باستانشناسان با کشف ابزارها و آلات موسیقیایی در کاوشهای باستانشناسی، پرده از تاریخچه غنی موسیقی در ایران باستان برداشتهاند. این یافتهها نشان میدهند که موسیقی در ایران، ریشههایی بسیار عمیقتر از آن چیزی دارد که پیش از این تصور میشد.
در گذشته با توجه به متون تاریخی بهجا مانده از مورخانی چون هرودوت و گزنفون، قدمت موسیقی در ایران به دوران هخامنشیان نسبت داده میشد. اما امروزه، شواهد باستانشناسی نشان میدهند که موسیقی و ساز در تمدنهای پیش از هخامنشی، از جمله تمدن ایلامی و دیگر تمدنهای کوچکتر در فلات ایران، حضوری پررنگ داشته است.
نقشبرجستههای کشفشده در کاوشهای باستانشناسی، تصاویری از سازهای موسیقی و نوازندگان را به نمایش میگذارند که قدمت آنها به بیش از هفت هزار سال پیش بازمیگردد. این یافتهها، مرزهای شناخت ما از تاریخ موسیقی ایران را گسترش داده و نشان میدهند که موسیقی در ایران، همواره به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی و اجتماعی، ایفای نقش کرده است.
در این مطلب تصمیم داریم به بررسی یافتن اولین ساز های سنتی ایران، توسط باستان شناسان بپردازیم و اطلاعات لازم را در این باره بیان کنیم. بهتر است برای کسب اطلاعات بیشتر مطالعه این مطلب را به زمانی دیگر موکول نکنید....
کشف سازهای باستانی در ایران، گنجینه ارزشمندی از تاریخ موسیقی این سرزمین را برای ما آشکار کرده است. باستانشناسان در کاوشهای مختلف، به ویژه در مناطقی همچون تل جری فارس، سیلک، چشمه علی و ...، به آثاری دست یافتهاند که نشان از وجود موسیقی و آیینهای مرتبط با آن در هزارههای پیش از میلاد دارد.
یکی از یافتههای مهم ظرف سفالی منحصربهفردی است که در تل جری فارس کشف شده است. این ظرف متعلق به هزاره پنجم پیش از میلاد بوده و نقشهایی از مردانی را به تصویر میکشد که در حال اجرای یک نوع رقص آیینی هستند. این ظروف نشان از اهمیت موسیقی و رقص در مراسم مذهبی و اجتماعی آن دوران دارد.
هرچند شواهدی از وجود موسیقی و آیینهای مرتبط با آن در دورههای پیش از ایلامی نیز یافت شده است، اما نقش ساز به صورت مشخصتر از دوران ایلامی در آثار هنری و باستانشناسی نمایان میشود. با بررسی نقشبرجستهها و آثار هنری این دوره، میتوان به انواع سازهای موسیقی و شیوه نوازندگی آنها پی برد.
کشف مهر باستانی در تپه چغامیش، دیدگاه باستان شناسان در رابطه با تاریخ موسیقی ایران را کامل تغییر داده است. این مهر که در دهه 1960 میلادی توسط باستانشناسان پیناس دلوگاز و هلن کانتور کشف شد، تصویری شگفتانگیز از یک ارکستر باستانی را به نمایش میگذارد. این تصویر که قدمت آن به هزارههای پیش از میلاد میرسد، قدیمیترین سند موجود در جهان است که به طور مشخص به موسیقی به شکل سازمانیافته اشاره میکند.
در این تصویر، گروهی از نوازندگان با سازهای مختلفی همچون چنگ، طبل و سازهای بادی به تصویر کشیده شدهاند. همچنین، یک خواننده نیز در حال اجرای آواز دیده میشود. این صحنه، نشاندهنده وجود یک ارکستر کامل و پیچیده در تمدنهای باستانی ایران است. جالب توجه است که شیوه آواز خواندن این خواننده، شباهت زیادی به شیوه آواز خواندن در مصر باستان و برخی مناطق خاورمیانه دارد که نشاندهنده ریشههای مشترک موسیقی در این مناطق است.
کشف این مهر اهمیت موسیقی را در زندگی اجتماعی و مذهبی مردم در دوران باستان نشان میدهد. همچنین این یافته، تصور ما را از سطح پیشرفت هنری و فرهنگی تمدنهای باستانی ایران تغییر داده است.
وجود چنین سند دقیقی در میان آثار به جای مانده از تپه چغامیش، پرسشهای مهمی را در مورد هویت تمدنی این منطقه مطرح میکند. آیا تمدن موجود در چغامیش را باید جزئی از تمدنهای شناخته شده منطقه مانند عیلامی یا ایلامی دانست؟ یا اینکه این تمدن، یک تمدن مستقل و ناشناخته است که ریشههای موسیقی ایرانی را شکل داده است؟ این پرسش، محققان را بر آن داشته است تا مطالعات گستردهتری را در این زمینه انجام دهند تا به پاسخ دقیقتری دست یابند.
هلن کانتور در سخنرانی خود با عنوان "شهری در سپیده دم تاریخ" به این نکته مهم اشاره میکند که در لایههای مختلف تپه چغامیش، آثاری از فرهنگها و تمدنهای گوناگون یافت شده است. این نشان میدهد که موسیقی به عنوان یکی از عناصر اصلی فرهنگ انسانی، در طول تاریخ این منطقه حضور داشته و به تدریج تکامل یافته است.
وجود تمدنهایی با قدمت چندین هزار سال در فلات ایران به طور قطع حکایت از وجود موسیقی و آواز در این مناطق دارد. اگرچه شواهد مستقیمی از سازهای موسیقی در این تمدنها به دست نیامده است، اما وجود مراسم مذهبی، جشنها و آیینهای مختلف، نشان میدهد که موسیقی به عنوان ابزاری برای ارتباط با خدایان و ایجاد هماهنگی اجتماعی، نقشی اساسی ایفا میکرده است.
کشف نقشبرجستههای باستانی در کول نارسینا (فرح)، واقع در شمال شهرستان ایذه، از دیگر نشانههای وجود موسیقی در ایران باستان است. این سنگ نگارهها که قدمت آنها به دوران عیلامی بازمیگردد، تصاویری واضح از نوازندگانی را به نمایش میگذارند که در حال نواختن سازهای مختلف هستند. این شواهد نشاندهنده وجود یک سنت موسیقایی غنی و پیچیده در تمدنهای باستانی ایران است.
کول نارسینا به عنوان یک مکان مقدس در دوران عیلامی، میزبان مراسم مذهبی و آیینی بسیاری بوده است. وجود نقشبرجستههای موسیقی در این مکان، نشان میدهد که موسیقی در این مراسم نقش بسیار مهمی داشته و به عنوان ابزاری برای ارتباط با خدایان و ایجاد هماهنگی اجتماعی مورد استفاده قرار میگرفته است. سازهای به تصویر کشیده شده در این نقشبرجستهها، نمونههایی از قدیمیترین سازهای موسیقی در ایران هستند و به ما کمک میکنند تا به درک بهتری از تکامل موسیقی در طول تاریخ این سرزمین برسیم.
رومن گیرشمن، باستانشناس مشهور فرانسوی، در کاوشهای خود در این منطقه، به شواهدی دست یافت که نشان میدهد کول نارسینا نه تنها یک مکان مذهبی، بلکه محلی برای برگزاری مراسم و جشنهای سلطنتی نیز بوده است. متنهای کتیبههای موجود در این منطقه، به ویژه لوح شماره یک، به صراحت به حضور موسیقی در این مراسم اشاره دارد. این لوح، یکی از مهمترین اسناد مربوط به تاریخ موسیقی ایران به شمار میرود و تصویری واضح از یک ارکستر باستانی را به تصویر میکشد.
نقشبرجستههای کول نارسینا، تصاویری از نوازندگانی را نشان میدهد که مشغول نواختن سازهای مختلفی مانند چنگ و سازهای کوبهای هستند. این نقشها، به ما اطلاعات ارزشمندی در مورد انواع سازهای مورد استفاده در دوران عیلامی و شیوه نوازندگی آنها میدهد. همچنین، وجود نام نوازندگان در کتیبهها، نشاندهنده اهمیت و جایگاه بالای موسیقیدانان در جامعه عیلامی است.
نکته جالب توجه در این نقشبرجستهها، حضور همزمان موسیقی و مراسم مذهبی است. این موضوع نشان میدهد که موسیقی در آیینهای مذهبی ایلامی نقشی محوری داشته و برای ارتباط با خدایان و ایجاد فضایی مقدس مورد استفاده قرار میگرفته است.
چنگ یکی از مهمترین سازهای یافته شده در نقش برجستههای کول فرح است. چنگهای ایلامی به دو دسته کلی تقسیم میشوند که تفاوت اصلی آنها در قرارگیری محفظه صوتی است. این چنگها عبارتند از:
جعبه صوتی چنگهای عیلامی معمولاً از چوب ساخته میشد و برای تقویت صدا، با پوست حیوانات یا قطعات چوب مشبک پوشیده میشد. اندازه این چنگها نسبت به چنگهای بینالنهرین کوچکتر بوده است.
جنس بدنه چنگهای عیلامی اغلب از چوب درخت زبانگنجشک بوده است. به همین دلیل، به این ساز در زبان پهلوی «ون» میگفتند. این واژه در زبانهای دیگر نیز با تغییراتی وارد شده است. برای مثال، در زبان عربی به صورت «ون» یا «صنج وجنک» به کار رفته است. کوچکتر بودن اندازه، تنوع در شکل جعبه صوتی و برخی تفاوتهای دیگر، چنگهای عیلامی را از چنگهای سایر تمدنها متمایز میکند.
کشف تندیسهای سفالی نوازنده عود در تمدن عیلامی، به ویژه نمونههای موجود در موزه لوور، گواهی بر قدمت و پیچیدگی موسیقی در ایران باستان است. این تندیسها نه تنها وجود ساز عود را در آن دوره تأیید میکنند، بلکه جزئیات دقیقی از نحوه نوازندگی و ساختار این ساز را نیز آشکار میسازند. برای مثال در تندیس شماره ۲۴ نحوه قرارگیری دست نوازنده و زاویه دسته ساز، نشاندهنده تکنیکهای خاص نوازندگی در آن زمان است. کوچک بودن کاسه و بلندی دسته ساز نیز حاکی از تفاوتهای ساختاری عود عیلامی با سازهای امروزی است.
مقایسه عود عیلامی با سازهای مشابه امروزی مانند تنبور خراسانی، نکات جالب توجهی را آشکار میکند. وجود کلاف ابریشم در بالای دسته عود عیلامی، شباهت زیادی به سنت بستن کلاف در بالای دسته تنبور دارد. این شباهت نشان میدهد که استفاده از وترهای ابریشمی و روشهای بستن آنها، سنتی قدیمی در موسیقی ایرانی بوده است.همچنین، وجود کلاف ابریشم میتواند به دلیل شکنندگی وترهای ابریشمی و نیاز به تعویض مکرر آنها باشد. این سنت، با تغییراتی، تا امروز نیز در برخی سازهای زهی مضرابی ایرانی مانند تار مشاهده میشود.
در برخی تندیسها، کاسه ساز بزرگتر و دسته آن کوتاهتر است، در حالی که در تندیسهای دیگر، کاسه کوچکتر و دسته بلندتر است. این تنوع نشان میدهد که سازندگان عیلامی به آزمایش فرمها و اندازههای مختلف پرداختهاند تا به صدای دلخواه خود دست یابند. همچنین، تفاوت در نحوه قرارگیری دست نوازنده و زاویه دسته ساز، حاکی از تنوع تکنیکهای نوازندگی در میان نوازندگان عیلامی است.
کشف زنگوله های مفرغی در مناطق مختلف ایران، از جمله کردستان، تهران و گیلان، نشان میدهد که موسیقی و ابزارهای صوتی از هزاره اول قبل از میلاد در این سرزمین رواج داشته است. این زنگولهها که اغلب به عنوان گردنآویز دام یا اسباببازی کودکان مورد استفاده قرار میگرفتهاند، با تنوع شکل و تزئینات خود، گواهی بر ذوق هنری و موسیقیایی نیاکان ما هستند. زنگولههای تزیینی عمارلو و مارلیک گیلان با طراحی ظریف و نمادین خود، حاکی از کاربردهای آیینی و مذهبی در این دوره است.
ابزارهای موسیقی مانند چنگ در دوره عیلامی جایگاه ویژهای در، دربار پادشاهی داشته و به عنوان ساز رسمی در مراسم و آیینهای درباری مورد استفاده قرار میگرفته است. حضور پررنگ چنگ در نقشبرجستههای عیلامی، نشان از اهمیت این ساز در موسیقی آن دوره دارد. در مقابل، سازهایی مانند لوط، که معمولاً دارای دسته بلند بودند، بیشتر در مراسم مذهبی و آیینی کاربرد داشتهاند. این تنوع در ابزارهای موسیقی و کاربردهای آنها، نشاندهنده پیچیدگی و گستردگی موسیقی در تمدن عیلامی است. گستردگی موسیقی امروز را میتواند مدیون گذشتگان دانست. شاید اگر علاقه گذشتگان به موسیقی نبود ما امروز شاهد تنوع بالای سازهای مختلف نبودیم و نمیتوانستم انواع ساز مانند انواع تار یا دیگر سازها را برای موسیقی داشته باشیم.
کشف تندیسهای سفالی از نوازندگان زن در تمدن باستانی عیلامی، نشان میدهد که بانوان در زمینههای هنری و فرهنگی نیز نقش فعالی داشتهاند. به همین دلیل میتوان گفت موسیقی در عیلام، بدون توجه به جنسیت، به عنوان یک هنر ارزشمند مورد احترام بوده است.
موسیقی را میتوان بخشی جدایی ناپذیر از زندگی عیلامی دانست که در تمامی مراسمات مذهبی و غیرمذهبی کاربرد داشته است. امروزه پیشرفت انواع موسیقی به خصوص سازهای زهی مانند سه تار را میتوانیم به پیشینه موسیقی در ایران باستان نسبت دهیم.
در این مطلب به بررسی سازهای سنتی یافته شده توسط باستان شناسان پرداختیم و اطلاعات لازم را بیان کردیم. با توجه به نکات ذکر شده میتوانیم بگوییم ایرانیان از زمانهای قدیم تاکنون علاقه بسیاری به موسیقی و آلات آن داشتهاند و این علاقه را تا به امروز نیز حفظ کردهاند.