بلقیس سلیمانی، نویسندهای توانا و جسور، بهعنوان یکی از چهرههای برجسته ادبیات معاصر ایران شناخته میشود. آثار او که به دو دسته ادبی و پژوهشی تقسیم میشوند، بهویژه بر موضوعات فرهنگی و اجتماعی متمرکز است و به نقد جامعه مردسالار و چالشهای زنان در جامعه میپردازد. سلیمانی با نگاهی عمیق و تأثیرگذار، دغدغههای زنان را در بستر تاریخی و اجتماعی روایت میکند و با زبانی شیوا و جذاب، خوانندگان را به تفکر و تأمل در مورد مسائل پیچیده انسانی دعوت میکند. این مقاله به بررسی زندگی، آثار و درونمایههای نوشتههای بلقیس سلیمانی خواهد پرداخت و به تحلیل تأثیر او بر ادبیات معاصر ایران و جایگاه ویژه او در میان نویسندگان زن خواهد پرداخت.
بلقیس سلیمانی، نویسنده، منتقد ادبی، روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی، در سال ۱۳۴۲ در یکی از روستاهای کرمان به دنیا آمد. او چهار سال پس از تولد، یعنی در سال ۱۳۴۶، شناسنامه گرفت؛ تا آن زمان نام مشخصی نداشت و مردم روستا او را «بلقیسو» صدا میکردند.
دوران کودکی او در محیطی سرشار از ادبیات و سنتهای شفاهی گذشت؛ پدرش که سواد مکتبخانهای داشت، با خواندن اشعار حافظ و شاهنامه برای همولایتیها، بلقیس را با ادبیات فارسی آشنا کرد. در هجدهسالگی با خواندن رمان «کلیدر» اثر محمود دولتآبادی، علاقهاش به نویسندگی شکل گرفت.
سلیمانی تحصیلات خود را در رشته فلسفه تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد. در طول سالهای دانشجویی، کارهای مختلفی انجام داد؛ از تدریس در دبیرستانهای ورامین گرفته تا کار در تئاتر بانوان و مشاغلی مثل پاک کردن سبزی و بستهبندی شکلات.
در سال ۱۳۶۸ با مجتبی بشردوست، استاد زبان و ادبیات فارسی، ازدواج کرد و مدتی را در شمال کشور گذراندند. سپس بهدلیل شغل همسرش، در سال ۱۳۷۱ به تهران بازگشتند.
بلقیس سلیمانی در دو فیلم سینمایی «ردپایی بر شن» و «شنا در زمستان» به ایفای نقش پرداخت که تنها فیلم «شنا در زمستان» بهروی پرده رفت. او پس از تولد دخترش کیمیا در سال ۱۳۷۷ دچار افسردگی و بیماری شد، اما همان سال کتاب «بازی آخر بانو» را نوشت.
سلیمانی سابقه روزنامهنگاری گستردهای دارد و بیش از صد مقاله تأثیرگذار در حوزههای مختلف به نگارش درآورده است. همچنین در رادیو فرهنگ به عنوان مدیرگروه مطالعات فرهنگی فعالیت کرده و در جشنوارههای ادبی داخلی و بینالمللی متعددی به عنوان داور حضور داشته است.
دیدگاه آثار بلقیس سلیمانی عمدتاً بر موضوعات فرهنگی و اجتماعی متمرکز است، بهویژه جایگاه زنان در جامعه. او در نوشتههای خود با زبانی روان و تأثیرگذار به مسائل و چالشهای درونی و بیرونی زنان، بهخصوص زنان میانسال، پرداخته و دیدگاههای آنها را نسبت به موضوعات اجتماعی و فرهنگی بررسی میکند. آثار سلیمانی با تمرکز بر نقد جامعه مردسالار و نابرابریهایی که به زنان تحمیل میشود، تلاش میکند تا صدای زنانهای قوی و رسا را در قالب داستان بیان کند.
بلقیس سلیمانی همواره تلاش کرده تا در داستانهایش دغدغههای زنان و چالشهای اجتماعی آنها را به تصویر بکشد و از این طریق به ارتقای جایگاه زن در جامعه کمک کند. او به زنان در بستر تاریخی، بهویژه دوران پس از انقلاب اسلامی، میپردازد و معتقد است که انقلاب عاملی مهم در شکلگیری وضعیت کنونی زنان بوده است. او بر این باور است که زنان در جامعه نیازمند حمایت و ارتقای جایگاه خود هستند و این نگرش را در آثارش بهطور مداوم انعکاس داده است.
سلیمانی در یکی از مصاحبههایش اشاره کرده است که نویسندگی چیزی فراتر از نوشتن خاطرات و تجربیات شخصی است؛ نویسنده باید حرفی برای گفتن داشته باشد، مطالعه عمیقی انجام دهد و بتواند مرزهای سنتی را با جسارت جابهجا کند. او معتقد است که نویسنده باید زبان را بشناسد و با تکیه بر دانش و آگاهی، اثری تأثیرگذار خلق کند.
آثار بلقیس سلیمانی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: ادبی و پژوهشی.
کتابهای داستانی او شامل:
بازی عروس و داماد
روز خرگوش
به هادس خوش آمدید
مارون
نارسیده ترنج
پسری که مرا دوست داشت
سگ سالی
بازی آخر بانو
آن مادران این دختران
پیاده
من از گورانیها میترسم
کتاب بازی عروس و داماد مجموعهای از داستانهای کوتاه و مینیمالیستی است که موفق به جلب توجه بسیاری از خوانندگان شده و برخی از داستانهای آن به زبانهای انگلیسی، عربی و ایتالیایی ترجمه شده است.
آثار پژوهشی سلیمانی شامل:
همنوا با مرغ سحر
هنر و زیبایی از نگاه افلاطون
بررسی وضعیت کمی و کیفی ادبیات داستانی در دههی هفتاد
تفنگ و ترازو
بلقیس سلیمانی با فعالیتهای ادبی و پژوهشیاش، جایزههای متعددی، از جمله جایزه ادبی اصفهان، را کسب کرده است. آثار او به طور کلی به بررسی مسائل اجتماعی و فرهنگی و به ویژه جایگاه زنان در جامعه میپردازد.
جایزه ادبی مهرگان در سال ۱۳۸۵.
جایزهٔ ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵.
اعطای نشان درجه یک هنری در سال ۱۳۹۵.
بلقیس سلیمانی بهعنوان یکی از برجستهترین نویسندگان معاصر ایران، با آثار خود نقش مهمی در روایت واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی ایفا کرده است. او با توانایی منحصر بهفردش در بازتاب دغدغههای زنان و چالشهای آنان، صدای قوی و تأثیرگذاری در ادبیات معاصر ایجاد کرده است. از طریق نوشتههایش، سلیمانی نهتنها به نقد جامعه مردسالار پرداخته بلکه به ارتقای جایگاه زنان نیز کمک کرده است. آثار او نهتنها برای خوانندگان ایرانی، بلکه برای جهانیان نیز الهامبخش و قابل تأمل است و به بررسی عمیقتر مسائلی میپردازد که در جوامع مختلف وجود دارد. بلقیس سلیمانی نمونهای از ادبیات اجتماعی است که میتواند ما را به تفکر و اندیشه وادارد و به ما یادآوری کند که هر داستان، بازتابی از واقعیتهای زندگی است.
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته