خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ در فعالیتهای خیریه گاهی با پرداخت چند میلیون تومان میتوان دلهای نیازمندان را شاد کرد. اما برخی نیازمندان هم هستند که قیمت نشاندن لبخند بر لب آنها اندکی گران است مثلاً باید برای هر نفر یک میلیارد تومان پرداخت کرد.
خلیل غلامی متولد سال ۱۳۴۲ در شهرستان گراش استان فارس، بعد از گرفتن دیپلم و نقشآفرینی در جنگ ایران و عراق به کشور امارات رفت و چهارده سال سخت کار کرد تا زندگی خود را بسازد. او به گراش که برگشت به مدت دوازده سال نمایندگی فروش محصولات ایران خودرو را در این شهر اداره میکرد.
او در سال ۱۳۷۶ متوجه شد که میهمانی به نام تومور مغزی در سرش جا خوش کرده است. از این رو تن به عمل جراحی داد و با خروج تومور مشکلات جدیدی در ناحیه چشم و گوش و اعصاب همراهان همیشگی او شدند. از آن به بعد تصمیم گرفت باقی عمرش را وقف فعالیتهای عامالمنفعه کند. غلامی حدود دوازده سال تمام وقت خود را صرف کارهای خیریه کرد و در حال حاضر عضو «مجمع خیرین سلامت و زیرساخت» بوده و در هیئت امنای کمپ معتادین نیز عضویت دارد. عضو هیئت امنای ساختمانسازان شهرستان و عضویت در هیئت امنای «صندوق قرضالحسنه نور» نیز از دیگر مسوولیتهای آقای خلیلی غلامی است.
او حالا به عنوان نماینده خیرین خارج از کشور شهرستان گراش شناخته میشود و به دلیل اعتمادی که مردم به او دارند مبالغی را جهت فعالیتهای خیریه در اختیارش میگذارند. از محل این کمکها تاکنون دو حسینیه، دو خانه بهداشت، یک درمانگاه، دو خانه معلم و دو مسجد در این شهرستان بنا شده است.
غلامی از سه سال قبل انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان را تأسیس کرد. در این شهرستان حدود هفتصد و هشتاد زندانی وجود دارد که هشتاد درصد آنها مرتکب جرایمی در حوزه مواد مخدر شدهاند. اما در خود شهر مجموعاً پانزده زندانی در حوزه مالی و مهریه وجود دارد. متأسفانه به دلیل معضل بیکاری، بیشتر جوانان به سمت مواد مخدر گرایش پیدا کردهاند. کشاورزی و دامداری به دلیل مشکل کمآبی تضعیف شده و جوانان برای کار یا ساکن کیش و قشم شدهاند و یا به کشورهای خلیج فارس مهاجرت میکنند که آن هم آسیبهای خودش را دارد.
اولویت اصلی این انجمن حمایت از زندانیان و تلاش برای رفع نیازهای اساسی و حفظ عزت نفس خانوادههای آنان است. این اتفاق با توانمندسازی شغلی از طریق ایجاد مشاغل خانوادگی رخ میدهد.
در کنار آن فعالیت مددکاری و مشاورهای و ارائه آموزشهای کاربردی در زمینههای گوناگون برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و استفاده بهینه از ظرفیتهای درون استانی زندانیان هم مورد توجه قرار میگیرد.
در مدت فعالیت این انجمن بیست و سه زندانی را آزاد شدند که متوسط پرداختی برای هر کدام از آنها بالای یک میلیارد تومان بوده است. در زمینه حمایت از خانواده زندانیان هم بیش از دو میلیارد تومان پرداخت شده است که بخشی از این مبلغ صرف توزیع بستههای مواد غذایی و پوشاک و لوازمالتحریر به صورت منظم و مستمر بوده است.
این انجمن با امضای تفاهمنامهای با شهرداری موفق شد مسیری را فراهم کند که زندانیان اصطلاحاً «رایباز» در امور شهرداری به کار گرفته شوند. «رایباز» به زندانیانی گفته میشود که با تأیید مقام قضائی صادرکننده حکم، برای اشتغال به کار یا حرفهآموزی به مؤسسات صنعتی کشاورزی و خدماتی اعزام میشود. حاصل این همکاری علاوه بر نفع زندانی و به نفع شهرداری هم هست.
برای حمایت از خانواده زندانیها طی مذاکره با آموزش و پرورش، بیمارستانها، مطبهای خصوصی، آزمایشگاهها و خدمات پاراکلینیکی شرایطی فراهم شده تا خانوادههای دارای معرفینامه از مؤسسه با تخفیف از خدمات این مراکز استفاده کنند. گاهی تحفیفها تا ۵۰ درصد و گاهی هم ۱۰۰ درصد است.
در زمینه وام نیز با کمک کمیته امداد، هلال احمر و سپاه ناحیه شهرستان برای مسکن، ازدواج، اشتغال و سایر امور خانواده زندانیان تسهیلات فراهم شده است.
این خیریه هیچ درآمد پایداری ندارد. منبع مالی آنها کمکهای مردمی خیرین است که به واسطه اعتماد به آنها تاکنون بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان به انجمن خیریه کمک کردهاند. انجمن هیئت مدیره دارد که متشکل از دادستان، فرماندار، سه نفر معتمد و دو نفر بازرس است.
این انجمن با امضای تفاهمنامه با بهزیستی اساتیدی برای برگزاری جلسه مشاوره به زندان میفرستد. برای خانوادههای زندانی هم مباحث حقوقی مرتبط با زندان را تشریح میکند تا درک این فضا برای آنها آسانتر باشد. البته برای کاستن از بار مشکلات حقوقی با بهرهگیری از بزرگان شهر برای حل معضلات حقوقی تلاش میشود تا حجم پروندههای ارسالی به قوه قضائیه کمتر باشد.
این انجمن خیریه با مدیریت آقای غلامی برای ایجاد کارگاههای تولیدی در زندان برنامه دارد که به افراد زندانی مهارتهایی یاد بدهد تا بعد از خروج از زندان بتوانند در جامعه نقش مثبتی را ایفا کنند.
آقای غلامی نام مؤسسه را «خانواده فراموش شده» گذاشته است زیرا معتقد است ما زندانیانی داریم که بیست سال در زندان بودهاند و اینها جزو خانواده ما هستند. پس باید تلاش کنیم تا دوباره به جامعه برگردند و زندگی عزتمندانهای داشته باشند.
وی بر این باور است که برای ادامه این فعالیتها باید جوانان را پرورش داده و نیروی جایگزین را تربیت شود که بتواند کارها و فعالیتهای این انجمن را ادامه دهد. افرادی که هم به خدا اعتقاد داشته باشند و هم بتوانند امور را مدیریت کنند.