با افزایش قیمت دلار در بازار آزاد بر اثر تنشهای نظامی منطقه، اختلاف قیمت اسکناس آمریکایی در بازار آزاد با دلار نیما به بیش از ۳۰درصد رسیده است. اخیرا فرزین، رئیس بانکمرکزی در اظهارات خود گفته است، نرخ نیما تا ۴۷هزار تومان رسیده است و نمیتوان بیش از این، نرخ دلار نیما را افزایش داد. فرزین علت این موضوع را افزایش تورم میداند. این درحالی است که این موضوع برخلاف وعده وزیر اقتصاد مبنی بر کاهش فاصله دو شاخص دلاری است. هرچقدر این اختلاف افزایش یابد و دلار نیما آهستهتر به سمت اهداف خود حرکت کند، بازار این سیگنال را دریافت میکند که سیاستگذار به دنبال حمایت از بازار نیست. علاوه بر این، رشد دلار نیما به افزایش P/E بازار کمک کرده و میتواند ارزش بازار را متاثر کند.
تا زمانی که P/E بازار در محدودههایی پایینتر از میانگین تاریخی قرار داشته باشد، رونق به بازار برنخواهد گشت. همچنین با توجه به احتمال برابر پیروزی دموکراتها و جمهوریخواهان در انتخابات آمریکا و شکلگیری انتظارات تورمی پس از آن، نمیتوان در خصوص نرخ بهره تصمیم جدی گرفت؛ چرا که با افزایش انتظارات تورمی و کاهش نرخ بهره احتمالا آتش تورم دوباره شعلهور میشود که این موضوع به نفع حاشیه سود شرکتها در کوتاهمدت نیست. به نظر میرسد تا زمانی که انتظارات تورمی کاهش نیافته و مسائل سیاسی و نظامی به نتیجه نرسد، طبیعتا افزایش نرخ بهره به نفع اقتصاد و تورم خواهد بود. اما با خوشبینی نسبت به آینده و ازسرگیری روابط ایران با غرب، پس از انتخاب احتمالی دموکراتها، میتوان شاهد کاهش انتظارات تورمی و به تبع آن کاهش نرخ بهره بود.
به لحاظ تکنیکالی، شاخص کل بورس از مقاومتی که موسوم به سقف کانال نزولی کوتاهمدت است، روندی کاهشی را دنبال میکند. دو منطقه حمایتی مهم در انتظار شاخص بازار است. اول نیمه کانال ۲میلیون یا ۲میلیون و ۵۰هزار واحدی که در صورت کاهش تنشها بهخوبی عمل خواهد کرد. دومین حمایت که میتواند برای بورس زمان بخرد تا تکلیف انتخابات مشخص شود، کف کانال نزولی در محدوده یکمیلیون و ۹۳۰هزار واحد است. در هر دو سناریو اگر نماگر اصلی بازار از مقاومت داینامیک ۲میلیون و ۱۵۰هزار واحدی عبور کند، تکلیف شاخص کل برای فتح قله قبلی مشخص خواهد شد.