به گزارش خبرورزشی، فرشاد احمدزاده متولد اول مهر ۱۳۷۱ در ارومیه است. او که متاهل و صاحب یک پسر بنام کایان است، تولد فرزندش را به شکلی جالب با تغییر نام خود در پشت پیراهنش در لیگ قهرمانان آسیا با لباس سپاهان اعلام کرد! البته فرشاد با گرفتن تولد های لاکچری هم برای پسرش حسابی سنگ تمام میگذارد. کایان یک اسم اصیل کردی است.
فرشاد احمدزاده نخست ورزش را از رشته والیبال آغاز کرد. در ارومیه والیبال رشته اول ورزشی است و سعید معروف، بهترین بازیکن تاریخ والیبال ایران اهل این شهر است. فرشاد هم وارد والیبال شد و خیلی شانسی با حضور در مدرسه فوتبال وارد این رشته شد.
خودش میگوید: « فوتبالیست شدن من شانسی شد. در کوچه والیبال بازی میکردم اما یک بار مدرسه فوتبال رفتم و وقتی توپ را به من دادند ۷، ۸ نفر را دریبل زدم. آنها هم فکر کردند فوتبالیستم!»
فرشاد پسر دوم و در یک خانواده فرهنگی بزرگ شد. پدرش کرد و از اهالی ماکو و مادرش تورک است و فرشاد خودش را بیشتر کرد میداند. زمانی که او روابط صمیمانهای با ترلان پروانه داشت، همه فکر میکردند آنها قرار است ازدواج کنند اما بدلیل مخالفت خانواده فرشاد این ازدواج صورت نگرفت و ترلان هم با یک شعر از خجالت شایعات و ادعاهای فرشاد درآمد که هنوز در ذهن همه باقیست!
فرشاد که سال ۱۴۰۰ ازدواج کرده، از ۱۲ سالگی به مدرسه فوتبال رفت و بعد از حضور در مسابقات مدارس در مشهد، به اردوی تیم ملی دانش آموزی دعوت شد ولی در این اردو ، خط خورد. او خودش دانشجوی فیزیولوژی ورزشی و برادرش فرشید که دو سال بزرگتر از اوست، تحصیلکرده دامپزشکی است.
او در مورد دوران کودکی میگوید: «یک بار چهارشنبه سوری بود و من در یک بازی رفاقتی والیبال حضور پیدا کردم. بازی را بردیم و مبلغ ۲ هزار تومان به من دادند و گفتند خوب بازی کردی. بعد از این ماجرا رفتم و کلی وسایل آتش زا خریدم و به بچه محل هایم دادم و کل محله را به رنگ سیاه درآوردیم.»
داستان شیطنت های فرشاد خود میتواند بستر یک سریال نود شبی باشد! او با ۱۷۵ سانتی متر قد آنقدر شرور است که یک بار کریم باقری به او گفت اگر دو متر قد داشتی چکار میکردی! مهدی طارمیهم که بیشترین پاس گل را از او گرفته بود، در آخرین فصل حضور در پرسپولیس از فرشاد خواهش میکرد کمتر اخطار بگیرد و محروم شود! طارمیبهترین دوست فرشاد در پرسپولیس بود و از آقای گلی او بیشتر از خودش خوشحال شد.
فرشاد به طور حرفه ای از باشگاه مقاومت ارومیه از سال ۱۳۸۳ فوتبالش را آغاز کرد. از سال ۱۳۸۷ به صنام و بعد در سال ۹۰ به جوانان داماش گیلان پیوست. زمانی که در صنام بود بدترین خاطره عمرش رقم خورد: « روز اولی که تهران امده بودم رفتم میدان انقلاب برای پیش دانشگاهی کتاب بخرم. آن زمان در جوانان صنام بودم. داداشم زنگ زد و گفت عمو همین الان فوت کرد. من وسط خیابان خیلی ناراحت شدم و بدترین روز زندگیم بود.»
فرشاد که دیپلم ادبیات دارد، سال ۹۶ با علی انصاریان در سریال محکومین بازی کرد تا علاقه اش به هنر را علنی کند. او با هنرمندان حشر و نشر دارد. به زبان انگلیسی مسلط و عاشق ابراهیم تاتلیس است. ترکی و کردی را هم میداند.
وی سال ۹۰ در ۱۹ سالگی در لیگ آزادگان ۹۰–۹۱ برای پارسه تهران در جمع ۱۸ بازی ۸ پاس گل داد و ۲ گل زد تا اسم و رسمیبرای خود بهم بزند. سپس به عنوان بازیکن سهمیه زیر ۲۳ سال با نظر سرمربی وقت، جذب پرسپولیس تهران شد. او در دیدار پرسپولیس در برابر ملوان بندرانزلی در جام حذفی از دقیقه ۹۲ به جای محمد نوری به زمین رفت.
فرشاد در لیگ دوازدهم (۹۱-۹۲) با لباس پرسپولیس وارد سطح حرفه ای شد. خودش در مورد اولین روز تمرین با بزرگان پرسپولیس میگوید: «روز اول مانوئل ژوزه ۳هافبک گذاشت. من و علی کریمیو مهدی مهدوی کیا. تا دیروز در تلویزیون آنها را میدیدم و هر پاسی به من میدادند از زیر پایم در میرفت! آن روز بدترین روز فوتبالم بود و بهترین روزم در پرسپولیس هم روزی بود که دربی را ۴-۲ بردیم. بعد از آن تا یک هفته همه ما انرژی مان روی هزار بود.»
تابستان ۱۳۹۲ با جلب نظر مجید جلالی سرمربی تیم، به عنوان بازیکن سرباز به تراکتور سازی تبریز پیوست. برای نخستین بار به صورت رسمیدر سومین هفته رقابت های لیگ سیزدهم (فصل ۹۲–۹۳) در ترکیب اصلی تراکتورسازی در برابر ذوب آهن اصفهان به میدان رفت و تراکتور ۴ بر ۲ این بازی را برد.
احمدزاده نخستین گل خود را در لیگ برتر نیز با لباس تراکتور در هفته هشتم لیگ سیزدهم به صبا قم زد. این گل از روی پاس علی کریمیبازیکن با تجربه تراکتور سازی در دقیقه ۱۲ بازی از داخل محوطه جریمه به نتیجه رسید. این بازی در انتها با نتیجه ۳ بر ۱ به نفع تراکتورسازان به پایان رسید.
فرشاد احمدزاده بعد از طی دوران سربازی در تیم تراکتور سازی تبریز دوباره در سال ۱۳۹۴ به تیم پرسپولیس تهران برگشت. لیگ پانزدهم و استارت با برانکو که همه فرشاد را پسر او میدانستند! وی و محسن مسلمان و کمال کامیابی نیا در پرسپولیس ارتباط خیلی نزدیکی با هم داشتند و آنها را سه تفنگدار میخوانند اما داستان علاقه برانکو به فرشاد احمدزاده چیز دیگری بود!
یکبار مهدی طارمیبه شوخی گفت که برانکو ساعت های تمرین را با فرشاد هماهنگ میکند و چنانچه فرشاد نباشد، تمرین را برپا نمیکند ! همه بخاطر روحیه و شوخ طبعی فرشاد با او شوخی میکردند و او بخاطر تسلط به انگلیسی رابط بازیکنان با برانکو بود.
فرشاد رابطه چندانی با رسانه ها و مصاحبه ندارد و میگوید: « کلا به مصاحبه کردن علاقه ای ندارم اما برخی میگویند که رسانه را دوست ندارم که این طور نیست. همیشه در کمال احترام گفته ام مصاحبه نمیکنم. بیشتر عادت دارم ساکت باشم و بی حاشیه کارم را بکنم. همیشه با رسانه ها رابطه خوبی داشته ام و هیچگاه هم گله ای از رسانه ها نکرده ام.» او که اهل گلایه هم نیست، در یکی از معدود مصاحبه ها پس از جدایی از تراکتور گفت: « من تیمم پرسپولیس است، باید به تیمم باز میگشتم اما هواداران و همشهری هایم در بازی تراکتور - پرسپولیس ۹۰ دقیقه به من ناسزا گفتند.»
ولی فرشاد هرچه از رسانه های رسمیدور است، به فضای مجازی و رسانه های غیر رسمیعلاقه دارد! پس از بازگشت به پرسپولیس تعداد هواداران احمدزاده در شبکههای اجتماعی به سرعت افزایش و خیلی زود در اینستاگرام از مرز یک میلیون دنبالکننده گذشت. در مورد فالوور هم فرشاد خاطرات جالبی دارد: «هیچ کل کلی بین ما سر فالوور نیست فقط رامین رضاییان به فالوور افلو میگوید!»
فرشاد در دوره دوم حضور در پرسپولیس به اوج شهرت و محبوبیت رسید. او که خودش در مورد خصوصیت بارز اخلاقی اش میگوید: «من خیلی خوش خوابم و وسط صحبت با بچه ها خوابم میبرد، به گفته محسن مسلمان غم و غصه ندارم و شبها زود میخوابم در نتیجه وسط حرف بچه هاخوابم میبرد و خروپف میکنم!» تنها یک بار جایی رفت که او را نشناختند: « یک بار در صف دستشویی بین راهی انتظار داشتم مرا بشناسند ولی نشناختند، شاید هم شناختند اما به روی خودشون نیاوردند!»
داستان های شوخی های فرشاد بارها کار دست او داد. یکبار در مورد تیپ بازیکنان گفت: « محمد انصاری با یک کتونی ۴۰لباس را ست میکند و میگوید این راحت است. یک موتور سی جی داشت و با آن مسافر میبرد! من از وقتی حاجی (محمد انصاری) را میشناسم یک تیشرت زرد را در زمستان و تابستان ها زیر پیراهنش میپوشد! تیپ علی بیرانوند هم افتضاح است، مدل چوب لباسی شده است.»
یا در مورد رامین رضاییان: « الکی اخم میکند، میخواهد بگوید من جذابم! جدی هستم!» بیشتر از همه با بیرانوند شوخی داشت: « سلطان سوتی علی بیرانوند است. در پرسپولیس همه دست و دلبازند و سر تمرین به فقرا کمک میکنند، فقط علی بیرانوند کمک نمیکند!» و برنامه نوروزی ۹۰ سر همین شوخی ها سرانجام کار دست او داد و با برخورد شدید سیدجلال در تمرین، فرشاد مجبور شد مدتی مدارا کند.
بعد تشر کاپیتان بر سر او و بقیه جوانان شرکت کننده در آن برنامه، فرشاد در مورد روحیه شوخش گفت: « برای من جدی بودن سخت است، در صحبت های جدی جو سنگین میشود و خوابم میبرد.» و پس از آن شوخی ها را به مسلمان و کامیابی نیا که دوستان صمیمیاش بودند تا مدتی محدود کرد!
یکبار در مساله رنگ کردن مو پای کمال را وسط کشید تا به سن و سال او کنایه بزند: « من هرگز رنگ نمیکنم، فقط از اسپری مو استفاده میکنم که کمال کامیابی نیا به من داد!» البته کمال هم جواب میداد:«من همانم که هر چی میگم فرشاد میگه چشم! واقعا چرا وقتی میخوابی انقدر خر وپف میکنی ؟ مگه میشه جوان ۲۴-۲۵ ساله انقدر خرو پف کند؟ البته ما کوچیک آقا فرشاد هم هستیم، درسته آقا فرشاد کوچیکه اما ما کوچیکتریم!»
پرسپولیسی ها فرشاد را جزو لاکچری ترین بچه های تیم میدانستند که اهل ولخرجی و خوش گذرانی بود. سرانجام روزهای خوش او در پرسپولیس به پایان رسید و فرشاد احمدزاده که دوران موفقی در پرسپولیس داشت، در ۱۳ تیر ۱۳۹۷ با عقد قراردادی یکساله به تیم فوتبال شلاسک وروتسواف لهستان پیوست تا لژیونر شدن در اروپا را تجربه کند.
نوع و زمان جدایی او باعث دلخوری طرفداران شد. تیم برانکو بدلیل محرومیت پرسپولیس از پنجره نقل و انتقالاتی نمیتوانست بازیکن جدیدی را جذب کند و باید ۱۲ آبان در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۸ بازی میکرد و در تهران این شانس را داشت که اولین قهرمان ایرانی لیگ قهرمانان شود.
اما احمدزاده هم مانند محرمیو امیری از این تیم جدا شد و به اروپا رفت تا دست پرسپولیس خالی بماند و فینال آسیا را ببازد. فرشاد هم مثل وحید امیری پس از سپری کردن یک فصل از این باشگاه جدا و دوست داشت برگردد اما با اعتراض برخی هواداران پرسپولیس روبرو شد.
آنها میگفتند وحید از جام جهانی برگشته و بالای سی سال داشت و اگر پیشنهادش را قبول نمیکرد، دیگر هرگز نمیتوانست به اروپا برود و پول خوب بگیرد. ولی فرشاد ملی پوش نبوده و بخاطر پرسپولیس با پیشنهاد روبرو شد. او جوان بود و میتوانست بماند و به تیم کمک کند و با قهرمانی برود. برای او فرصت باز هم میآمد...
هرچه بود فرشاد برگشت و در شروع لیگ نوزدهم (۹۸-۹۹) با پرسپولیس استارت زد اما نتوانست فشار انتظارات هواداران و سرمربی وقت آرژانتینی یعنی کالدرون را برآورده و ناچار به ترک پرسپولیس شد. فرشاد احمدزاده در نقل و انتقالات زمستانی برای نیم فصل دوم لیگ نوزدهم به تیم فولاد خوزستان پیوست و تا پایان لیگ بیستم در اهواز ماند.
در ۲ شهریور ۱۴۰۰ و پیش از آغاز لیگ بیست و یکم فرشاد با قراردادی سه ساله به تیم سپاهان اصفهان پیوست. فردای همان روز در ۳ شهریور ۱۴۰۰ از طرف دراگان اسکوچیچ به تیم ملی فوتبال ایران دعوت شد! البته فرشاد بازی ملی ندارد.
او با پرسپولیس قهرمان لیگ ۱۶، ۱۷ و ۱۹ (نیم فصل) شد و نایب قهرمان لیگ پانزدهم. یک بار هم با تراکتور در لیگ سیزدهم دوم شد و یک بار با سپاهان در لیگ ۲۲ تا با ۳ تیم مدال داشته باشد.
او با تراکتور، فولاد و سپاهان هم قهرمان جام حذفی شده و با پرسپولیس فاتح سوپرجام. فرشاد تابستان ۱۴۰۳ و درحالیکه بازهم از استقلال پیشنهاد داشت، برای چهارمین بار به پرسپولیس آمد تا در لیگ نخبگان و لیگ ۲۴ برای گاریدو بازی کند.
او در دربی ۱۰۴ پس از سالها دوباره با لباس سرخ به زمین رفت. در ۷ دربی او یک اخطار دارد