محمدمهدی عسگرپور، رئیس هیاتمدیره خانه سینما، با اشاره به برگزار نشدن جشن خانه سینما در چهار سال گذشته گفت: به جای برگزاری جشن به شکل سنتی که در روز سینما برپا میشد و جوایزی اهدا میشد، برنامهریزی دیگری شد. بخشی از همکاران گفتند روحیه برگزاری جشن را در این شرایط ندارند و برخی هم میگفتند باید برگزار شود که درنهایت در هیاترئیسه تصمیمگیری شد. او تاکید کرد: برنامههای این یک هفته، برای این بود که یادمان نرود این سینما چه جایگاهی داشته و چه موقعیتی میتواند داشته باشد، به نظرم همانطور که گاهی خاطرات خود را مرور میکنید این هفته همین کارکرد را داشت تا یادمان بیاید که همین چند سال پیش چه شرایطی داشتیم، چه در بخش بینالملل سینما و چه در بخش داخلی.
او گفت: قدر این سینما را چند برابر باید دانست. آبرویی که فیلمسازان ایرانی رقم زدند دستاورد است ولی جای اندیشه روز به روز در این سینما خالیتر شده است. فروش سینما خوب است، هرچند معمولا ما را مقابل هم قرار میدهند و میگویند رئیس هیاتمدیره سینما با فروش مخالف است؛ اما بحث من این است که نگویید که فقط پولدار شدیم چراکه اندیشه در سینما کمرنگ شده است. عسگرپور ادامه داد: در مراسم امروز نام دو سینماگر را زیاد میشنویم که هر دو مرگ دردناک و عجیبی داشتند. مرگ هر دو شوک بزرگی بود و یادم میآید با همکاران صحبت میکردیم میگفتند وقتی خبر را شنیدند، انگار خون در بدنشان از جریان ایستاده بود.او گفت: پرونده مرگ هر دو فیلمساز حداقل برای ما مبهم است و امیدوارم روشن شود.
رئیس هیاتمدیره خانه سینما با بیان اینکه وقتی خبر مرگ آقای پوراحمد را شنیدیم فکر میکردیم دیگر تلختر از این ممکن نخواهد بود؛ آقای مهرجویی رکورد آقای پوراحمد را زد و نشان داد که مرگ دردناکتر هم میتواند اتفاق بیفتد. در ادامه فریدون جیرانی، کارگردان سینما، با اشاره به اینکه درباره مهرجویی متنی را قرائت میکند گفت: من روی پنج نسل فیلمسازی کار میکنم که سه نسل آن پس از انقلاب آمدند. آقای مهرجویی از نسل دوم و آقای پوراحمد از نسل سوم است که این نسل از تحولات دهه ۶۰ است نه انقلاب.
در بخشی دیگر محسن امیریوسفی، رئیس کانون کارگردانان خانه سینما، با بیان اینکه در ساعتهای اولیه پس از قتل داریوش مهرجویی و همسرش و پس از انتشار خبر در منطقه محمدشهر حضور داشت و شاهد آن فضای عجیب و سوررئال بود، گفت: در مراسم بزرگداشت آقای کیارستمی، آقای مهرجویی آن جمله معروف را با عصبانیت فریاد زد که قاتلان در میان ما هستند. عدهای خرده میگرفتند بابت این حرف ولی ثابت شد که درست بود.
او افزود: به عنوان مکمل صحبتهای آقای جیرانی، اگر بخواهم از وجه صنفی صحبت کنم باید بگویم از یک سال و نیم اخیر و پس از آنچه بر سر آقای پوراحمد و بعد از ۶ ماه بر سر آقای مهرجویی و همسرش آمد، وارد دوران صنفی عجیبی در تاریخ سینما و کانون کارگردانان شدیم. هماکنون با دو کارگردان بزرگ و مرگ و قتل مشکوک آنها مواجهیم. ما در کانون کارگردانان با کارگردانی مواجهیم که بهاجبار از مرز عبور کرده و از کشور خارج شده است.
ما با کارگردانهایی مواجهیم که سالهاست کار نکردهاند و نیز کارگردانهایی که نمیتوانند کار کنند یا نمیخواهند در وضعیت فعلی کار کنند. امیریوسفی اضافه کرد: ما به جز کارگردانها با انبوه بازیگرانی روبهرو هستیم که در دو سال اخیر کنار مردم بودند و الان جای آنها خالی است. امیدوارم مشکلات قضایی آنها حل شود؛ هر چند میدانم که سینمای ایران مسیر درست را انتخاب کرده است. او با اشاره به ارتباط با دولت پزشکیان در روزهای ابتدایی گفت: فکر میکنم با همه خلفوعدههایی که در حق فرهنگ و هنر انجام شد، صادقانهترین رفتار را تاکنون وزیر فرهنگ آقای عباس صالحی داشتند که نمیخواستند این مسوولیت را قبول کنند و حداقل میدانیم که الان میدانند چه کارهایی را باید بکنند یا نمیگذارند انجام شود.
امیریوسفی در پایان گفت: ما سینماگران دیگر فهمیدیم که جز خودمان کسی را نداریم و امیدوارم قدر خود را بیشتر بدانیم. وضعیت ما شبیه فیلم «گاو» آقای مهرجویی شده، یعنی همه ما مشحسنهایی هستیم که گاومان را دزدیدهاند. در این شرایط نیاز داریم که همه کنار هم باشیم. در ادامه این مراسم بازغی به همکاری خود در دو فیلم اخیر پوراحمد اشاره کرد و گفت: فیلم «پرونده باز است» را زمانی کار میکردیم که به اتفاقهای سال ۱۴۰۱برخوردیم و با وقفهای طولانی مواجه شدیم و وقتی پس از چند ماه برگشتیم سر فیلمبرداری، آقای پوراحمد دیگر آن انرژی گذشته را نداشتند.
در ادامه کلیپی به یاد کیومرث پوراحمد پخش شد و سپس ابوالحسن داوودی گفت: من تصور میکردم اینجا با خیل جمعیت روبهرو میشوم ولی وقتی در بدو ورود هیچ چهره آشنایی ندیدم غمگین و افسرده شدم. حتی سوال است که چرا دوستان نیامدند؟ چرا برای این دو کارگردان که به آن شکل رفتند و سوالاتی را برای ما باقی گذاشتند نیامدند؟
این کارگردان با بیان اینکه «ما سینماگر هستیم و نمیتوانیم واقعیت را رها کنیم» به رویکرد خانه سینما اشاره کرد و ادامه داد: در این مدت اعضای خانه سینما از حاشیه دوری کردند و سوالهایی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری پرسیدند، ولی میخواهم بگویم که آیا الان نباید سوالهای دیگری را مطرح کنیم؟ در پس این ظنها و سوءظنها آیا واقعا جای سوال و آسیبشناسی نیست؟ اصلا فرض کنیم پوراحمد واقعا خودکشی کرده است، آیا این برای خانه سینما مساله نیست که چنین فیلمسازی در مسیر خود به خودکشی رسیده است؟ آن تصویری که ما از آن قامت رعنا و دار زدن دیدیم طوری بود که منِ فیلمساز مدام فکر میکنم شکل واقعی را پیدا کنم ولی هیچوقت نتوانستم.
داوودی اضافه کرد: امیدوارم در دوران جدید با بحثی که درباره وفاق مطرح شده، سوالهای دیگری هم مطرح شود تا بفهمیم چرا هنرمندان و مردم قهر کردهاند یا حتی در این مراسم کمتر حضور دارند؟ به نظرم فهمیدن دلیل این سوالهاست که میتواند وفاق را ایجاد کند. جابر قاسمعلی، فیلمنامهنویس، نیز در سخنانی کوتاه گفت: مهرجویی یکفنسالار بهتماممعنا در نویسندگی بود و معتقدم پیش از فیلمسازی او یک فیلمنامهنویس خوب و بومی بود.