عصر ایران؛ مهرداد خدیر- بهتازگی، هزاران قطعه از عکسهای قاجاری آلبومخانه کاخ گلستان را منبعی ناشناس در گوگل درایو بارگذاری کرده و اکنون به رایگان در اختیار عموم قرار گرفته است. این در حالی است که پیشتر، دسترسی به این عکسها، دشوار و محدود بود و تصور میشد که تا حد ممکن از دسترس عموم دور بمانند. هر چند بیشک، انتشار آنها خارج از اراده و بدون رضایت مدیریت کاخ گلستان صورت گرفته و از منظر آنان لو رفته اما به هر حال انحصار شکسته است.
آقای حمید رضا حسنی به درستی نوشته است:« انتشار عمومی نسخه دیجیتال عکسهای آرشیوی، روال معمول و منطقی بسیاری از کتابخانهها، موزهها، دانشگاهها و مراکز اسنادی و پژوهشی در سراسر جهان است و در ایران نیز توسط برخی مراکز آرشیوی به درجاتی صورت گرفته است. جا دارد از مدیریت کنونی و مدیریتهای پیشین کاخ گلستان بپرسیم: بهرغم وجود نسخه دیجیتالی عکسهای آلبومخانه، چرا از بارگذاری آن در فضای وب خودداری کردید؟ پس از سالها محدود کردن علاقمندان از دسترسی به مجموعهای چنین ارزشمند، چه منفعت عمومی را بهدست آوردید یا جلوی چه خسارتی را گرفتید؟ آیا بهتر نبود پیش از آنکه شخصی یا اشخاصی عکسها را انتشار دهند، خودتان آنها را منتشر و کاخ گلستان را از مواهب مادی و معنوی آن برخوردار میکردید؟ آیا حاضرید تبعات عمل یا بهتر بگوییم بیعملی خود را بپذیرید؟ آیا آمادهاید از این اتفاق درس بگیرید و بقیه عکسهای آلبومخانه را در اختیار عموم قرار دهید؟»
به نوشته ایشان و از منظر تخصصی عکسهای منتشره شامل حدود ۳۲۰۰ قطعه در ۷۶ فولدر است و هر فولدر به یکی از آلبومهای موجود در کاخ گلستان اختصاص دارد و شناسنامه مختصری نیز ضمیمه آن است.
گستره جغرافیایی عکسها شامل بخش بزرگی از شهرها و نواحی ایران و برخی جاها در خارج ایران (مانند تفلیس، پاریس و عراق) است و سوژه آنها عبارت است از: مناظر طبیعی؛ چشماندازهای شهری و روستایی؛ بناها و محوطههای تاریخی؛ ساختمانهای دوره قاجار و مراحل ساخت آنها؛ عکسهای پرتره یا گروهی شاه، شاهزادگان، زنان حرم، درباریان، دولتمردان، روحانیان، مردمان عادی و خارجیان مقیم ایران؛ سفرهای داخلی و خارجی، اردوها و شکارهای شاهی؛ میهمانیهای درباری؛ رویدادها و مراسم حکومتی؛ عملیات عمرانی؛ آیینها و مراسم ملی و مذهبی؛ مشاغل؛ اقوام ایرانی؛ و موضوعات دیگر.
جالب این که شمار زیادی از عکسها دارای زیرنویس هستند که آگاهیهای مهمی را درباره آنها بهدست میدهند. مثلا، سوژه، عکاس و زمان عکاسی را مشخص میکنند. برخی از زیرنویسها به خط خود ناصرالدینشاه استو چندانکه شماری را نیز خود او گرفته است. اغلب عکسها را عکاسان شناخته شده دربار قاجار مانند عبدالله قاجار، ابراهیمخان عکاسباشی یا آقارضای عکاسباشی گرفته اند و اکثرا مربوط به دوره ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه هستند و شوربختانه بیشتر عکسها سَرسَری و شلختهوار و مجموعا با کیفیت پایین اسکن شدهاند.
با این همه می توان گفت اتفاق مبارکی است و اساسا هر انحصاری که شکسته شود مبارک است!
بخش هایی که نقل شد از نوشته آقای حسنی بود و البته «اتفاق مبارک» از این نویسنده بود. به خاطر علاقه به میاحث تاریخی به تصاویر نگاهی انداختم و از میان عکس ها تصویر ساختمان 5 طبقه و مشهور به برج انزلی از این حیث جالب بود که مرا به یاد سفرنامه ناصرالدین شاه انداخت که در آن به جزییات اشاره کرده و اگرچه مقصد او روسیه و اروپا بوده اما در توقف در انزلی به همین ساختمان و در تعریف آن زمان برج اشاره می کند و حال که به عکس نگاه می کنیم می بینیم چقدر دقیق نوشته است:
در صفحۀ 11 آن سفرنامه می نویسد: « منزل ما در برجی است که به حکم ما وزیر امور خارجه در زمان حکومت خودمان در گیلان بنا کرده.... این برج پنج مرتبه است. جمیع مراتب از هر طرف، ایوان و غلام گردش دارد و بنای آن تماما از سنگ و آجر و گچ است، مگر غلام گردش ها از چوب منقش. چشم انداز هم از هر چهار سمت به دریا....»
وقتی به عکس مگاه می کنیم و می بینیم چه با دقت نوشته به بخش های دیگر سفرنامه هم اعتماد می کنیم.
غرض مکث بر عکس بود ولی دلم نمی آید از همین سفرنامه ( به روسیه و اروپا) به آنچه درصفحه 80 درباره بلژیک و انگلیس نوشته اشاره نکنم:
«روزنامه نویسان این ولایت [بلژیک]، بسیار آزاد هستند. هر چه بنویسند از هیچ کس باک ندارند. جمعیت بلژیک بسیار آزاد و رتق و فتق امور با پارلمنت [پارلمان] است. وکلا در آن جمع می شوند و حکم می کنند. بروکسل 172 هزار جمعیت دارد. انگلیس هم معلوم است که ملت بزرگی است و مخصوصا خداوند عالم قدرت و هوش و توانایی و عقل و تربیت به آنها داده و این است که مملکتی مثل هدوستان را مُسخّر کرده و در ینگه دینا و سایر جاهای عالم، متصرفات معتبره دارد.»