سیدجواد رسولی در نشست معرفی کتاب «خطه ویراستاران» که با حضور جمعی از اساتید و پیشکسوتان زبان و ادبیات فارسی، ویراستاران مشهدی و علاقهمندان این حوزه در مجتمع دکتر علی شریعتی جهاد دانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: خطه ویراستاران با دیباچهای از گلی امامی آغاز میشود، سپس با یادداشتها و مصاحبههای متنوعی درباره لذتها و مصائب ویراستاری، پیشگامان درستنویسی در خراسان، سیر تحول در آمادهسازی و چاپ و نشر در شرق کشور، رسمالخط فارسی و بسیاری موضوعات دیگر ادامه پیدا میکند و در نهایت با نمایه نام افراد، اماکن، مطبوعات و موسسات مختلفی در زیر یک سقف مشترک، به اتمام میرسد.
حفظ میراث فرهنگی ناملموس
وی اضافه کرد: خوشحالم که این کتاب در حوزههای متنوعی بحث ویرایش را در بر گرفته است، به این معنی که سابقه ویراستاری در موسسات دولتی مثل دانشگاه فردوسی و جهاد دانشگاهی را تا قبل از سال ۷۰ بررسی کرده و به این حوزه در آستان قدس رضوی، مطبوعات خراسان، مجله مترجم، ویراستاداران صداوسیما و همچنین ویراستاران آزاد کار پرداخته است. علاوه بر اینها با توجه به اینکه مشهد سالها میزبان هم زبانان افغانستانی ما بوده در بخشی از کتاب به یکی از این ویراستاران با سابقه در مشهد نیز اشاره داشتهام.
رسولی ادامه داد: اینکه چرا مشهد را انتخاب کردهام به علت تفاخر یا تمایز خاصی نبوده، بلکه بیشتر به این دلیل بوده است که بخشی از فرهنگ این خطه را مکتوب کنیم و کمک کنیم تا تاریخ شفاهی نشر و ویرایش در شرق کشور با مرکزیت مشهد برجسته شود و در متون بعد از این به رشته تحریر بیاید. برخی از دوستان هم پیام دادهاند که چرا نام بعضی از افرادی که ویراستار نیستند در کتاب آمده است، علت آن است که این افراد از ویراستاری و تاریخچه ویراستاران در حوزه کاری خود مطلع بودهاند و این در مسیر کتاب حائز اهمیت بوده است.
گردآورنده کتاب «خطه ویراستاران» با تاکید بر ضرورت ادامه این نوع پژوهشها، خاطرنشان کرد: تولیداتی از این جنس را میتوان در حوزه حفظ میراث فرهنگی ناملموس، قلمداد کرد. نه به معنی اینکه من کار بزرگی کرده باشم، بلکه افرادی هستند که بخشی از این میراث فرهنگی را در حافظه دارند و ما باید میدانداری کنیم تا این موارد جمعآوری شود، به انتشار برسد و در حافظه کتابخانهها و منابع در دسترس، قرار بگیرد. به عبارتی هم گردآوری و پژوهش در این حوزه و هم در معرض آموزش قرار دادن آن، یک ضرورت است. یاد بیت فرخی یزدی میافتیم که میگوید، در دفتر زمانه فتد نامش از قلم، هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت. مردم این خطه اگر خودشان آنچه را که کردهاند مکتوب نکنند احتمال دارد عده دیگری پیدا شوند و ناآگاهانه حرفهایی بزنند که شاید بعدا قلمداد شود تاریخ را تحریف کردهاند.
وی افزود: به نمونهای اشاره میکنم که شاید بتوان گفت برای تدوین این کتاب به من انگیزه داد، در کتابی که ابوالفضل طریقهدار با عنوان انواع ویرایش نوشته و چاپهای متعددی هم از آن به بازار آمده هیچ نام و نشانی از سابقه ویراستاری در شهرهای ایران به غیر از قم و تهران نمیبینیم، بخش عمدهای از این کوتاهی هم به خود ویراستاران خراسان برمیگردد که تاریخ فعالیت خود و همکارانش را گردآوری و منتشر نکردهاند.
رسولی ادامه داد: خانم گلی امامی از مترجمین برجسته ایرانی که مدتی از کودکی و نوجوانی خود را در خراسان سپری کرده است، مقدمهای بر این کتاب نوشته که در آن اشاره میکند به این موضوع که شگفت زده شده از اینکه در فضایی غیر از پایتخت، این همه فعالیت فرهنگی صورت گرفته است. پس ما باید خوشحال باشیم که توانستهایم قسمتی از این سوابق را مکتوب کنیم و در معرض دید دیگران قرار دهیم و این به همت عزیزانی بوده است که یاری کردهاند و به دعوت من برای گفتوگوها پاسخ مثبت دادهاند.
ویراستاری در حقیقت یک جراحی علمی است
محمد جعفر یاحقی، نویسنده و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه با تاکید بر اهمیت موضوع مشهدشناسی، خاطرنشان کرد: یکی از جلوههای مشهدشناسی، مسئله ویراستاری است که خوشبختانه در این کتاب به شایستگی اجرا شده و سزاوار تمجید و تشکر است.
وی ادامه داد: خرسندم از تجدید دیدار دوستان و ساختمان دانشکده ادبیات سابق که ۳۵ سال از زندگی من در فضای آن گذشته است. میخواهم به افرادی که دغدغه مشهدشناسی دارند بگویم، کار شناخت یک شهر ابعاد مختلفی دارد، به خصوص یک شهر تاریخی و مذهبی و پر رفت و شد مانند مشهد که جنبه غریبانهای دارد و به لحاظ جغرافیایی نیز در گوشه نقشه قرار گرفته است.
یاحقی اضافه کرد: مفاهیم و موضوعات بسیاری در مشهد میتواند هویتساز باشد، این همه هنر که در این شهر دنبال میشود و هنرمندان مختلفی که در جهات مختلف فعالیت میکنند، تاریخچه عکاسی، تئاتر، اماکنی مانند قهوهخانهها، انجمنهای ادبی و افرادی که در موسسات و انتشارات دغدغههایی دارند، همه این موارد میتواند موضوع پژوهشهای موثری باشد که ما باید آنها را در کانون توجه قرار دهیم وبه آنها بپردازیم. یکی از ابعاد مختلف شناخت این شهر نیز مسئله ویراستاری، چاپ، نشر، مطبوعات و روزنامهها است که گوشهای از این موارد در کتاب دکتر جواد رسولی به خوبی آمده است.
وی ادامه داد: همانطور که در کشور، تهران حق شهرستانها و شهرهای دیگر را ضایع میکند در استانها نیز مرکز استانها این کار را با شهرهای دیگر میکند، چه بسا ما در شهرهای کوچکتر از مشهد در خراسان بزرگ، فعالیتهایی داریم که قابل بحث بوده و خوب است که این کار در شهرها هم در مقیاس خود انجام شود که هویت شهرهای تاریخی و سابقهدار مانند نیشابور، سبزوار و بیرجند مشخص گردد؛ چراکه مسئله ویراستاری هم در آن جا میتواند تاریخچهای داشته باشد.
این استاد ادبیات فارسی خاطرنشان کرد: مرکزگرایی حق دیگران را تضییع میکند، ما وقتی به خورشید چشم میدوزیم، ستارهها، ماه و اجرام دیگر آسمانی به چشم نمیآید و ما باید سعی کنیم که آن اجرام دیگری که این مجموعه فرهنگ و مفهموم اطلاعاتی را تشکیل میدهد، شناسایی کنیم. لذا که در این جهت هم باید کوششهایی در مشهد و شهرستانها صورت گیرد.
وی افزود: من هم تعجب کردم که این همه اطلاعات در مورد ویراستاری در خراسان وجود داشته و من مطلع نبودم، لذا حق بود که در این جایگاه افراد مطلعتر، آگاهتر و ویراستارتر از من حضور پیدا میکردند و صحبت میکردند. من ویراستار به معنای تخصصی کلمه نیستم، اما به هر حال کدام معلم انشا است که ویراستار نباشد؟ ۵۰ سال معلم بودم و هزاران صفحه از نوشتههای دانشآموزان و دانشجویانم را غلطگیری و ویراستاری کردهام، گاه خود دست به قلم شده و کارهای دیگری هم در این مسیر انجام دادهام. در اولین سالهای تاسیس موسسه انتشارات آستان قدس رضوی یعنی سالهای ۱۳۶۲-۶۳ قرار براین شد که یک گروه ادبیات داشته باشیم که چند تن از اساتید نیز دعوت شدند و در آنجا پیشنهاد کردند که ما شیوه نامهای از نگارش تنظیم کنیم که حاصل آن، شیوهنامه ویراستاری انتشارات آستان قدس شد.
یا حقی ادامه داد: بعضی از نویسندگان از ویراستاری بیم دارند و تصور میکنند ویراستاران قصد خراب کردن کار آنها را دارند اما افرادی که انصاف علمی داشته باشند معمولا از ویراستاران تشکر هم میکنند.
باید ارزش کار ویراستاران شناخته شود
وی گفت: نام من در کتاب « خطه ویراستاران» آمده است. من ۵۰ سال رسالههای دانشجویانم را زیر و رو کرده و گاهی آنقدر جراحی کردم که دانشجو معترض شده و به فکر ترک تحصیل افتاده است، اما باز تشویقشان کردهام که تلاش کنند. دستاورد ویراستاری من، همین دانشجویانی هستند که خود آنها ویراستاران دقیق و سختگیری شدهاند. ما باید این ظرافتها و کارهای ارزشمند افراد در این حوزه را به دیگران بشناسانیم و این اتفاقی است که در کتاب خطه ویراستاران افتاده است. در حوزه چاپ هم باید چنین اقداماتی صورت بپذیرد.
جهانی فکر و محلی عمل کنید
در ادامه علی خزاعیفر، نویسنده و دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد به منظور بیان اهمیت کتاب «خطه ویراستاران» به نکاتی اشاره و اظهار کرد: در خلق آثار ادبی، هنری و یا در سیاستورزی، شیوه زندگی، دینداری و بسیاری از حوزههای دیگر ۳ دیدگاه کلی وجود دارد؛ دیدگاه جهانی فکر کردن، ملی فکر کردن و محلی فکر کردن. در انجام در هر پروهای مهم است که دیدگاه ما کدام یک از این دیدگاهها باشد و نمیشود پاسخ مشخصی خارج از بافت به این سوال داد.
وی ادامه داد: این ۳ دیدگاهها میتوانند خوب و یا بد باشند که بستگی به شرایط دارد و باید از افراط و تفریط در به کار بستن آنها دوری کرد. به جز این ۳ دیدگاه، دیدگاه چهارمی هم وجود دارد. در فرهنگ جهانی شدن، اصطلاحی به نام گلوکالیزم وجود دارد که ترکیبی از جهانی و محلی شدن است که تلفیقی بین نگاه جهانی و محلی پیشنهاد میکند که حاصل اینها است. در اصل صحبت از ادغام فرهنگ و از میان بردن مرز فرهنگی بین ملتها است. اما دیدگاهی که من از آن صحبت میکنم دقیقا این نیست، بلکه بسیار شبیه به این است. اگر بخواهیم این موضوع را در قالب یک جمله شعارگونه بیان کنیم این طور میشود که جهانی فکر کنید و محلی عمل کنید.
خزاعیفر اضافه کرد: من فکر میکنم مشکلی که در ایران با آن در همه عرصهها مواجه هستیم، فقدان این دیدگاه است، به خصوص در حوزه ادبیات و هنر. بر اساس این دیدگاه ما از روشها و ایدههای جهانی الهام میگیریم، با ملاک و معیارهای جهانی آشنا میشویم و با این معیارها و تکنیکها به طرح موضوعات و داستانها و روایتهای محلی برای مخاطب جهانی و یا حداقل با معیارهای جهانی میپردازیم. اگر شما به خراسان یا مشهد در طی ۵۰ سال اخیر نگاه کنید، متوجه میشوید که فقدان چنین دیدگاهی در اثر غلبه دیدگاه سیاسی چه آسیبهای فرهنگی یا ادبی به ما وارد کرده است. البته ما در مشهد شاهد نمونههای خوبی هستیم مانند رمان کلیدر که به یک داستان محلی میپردازد، اما در سطح ملی یا حتی جهانی این رمان میتواند انعکاس پیدا کند. خردسرای فردوسی نیز یک حرکتی مشهدی است اما با معیارهای بسیار بالا است.
این دانشیار دانشگاه فردوسی با اشاره به اهمیت این دیدگاه، افزود: افرادی که از پایتخت دور و شهرستاننشین هستند باید چنین دیدگاهی را برای شناسایی هویت خود به کار گیرند، من هم از همین منظر به این کتاب نگریستهام و مهمتر از محتوای کتاب برای من اسامی افرادی است که زیر سقف این کتاب گرد هم آمده است و این باور را برای ما ایجاد میکند که ما هستیم.
خزاعیفر ادامه داد: در رابطه با لفظ ویرایش که بر روی عنوان کتاب آوردند باید گفت؛ ممکن است این دیدگاه را به وجود آورد که خراسان ویراستار خیز است، البته خراسان خطه ادیبان و هنرمندان و ویراستارن نیز هست.
وی گفت: آنچه که ما این روزها بیشتر درباره ویرایش میبینیم این است که آن را یک فن قابل آموزش میبینیم، این نگاه ناقص است و مشکل ما را حل نمیکند. آن نگاه جامع که مورد نظر من است، نگاه به ویرایش به عنوان جزئی از هنر نویسندگی است، ویرایش هنری و خلاق است که قابل آموزش نیست و از جنس نویسندگی است. به این دلیل بهترین نویسندگان ما ویراستار بودند و بالعکس. صنعتی که این دو را از هم جدا میکند، به ویرایش در درازمدت آسیب میرساند و اگر قرار است ما ویراستار تربیت کنیم، بهتر است طوری عمل کنیم که نویسنده تربیت شود.
انتهای پیام