به گزارش "ورزش سه"، شبنم علیخانى MVP یا همان ارزشمندترین بازیکن لیگ برتر والیبال زنان ایران که به عنوان کاپیتان سایپا جام قهرمانى لیگ برتر سال ١٤٠٢ را همین چند روز قبل بالاى سر برد، گفتوگوى متفاوت و جنجالى با "ورزش سه" انجام داد که بىشک فهم و درک دقیق آن مىتواند به جهش و پیشرفت قابل ملاحظه والیبال زنان ایران در سطح ملى کمک شایانى کند.
شبنم علیخانى که همسرش "حامد تارى وردى" هم یکى از بازیکنان حرفهاى و مطرح والیبال ایران به حساب مىآید در لیگ برتر سالى که روزهاى آخر آن در حال گذر است به غیر از بالا بردن جام قهرمانى، موفق شد دو عنوان شخصى بهترین پاسور و ارزشمندترین بازیکن را نیز به خود اختصاص دهد.
مشهورترین پاسور والیبال دختران و زنان ایران آنهم با پانزده سال عضویت در تیم ملى بزرگسالان که پنج سال هم بعد از مائده برهانى، کاپیتان دوم محسوب مىشد، عنوان پرافتخارترین بازیکن تاریخ لیگ برتر را هم داراست.
دوازده قهرمانى، سه دومى و سه مقام سومى در لیگ برتر، دو عنوان MVP یا ارزشمندترین بازیکن در تورنمنتهاى بینالمللى مالدیو و کرواسى در کنار به گردن انداختن مدالهاى طلا و نقره رقابتهاى خارج از کشور با تیم ملى، از او در ٣١ سالگى بازیکنى با دنیایى تجربه، شناخت و توانمندى ساخته که بعید به نظر مىرسد به این زودىها بتوان از منظر فنى یکى با توانایىهاى او را به والیبال ایران معرفى کرد، درست مثل سعید معروف.
مادر و پدر بهترین پاسور زنان ایران هر دو ورزشکاران حرفهاى والیبال و فوتبال صنعت فولاد اصفهان در دهه شصت و هفتاد شمسى به حساب مىآمدند، مژده محمدى و حسین علیخانى. به همین دلیل شبنم از هشت سالگى با حضور در تمرینات باشگاهى به همراه مادرش جذب ورزش شد تا یکى از بهترین پاسورهاى تاریخ والیبال زنان ایران در ورزش حرفهاى متولد شود.
دخترى که سال ١٤٠٠ با سایپا به جمع چهار تیم نهایى باشگاههاى آسیا راه یافته، کاپیتانى ردههاى سنى نوجوانان و جوانان ایران را نیز تجربه کرده و پیراهن باشگاههاى لیگ برترى ذوب آهن، گیتى پسند و نامى نو اصفهان، گاز، بانک سرمایه و سایپا تهران، سریک گنبد و بهنمیر مازندران را نیز بر تن و در ٣١ سالگى با سطح بسیار بالاى فنى و سالها تجربه هنوز مىتواند یک دهه دیگر نیز در این سطح بازى کند.
•رنگ لاک نباید ملاک ارزش و انتخاب بازیکن باشد
•والیبال زنان توان کسب مدال آسیایى دارد
•سایپا مىتواند در آسیا سکونشین شود
•مگر تیم ملى میدان مین است که پاکسازى شود
•والیبال زنان تا دلتان بخواهد استعداد دارد
•لیگ برتر سطح فنى بسیار بالایى داشت
•شبنم علیخانى براى تیم ملى ناز نمىکند
•ثابت کردم که تمام نشدم
•والیبال زنان هم مىتواند مثل مردان بدرخشد
•پتانسیل دختران زنان والیبال خیلى بالاست
•س: شبنم علیخانى که نام شناخته شدهاى در والیبال به عنوان یکى از سه رشته ورزشى محبوب ایران در کنار فوتبال و کشتى به شمار مىرود هیچوقت ورزش دیگرى را تجربه کرده است؟
بهصورت حرفهاى فقط والیبال، اما غیر حرفهاى بدمینتون و ژیمیناستیک را تجربه کردهام، زمانى که در رده سنى نوجوانان بودم با ٤٠٠ هزار تومان به تیم بزرگسالان والیبال ذوب آهن پیوستم و دیگر اسیر خاک این رشته شدم که مادرم نیز در آن بازیکن حرفهاى بود.
•س: در دو دهه اخیر والیبال مردان ایران اوج فوقالعادهاى گرفت و در دل مردم محبوبیت فراوانى کسب کرد، اما والیبال زنان به نظر خیلى از سطح مردان عقب ماند، درست مثل بسکتبال؟
با این پتانسیل و روند رو به رشدى که مىبینم جایگاه ما نهم و دهم آسیا نیست و نباید باشد، با برنامهریزى و سرمایه گذارى درست مىتوانیم در والیبال زنان در چهار تیم برتر قاره قرار بگیریم و روى سکو هم برویم. در برههاى از زمان تغییرات مثبت و رویکرد خوبى در والیبال زنان ایران شکل گرفت، از سال ١٣٩٥ سیر صعودى شروع شد اما متاسفانه به سیر سقوط دوباره منجر شد، با توانمندى مایدا مربى اسلوونى که براى تیم ملى انتخاب شد، نتایج خوبى گرفتیم. از سال ١٣٩٧ با آقاى جواد مهرگان دو سال خوب را گذراندیم، در سال ٩١ و ٩٢ سه سال با آقاى عباس برقى کار کردیم که از ایشان والیبال روز دنیا را به درستى فرا گرفتیم.
دلیل سینوسى پیش رفتن و وجود اتفاق بدى که در والیبال زنان ایران منجر به صعود و سقوطهاى مختلف مىشود تغییر هر ساله یا کوتاه مدت مربى است و این اصلا خوب نیست، والیبال زنان ما هنوز آن شاکله و شیرازه را پیدا نکرده که بتواند هر ساله یا در کوتاه مدت مربیان متعدد ملى را بر سر کار ببیند، به نظرم نیاز به وجود ثبات در سرمربیگرى و کادرفنى تیم ملى است، از لحاظ فنى رشد بهسزایى داشتهایم اما هنوز خیلى کار داریم که با یک مربى خوب در درازمدت و استفاده از او در بیش از سه چهار سال، خیلى کارها شدنى خواهد بود.
•س: پس از نگاه تو که بىتعارف یکى از بهترینهاى تاریخ این رشته ورزشى هستى والیبال زنان ایران توانایى درخشش در آسیا را دارد؟ رشتهاى که حتى سال ١٩٦٦ در بازیهاى آسیایى بانکوک مدال برنز هم گرفته است.
صد درصد، والیبال زنان ایران بىشک توان درخشیدن در آسیا را دارد، چه باتجربهها و چه بچههاى جوانى که در حال حاضر شکوفا شدهاند بسیار توانمند هستند و پتانسیل بالایى دارند که باید دیده شوند و به آنها اعتماد کرد. معتقدم تلفیق باتجربهها و نسلى که امروز متولد شده بدون تعارف منجر به تولد نسل طلایى والیبال زنان ایران خواهد شد، این پتانسیل کاملا مشهود است، بازیکنان باتجربه و جوان امروز مىتوانند جایگاه ما در آسیا را تغییر دهند و مستحق رفتن روى سکوى قهرمانى آسیا و بازیهاى آسیایى هستند. فقط باید باورشان کرد و تمام قد پشت والیبال زنان ایران از هر نظر ایستاد.
•س: مشکل کجاست؟
ما هنوز کاملا بهصورت تیمى حرفهاى نشدهایم ، باید این نگاه براى رسیدن به خودباورى به بازیکنان تزریق شود، اگر کار را حرفهاى پیش ببریم و والیبال زنان خود را به عنوان ورزشى تیمى و حرفهاى باور کند، توان درخشش وجود دارد. اینکه فقط یک بازیکن حرفهاى بیاندیشد و حرفهاى زندگى کند کافى نیست باید به تفکر تیمى برسیم و تیم به عنوان مجموعهاى موفق حرفهاى بیاندیشد. در گذشته فقط حضور داشتن مهم بود، اینکه امروز تنها دلخوش باشیم که در رقابتهاى بینالمللى حضور داریم دیگر جواب نمىدهد و جوابگو نیست، امروز باید نگرش خود را تغییر دهیم باید با تغییر نگاه در بحث فنى و رسیدن به خودباورى تیمى از نظر جمعى حرفهاى شویم، امکانات، توجه، ارزشمندى و سرمایه گذارى منجر به خودباورى مىشود و موفقیت را به همراه دارد، مثل اتفاقى که دو دهه است در والیبال مردان اتفاق افتاده به ویژه از زمان حضور ولاسکو در تیم بزرگسالان و قبلتر از آن در سطوح پایه.
•س: با توجه به صحبتهایت تا اینجاى مصاحبه پس معتقدى پتانسیل موفقیتهاى آسیایى به ویژه در والیبال زنان ایران وجود دارد.
استعدادهاى بسیار خوب و پتانسیل بالایى در بازیکنان نوجوان و جوان موج مىزند، باید براى آنها برنامهریزى داشت و تیمهاى بزرگسال در لیگ هم به سطوح پایه بها دهند، حتى معتقدم سطوح پایه بیشتر از سطح بزرگسالان به توجه حرفهاى نیاز دارد، مربىهاى روز دنیا مىتوانند آنها را متحول کنند البته با اعتقاد به این اصل که با چهار ماه و یکسال نمىشود تغییر ایجاد کرد، الان بازیکنان سطوح مختلف سنى فیزیک، هوش، قدرت و پتانسیل بالایى دارند، ما در سطح پایه تا دلتان بخواهد در والیبال استعداد داریم که نیاز به کار درازمدت توسط مربیان ثابت و توانمند دارند، آنوقت شاهد خواهید بود کسب انواع و اقسام مقامها و مدالهاى آسیایى هم از راه مىرسد.
•س: سطح فنى لیگ برتر را امسال چطور ارزیابى مىکنى؟
نسبت به سالهاى قبل خیلى بالاتر بود، تعداد بازیهاى یکطرفه خیلى کم شده بود، بازى با تیمهاى ته جدول هم حساسیت داشت و نمىشد تیمى را صد درصد از پیش برنده دانست، از نظر فنى خیلى بهتر از قبل بود و این نشان از توانایى والیبال زنان دارد و جالب اینکه بازیکنان نوجوان و جوان هم در لیگ برتر بزرگسالان خوش درخشیدند.
•س: با اینکه در تورنمنتهاى بینالمللى MVP یا ارزشمندترین بازیکن شده بودى ولى امسال براى اولینبار این عنوان شخصى را در لیگ برتر به دست آوردى.
راستش فکرش را نمىکردم اما برایش هدف داشتم، حرفهایى که بعد از خداحافظى از تیم ملى به گوشم رسید انگیزهام را صد چندان کرد و باعث شد براى رسید به این عنوان شخصى بهترین عملکرد ممکن را با تلاشى مضاعف ارائه دهم.
•س: مثلا چه حرفهایى؟
اینکه شبنم علیخانى تمام شده است، انگیزه ندارد یا به این دلیل از تیم ملى خداحافظى کرده چون دیگر نمىتواند با جوانهایى که آمدهاند رقابت کند، جاى رشد ندارد، سطحش هم بالاتر نمىرود. این حرفهایى که در کل خندهدار است و بیشتر شبیه لطیفه مىماند.
س: پس امکان دارد اگر با این سطح بالاى فنى که به نمایش گذاشتى و با توجه که پست پاسور بازى مىکنى و یک پاسور در والیبال محدودیت سنى چندانى ندارد اگر دعوتت کنند به تیم ملى برگردى؟
اگر روزى به ارزشهایى که دارم و چهارچوبهاى ذهنى من احترام گذاشته شود، براى تعالى والیبال زنان ایران به حرفهاىترین شکل ممکن برنامهریزى شود، ارزشها و شخصیت بازیکن حفظ شود، سلیقه محورى کنار گذاشته شود و ببینم مىشود به قله رسید با تمام وجود باز هم در خدمت تیم ملى خواهم بود. الان که مدتى است از تیم ملى خداحافظى کردهام توقعى ندارم، هر چه خواسته و مىخواهم براى والیبال و رشد آن است، نه خواستهى شخصى.
مگر مىشود پوشیدن پیراهن تیم ملى براى من یا ستارههایى که خداحافظى کردهاند و هنوز مىدرخشند افتخار نباشد؟ شبنم علیخانى دخترى نیست که براى تیم ملى کشورش با ١٥ سال سابقه فقط در رده بزرگسالان، ناز کند.
اما به نظر شما و خوانندگان این گفتوگو تحقق و رفع موضوعاتى که گفتم و خواهم گفت امکان پذیر است؟ اینکه من و امثال من فقط پیراهن تیم ملى را بپوشیم به اردو برویم و به بازیهاى آسیایى اعزام نشویم یا از اعزام تیم به رقابتهاى مهم بینالمللى جلوگیرى شود چون احتمال دارد مدال نیاوریم درست است؟ آیا اینکه فقط دلخوش به رقابتهاى داخلى باشیم که مثلا والیبال زنان ایران زنده است به نظر کافى خواهد بود؟
•س: حسابى دلت پر است و به نظر دارى خیلى چیزهایى را به زبان مىآورى که برخى از گفتنش ابا دارند و اگر بر طرف شود مىتوان به درخشش والیبال زنان ایران به مانند مردان هم امیدوار بود.
اینکه رنگ لاک بازیکن قرمز باشد یا سفید نباید ملاک قرار گیرد، بحث و توان فنى، عِرق ملى، اخلاق حرفهاى، تعصب، غیرت و... است که باید مورد توجه باشد و ملاک ارزشگذارى و انتخاب براى یک بازیکن. من به عنوان بازیکنى که متأهلم و همسرم هم بهصورت حرفهاى والیبال بازى مىکند تمام زندگیم در این رشته معنا و خلاصه مىشود، مگر تیم ملى میدان مین است که پاکسازى شود؟! این چه نگرشى است که برخى در مورد فرزندان سرزمینمان و آنهایى که جوانى و جانشان را براى اعتلاى والیبال زنان ایران صرف کردهاند رواج داده و مىدهند؟! اگر از تیم ملى خداحافظى کردم بهخاطر افت جسمانى یا ترس از رقیب نیست، دیدید که خدا کمکم کرد و ارزشمندترین بازیکن لیگ برتر شدم، ولى شما ببینید والیبال نشسته دختران این سرزمین سهمیه پارالمپیک مىگیرد اما اینکه مطرح شود چون مدال نمىگیرد برایش زود است اعزام شود درد نیست؟ من از ترس عقب نمىکشم و نکشیدهام دلم مىسوزد از باغى که دارد خشک مىشود و مباحث هم جور دیگرى به نمایش گذاشته مىشود.
•س: بیپروا و بیسانسور از دیگر مشکلات والیبال زنان تیم ملی صحبت کن که سد راه محسوب مىشود.
عدم برنامهریزی، بعضى اوقات کارهایی انجام میشود که انگار فقط از سرباز کردن است و بس. انجام بازیهای تدارکاتی و استخدام مربی خارجی که کمکی به رشد نمىکند چه دردى را دوا خواهد کرد؟ به برخی از سفرهای تدارکاتی انگار فقط اعزام مىشویم که رفته باشیم.
واقعا چه تاثیری دارد تیم ملى بزرگسالان در بلغارستان با تیم ۱۶ سالههای این کشور بازی کند؟ مربی خارجی سطح پایین به چه دردى مىخورد و چه تاثیری در رشد والیبال دارد؟ زمانى که با مایدا مربی اسلوونی تیم ملى کار مىکردیم و نتایج خوبی مىگرفتیم کشورهایی مثل ویتنام و قزاقستان برای بازیهای تدارکاتی از ما دعوت میکردند اما به این تورنمنتهای بینالمللی مفید مثل بازیهای آسیایی هانگژو اعزام نمىشدیم، با این شرایط مگر میشود توقع رشد یا کسب مدال داشت. بازیهای تدارکاتی تیم ملى تنها ده درصد مطلوب بود و نود درصد با تیمهایی بازی مىکردیم که کمکی به رشد تیم ملی نمىکرد. بازیهایی که فقط تقویم پر کن به حساب مىآمد. البته مشکل بزرگ دیگری هم وجود دارد.
•س: چه مشکلی؟
مشکل دیگر این است که والیبال زنان شش ماه درگیر رقابتهای داخلی لیگ است و مابقی سال هم تعطیل.
اگر کاری کنیم که دختران و زنان بهصورت حرفهای تمام سال را درگیر والیبال باشند، میشود امیدوار شد.
باید از بهترین مربیان برای بالا بردن سطح فنی والیبال زنان استفاده کرد و یا اینکه این مربیان در سطحی باشند که به رشد بیشتر کمک کنند.
•س: جالب اینجاست که در سالهای اخیر والیبال زنان کشورمان لژیونرهای متعددی هم داشته است
بله الان تعدادی از بچهها لژیونر شدهاند که میتوان از خانم سودابه باقرپور، مائده برهانی، مونا آشفته، فاطمه خلیلی و... نام برد. سالهای قبل نفرات دیگری هم داشتهایم. این سطح فنی و توانایی بالای والیبال زنان را نشان میدهد. این نشان میدهد از لحاظ توانایی، استعداد و پتانسیل چه جایگاهی داریم که به درستى استفاده نمیشود و هدر میرود.
•س: سایپا چرا قهرمان لیگ برتر شد؟
بهخاطر انسجام تیمی، قدرت ستارهها، مدیریت خوب کادر فنی و باشگاه به قهرمانی رسیدیم. همه رقیبان نیز بهشدت قابل احترام بودند و هستند.
•س: و سوال آخر: قرار است سایپا بهعنوان قهرمان ایران در سال ۱۴۰۳ به باشگاههای زنان آسیا اعزام شود، آیا وقت سنت شکنی و کسب مدال فرا نرسیده است؟
اگر برنامهریزی خوبی انجام شود بىشک رفتن به جمع چهار تیم برتر آسیا و کسب مدال شدنى خواهد بود. بهعنوان کاپیتان تیم از باشگاه سایپا مىخواهم که تمام تلاش خود را بکار ببندد و با تمام قدرت تیم را اعزام کند. اگر تیم تقویت شود، بازیکنان کمکی داخلی خوبی اضافه شوند و حتی بازیکن خارجی سطح بالا به خدمت بگیریم، مىتوانیم در آسیا بدرخشیم و حتی مدال هم کسب کنیم.
•گوشهاى از افتخارات شبنم علیخانى در والیبال