان جنوبی نامزد شده تا با روحانی رقابت نکند.
بعد دیده اند با این عملکرد مشعشع که صدای سوت قطار پیشرفت آن گوشها را کر کرده یک وقت امکان دارد مردم خراسان جنوبی هم بخواهند همان کاری را انجام دهند که در انتخابات ۷۲ در کردستان رقم خورد و به رقیب هاشمی رفسنجانی که آن زمان نماد قدرت بود رای دادند با این که احمد توکلی زاده و بالیده بهشهر بود و به لحاظ فکری و سیاسی هیچ ربطی به کردها نداشت. اما پیامی بود که از سیاست های رسمی در قبال کردستان ناراضی اند و در سال ۷۲ هاشمی مثل ۹۲ مغضوب نبود.
به هر رو در انتخابات خراسان جنوبی از نظر شورای نگهبان هیچ کس شایسته رقابت با مقام علمی و فقهی جناب سید ابراهیم رییسی نبوده چون استحضار دارید که مجلس خبرگان جای عالمان دین است و ربطی به عملکرد سیاسی ندارد و صلاحیت حسن روحانی و مصطفی پورمحمدی و محمود علوی ( رییس جمهوری و وزیران سابق کشور و اطلاعات) را هم به دلیل سیاسی رد نکردند بحث علمی بوده یعنی هر چه سن اینها بالا رفته علمشان کم شده است!
حالا چند راه در پیش است:
اول این که انتخابات در خراسان جنوبی با همان یک نامزد برگزار شود. به رغم نظر سخنگو برای شورای نگهبان هم کاری ندارد که اعلام کند بلامانع است. کما این که در سال ۸۴ قائم مقام سابق خودشان ( مرحوم زوارهای) با دو بار سابقه نامزدی ریاست جمهوری را رد صلاحیت کردند و میتواند یک تفسیر جدید ارایه دهد. همان طور که تا سال ۱۳۷۰ استصوابی نبود و اعتبارنامه نماینده نیشابور در مجلس سوم را وزیر وقت کشور بیاعتنا به مخالفت شورای نگهبان به مجلس فرستاد و نماینده شد واز ۷۰ استصوابی شد. یعنی از ابتدا تا انتها به صوابدید این شورای محترم.
دوم این که یکی را تایید کنند تا رقیب او باشد و از این تک نامکزدی درآید. منتها اگر مشهور باشد با دو کلمه مردم را پای صندوق می کشاند و کافی است ادعاهای رییسی در ۱۴۰۰ را به چالش بکشد. خانه هایی که ساخته یا تورمی که پایین آورده یا اقتصاد گل و بلبل و شایسته سالاری.
اگر مشهور نباشد بافت منطقه طوری است که بعید نیست در حمایت از آن فرد مشهور بسیج شوند تا پیامی را مخابره کنند. از این رو بعید است ریسک کنند چون انگار مزاج آقای رییسی هم بعد از تجربه ۹۶ با انتخابات رقابتی سازگار نیست و در ۱۴۰۰ هم وقتی آمد که شورای نگهبان پیشاپیش هر که را که احتمال رای آوری داشت رد کرده بود! احمدینژاد و تاجزاده وعلی مطهری به جای خود. حتی علی لاریجانی و جهانگیری و پزشکیان را.
سوم این که آقای رییسی به تهران بیاید و سرلیست اصولگرایان شود. مشکل این گزینه هم این است که گفته خواهد شد برای پرهیز از رقابت با روحانی به خراسان جنوبی رفته بود و حالا برگشته منتها اگر لحظه آخر روحانی برگشت و نظر اکثریت حامی گفتمان اعتدال و اصلاح تغییر کرد چه کنند؟ مثلا تصمیم بگیرند با حجاب کم یا بی حجاب در صف بایستند تا دوربین تلویزیون هم نتواند با صدای وطنم وطنم سالار عقیلی روی تصویر مصادره به مطلوب کند یا دوباره برگردد به خراسان جنوبی؟
چهارم این که آیا در منطقه خراسان جنوبی یک فقیه و مجتهد واجد صلاحیت برای انتخابات خبرگان یافت نشده؟ اگر نیست که این چه ساختار آموزشییی است که در این ۴۵ سال فقیهی در این حد تربیت نکرده؟ یا هست و کاندیدا شده ولی رد شده که باید روشن شود چرا رد شده؟ یا هست ولی اصلا نامزد نشده یا پیشاپیش منصرف شدهاند یامنصرفشان کردهاند! بر هیچ یک از این شقوق سه گانه اما فخری مترتب نیست.
به هر رو انتخابات خبرگان در خراسان جنوبی برای خود داستانی شده و به خاطر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی ضریب گرفته چون قابلیت شیفت از سیاست به دیگران ارکان زیست اجتماعی را هم دارد. پرسش های جدی هم مطرح است و تنها طنز و لطیفه نیست. اگر با همین یک کاندیدا برگزار شود به لحاظ قانونی چه حکمی دارد؟
قانون درباره انتخابات با یک نامزد ساکت است و به خاطر همین در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۶۸ عباس شیبانی با این که اعلام کرد به هاشمی رفسنجانی رای می دهد باقی ماند تا انتخابات تک نفره نشود.
در سال ۹۶ هم گفته میشد یکی از دلایل باقی ماندن هاشمیطبا در صحنه این است که این شایعه درگرفت که شاید رقبای اصولگرا کنار بروند و برگزاری انتخابات با تک کاندیدا منتفی شود و دوران ریاست جمهوری او هم ۱۲ مرداد ۹۲ تمام می شد و انتخابات را شورای ریاست جمهوری برگزار می کرد نه دولت روحانی. به خاطر همین انصراف نداد اگرچه اعلام کرد به روحانی رای می دهد. البته دلیل بالا را خود اعلام نکرد ولی این گونه حدس زده شد.
پرسش دوم: اگر همین یکی باشد ولی آرای باطله یا سفید بیشتر باشد چه؟
یا اگر همین یک نفر باقی بماند و رای اندکی بیاورد چه؟ با توجه به این که گزینه اصلی ریاست مجلس خبرگان رهبری برای جانشینی آیتالله جنتی است که به خاطر سن بالا نامزد نشده تا رییس شود.
برای انتخاب حد نصاب قانونی لازم است یا نه؟ چون دیدم از آقای رییسی به عنوان نخستین منتخب خبرگان نام برده شده با این فرض که اگر یک رای هم بیاورد منتخب محسوب می شود.
جدای اینها اما درست است که جناب سید ابراهیم رییسی تنها نامزد استان خراسان جنوبی است ( تنها نامزد به معنی یگانه نامزد) اما او تنها، نامزد انتخابات خبرگان رهبری از خراسان جنوبی نیست ( تنها در اینجا به معنی فقط) بلکه رییس جمهوری اسلامی ایران است و سوگند یاد کرده حافظ قانون اساسی یی باشد که فصلی دارد به نام حقوق ملت دارد. با این وصف چرا پس حرفی و نظری نمی دهد؟
آخر این که دیگر ماجرای حمله نظامی پاکستان به ایران نیست که سکوت کند و روز حمله را در دماوند و فیروزکوه بگذراند آن هم در یک روز سرد زمستانی.