ناگفته‌های جانبازان گمنام از مقاومت بدون چشمداشت

خبرگزاری ایسنا چهارشنبه 04 مهر 1403 - 10:04
جانبازان ۸ سال دفاع مقدس گمنام‌ترین و سربلندترین قهرمانان جبهه‌های نبرد هستند، زخم‌های تنشان گواه از خودگذشتگی و اخلاص بدون هیچ چشمداشت دارد.

جنگ ایران و عراق طولانی‌ترین جنگ سده بیستم میلادی پس از جنگ ویتنام بود که از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ یعنی به مدت ۸ سال به طول انجامید. رزمندگان ایران اسلامی در ۸ سال دفاعی که مقدس است با قامتی به بلندای ابدیت در راه حقیقت قدم برداشتند.

به زبان آسان است و در تصور نمی‌گنجد مادرانی که فرزندان خود را راهی مسیری بی‌بازگشت کردند. باید مادر باشی تا بدانی درد دوری از فرزند آتش به جان مادر می‌کشد. چه بسیار مردانی که فرزندان خود را ندیدند و چه بسیار فرزندانی که برای همیشه حسرت دیدار پدر را بر دل دارند و چه بسیار زنانی که داغ همسر و همدم بر دلشان ماند و شانه‌های نحیفشان زیر بار سنگین زندگی و بزرگ کردن فرزندان خم شد اما خم به ابرو نیاوردند تا دشمن شاد نشوند.

تکه تکه‌های بدن شهیدان مقدس است، تکه‌های جدا شده بدن جانبازان مقدس است، داغ دل مادران، گریه‌های نیمه شب همسران و حسرت و بی‌پدری فرزندان قداست دارد، به راستی این ۸ سال دفاع مقدس‌ترین است.

جانبازان، گمنام‌ترین و سربلندترین قهرمانان جبهه‌های دفاع مقدس هستند، زخم‌های نبرد بر تنشان گواه از خودگذشتگی و مردانگی است، زخم‌هایی که گاهی آنچنان دردناک است که گویی هنوز در میدان نبرد هستند و هر روز زندگی در آتش را تجربه می‌کنند، به راستی که جانبازان از نسل پیامبر آتش‌نشین هستند.

همزمان با فرا رسیدن هفته دفاع مقدس، خبرنگار ایسنا به گفت‌وگو با محمدرضا الهی، نیروی اطلاعات عملیات در لشکر فجر و جانباز ۷۰ درصد نخاعی که امروز وکیل دادگستری و دکترای حقوق است، می‌نشیند.

ایسنا_چه خاطره‌ای از دوران جنگ دارید؟

زمانی واقعه‌ سخت در ایران اتفاق افتاد، جنگی که ما آغازگر آن نبوده و برای آن آمادگی نداشتیم. استکبار جهانی به این نتیجه رسید که انقلاب اسلامی را باید مهار کند و بهترین مهار، آن بود که یکی از کشورهای همسایه را بر علیه ایران بشوراند و بهترین انتخاب و مناسب‌ترین کاندید آن صدام حسین بود که با خوی درندگی و دیوانگی، با شعار وحدت امت عرب به ایران حمله کرد تا کشور ما را تصاحب کند.

جوانان ایران پاک باخته قدم در این راه گذاشتند و با کمترین اطلاعات و تجربه وارد میدان نبرد شدند. ارتش ایران جوانان بی‌تجربه‌ای بودند که حتی نمی‌دانستند مین چیست و هیچ آموزشی در این زمینه ندیده بودند، بسیاری از آموزش‌ها را ارتشی‌ها در اختیار جوانان قرار می‌دادند که البته خود آن‌ها هم اطلاعات بسیار زیادی نداشتند چون سبک ارتش ایران آمریکای غربی بود و سبک جنگ به وجود آمده روسی و بلوک شرق بود، این باعث شده بود زمانی که بچه‌ها در سال ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ وقتی به میدان مین بر می‌خوردند، سردرگم می‌شدند.

عراق در مناطق دهلاویه و سوسنگرد زمین‌گیر شد و شروع کرد به میل کاشتن و تمام جبهه را به زمین مین تبدیل کرد. بچه‌هایی بودند که به صورت داوطلب و شبانه به میدان مین می‌رفتند، مین‌ها را به صورت سالم به همراه چاشنی، بسیار با احتیاط به سنگر می‌آوردند و برای بقیه رزمندگان در مورد آن شرح داده و اطلاعات می‌دادند که میل شامل یک صفحه فشار، چاشنی و مواد انفجاری است و نوع فشاری که به یک مین می‌آید فرق می‌کند و ... . به این صورت بود که بچه‌ها و رزمنده‌ها مین را شناختند و برای این شناخت ما ده‌ها شهید و زخمی دادیم که حتی نام و یادشان در تاریخ وجود ندارد. 

به واسطه همین تلاش‌ها بچه‌های ما در مین بسیار قوی شدند که حتی در شب‌های عملیات بچه‌های تخریب‌چی در عرض ۱۵ دقیقه در بزرگترین میدان‌های مین با وسعت ۸۰۰ تا یکهزار متر یک معبر به اندازه یک شانه باز می‌کردند. این مهارت آن‌قدر قوت گرفت که حتی بقیه افراد در نحوه آرایش و نوع مین مهارت پیدا کردند و حتی خود ما بارها از میدان مین رد شدیم بدون اینکه اتفاقی بیفتد چون بسیار مسلط به آرایش مین‌ها، نوع مین و نحوه انفجار آن شده بودیم.

امروز از کلمه میدان مین به سادگی می‌گذریم، اما اگر به کسی بگویید جایی که ایستاده است قبلاً میدان مین بوده و اکنون پاکسازی شده است شاید جرات نکند قدم از قدم بردارد و احساس خطر کند، اما در زمان جنگ به لطف خدا، با شجاعت و دلاوری که در وجود جوانان بود به این ترس و واهمه غلبه پیدا کردند.

ایسنا_چه توصیه‌ای به جوانان دارید؟

جوان امروز باید عرق دینی ملی داشته باشد تا بتواند دشمن ناشناخته خود را همانند مین‌های دوران جنگ تجزیه و تحلیل کرده و آن را بشناسد. گول حرف‌های قشنگ و فریبنده دشمن را نخوریم، برخی از مین‌ها بسیار زیبا بودند اما بسیار کشنده و غافلگیر کننده بودند.

دشمن امروز همانند همین مین‌ها هستند، اگر جوانان ما دشمن را نشناسند سابقه و تاریخ کشور خود را ندانند و به این باور برسند که مشکلات کشور قابل اصلاح و پیشرفت نیست. کشور را مجانی و بدون هیچ دردسری به دشمن هدیه می‌کنیم.

این یک نقطه ضعف است که نتوانستیم دشمن‌شناسی را در هر موقعیتی به نسل جوان ارائه دهیم بنابراین نسل جدید ایرادات داخلی را به منزله ناتوانی کشور قرار می‌دهد، امیدواریم که جوانان و نسل آینده ما پایدار و متکی به انقلاب و ارزش‌های انقلاب و اسلام باشند.

ایسنا_ چه درخواستی از مسئولان دارید؟

از مسئولان تقاضا داریم که برای ایثارگران قانون تصویب نکند، به نظر من حرمت فرهنگ ایثار و شهادت به این بود که ارزش‌ها نهادینه شود نه اینکه با دادن امتیازهایی که بعضاً تبعیض آمیز است جانبازان و خانواده شهدا مورد هجمه قرار بگیرند. 

دست ایثارگران برای دفاع از انقلاب کوتاه است به این دلیل که برخی از مسائلی که بسیار عادی می‌توانست در خدمت ایثارگران باشد، در جامعه به صورتی عنوان شده است که ایثارگران امتیازات ناروا می‌گیرند. در حالی که ایثارگران و جانبازان زمانی به جبهه جنگ رفتند که حتی امیدی به بازگشت خود نداشتند، هدف آنها گرفتن زمین و یا امتیاز نبود.

شهید «غلامرضا ذاکر عباسعلی» برای من تعریف کرد که اوایل جنگ ۳ ماه جبهه بودم بعد از مدتی برگه تسویه حساب دادند و باید برمی‌گشتم. برای این موضوع به قدری ناراحت بودم و گریه کردم که به صورت پنهانی به کنار رود کارون رفتم و برگ تسویه حساب که در واقع حقوق من بود را آرام آرام پاره کردم و به درون کارون ریختم و شبانه به مقر برگشتم و خود را میان رزمندگان پنهان کردم تا در عملیات منطقه بمانم.

این داستان را به این دلیل بیان کردم که همه بدانند کسی به دنبال امتیاز نبود. در زمان جنگ حتی پول اتوبوس را از جیب خود می‌دادیم به این صورت نبود که امتیازی باشد، حق ماموریت بدهند و بلیط رفت و برگشت مهیا باشد. بلکه ما خودمان تمام هزینه‌ها را متقبل می‌شدیم. کسی به دنبال مدرک برای آینده نبود، همه جان خود را در طبقه اخلاص گذاشته بودند تا ایران و انقلاب باقی بماند.

ما از مسئولان می‌خواهیم این فرهنگ انقلابی را نهادینه کنند نه این‌که با قوانین دست و پاگیر و آبروبر این فرهنگ را به زوال بکشاند و در ذهن افراد جامعه بد جا بیندازند.

در ادامه به سراغ عبدالمجید پور وهاب از نیروهای سپاه سال ۱۳۵۸ یکی از جانبازان نخاع گردن است می‌رویم، جانباز و ایثارگری که امروز ویلچرنشین است.

ایسنا_ آیا در ادامه دادن راه شهدا موفق بوده‌ایم؟

 متأسفانه برخی از مسئولین و افرادی که در این جامعه فعال بودند علی‌رغم پیام‌ها و ارشادات امام راحل و مقام معظم رهبری و در خصوص زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و اینکه این اتفاق چقدر می‌تواند موثر باشد در برخی از مسائل به خاطر اینکه بتوانند قشر کوچکی را راضی نگه دارند فرهنگ ایثار و شهادت را مقداری عقب نگه داشته و به آن بی‌توجه هستند.

برخی می‌گویند زمان جنگ گذشت و نباید آن را دنبال کرد و متاسفانه این افکار در بین خانواده شهدا و ایثارگران نیز رواج پیدا کرده است. قتل عام فرهنگی در تمام جامعه مشاهده می‌شود حتی در خانواده شهدا و ایثارگران هم این تهاجم فرهنگی دیده میشود. بنابراین این فرهنگ باید دوباره احیا شود.

ایسنا_ چه خاطره‌ای از دوران جنگ به یاد دارید؟

یکی از رزمندگان قبل از انقلاب بدن خود را خالکوبی کرده بود اما بعد از مدتی از کار خود پشیمان شد و توبه کرد و مخلص درگاه حق تعالی شد. در هنگام وضو به گوشه‌ای می‌رفت تا کسی بدن او را نبیند. امروز متاسفانه باب شده است و افراد بدن خود را تاتو کرده آن را در معرض دید همه قرار می‌دهد.

این رزمنده که همیشه بدن خود را می‌پوشانید، در یکی از عملیات‌ها به شهادت رسید در حالی که تمام بدنش تکه تکه شده بود و هیچ آثاری از تاتوها باقی نمانده بود و خدا خواست که بنده مخلص درگاه خود را بعد از شهادت خجالت زده نکند.  

به گزارش ایسنا، پاسداری از ارزش‌های شهدا و رزمندگان اسلام و انتقال فرهنگ عظیم و غنی دفاع مقدس به نسل آینده کشور ضروری است زیرا این فرهنگ هویت ایران اسلامی است و ملتی که هویت ندارد انگیزه‌ای برای بقا و دوام ندارد.

بدانیم که جنگ هنوز ادامه دارد، هنوز مردان مردی در مرزها از تمامیت کشور دفاع می‌کنند و هر لحظه مرگ را می‌بینند اما دلیرانه می‌مانند تا من و شما با طیب خاطر سر به بالین بگذاریم و صدای خمپاره وحشت به جانمان نیندازد.

انتهای پیام

منبع خبر "خبرگزاری ایسنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.