دکتر عباس امام، پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز، به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در اختیار ایسنا گذاشته است:
دقیقا ۱۰۰ سال است که از بنیانگذاری نظام نوین آموزش و پرورش در شهرستان دزفول میگذرد (تاریخچه آموزش و پرورش دزفول، عظیم محمودزاده، ۱۳۸۱، دزفول: انتشارات افهام). در این بازه زمانی ۱۰۰ ساله هزاران معلم، دبیر، مدیر، و کارمند از زن و مرد در شهر و روستاهای بسیار پرشمار شهرستان دزفول به رونق آموزش و پرورش و علمآموزی به مردمان این منطقه بزرگ خدمت کردهاند. شوربختانه اما معلوم نیست چرا از این همه بزرگان فرهنگمدار قلم به دست تاکنون حتی یک نفر خاطرات دوران خدمت و تدریس خود را قلمی نکرده و منتشر نساختهاند. اگر فقط و فقط یک نفر هم پیدا شده که خاطرات ۲ سال تدریس خود در روستاهای دزفول ۶۰ سال پیش (۱۳۴۶-۱۳۴۸) را مکتوب و منتشر ساخته است آن فرد نه یک دزفولی یا خوزستانی و یا ایرانی بلکه یک خانم آموزگار هندی ـ اتریشی به نام ریتا ویزینگر بوده که ترجمه کتاب وی با نام «برایم شمعی بیافروز» (ترجمه رضا مسعودینژاد، ۱۳۹۹، تهران: انتشارات اندیشه احسان) در دسترس علاقهمندان است. برای آشنایی با محتوای اثر بس ارزشمند خانم ریتا ویزینگر به علاقهمندان توصیه میکنم به نقد و بررسی آن کتاب به قلم اینجانب با نام «بانوی آموزگار هندی ـ اتریشی در روستاهای دزفول» در سایت خبرگزاری ایسنای خوزستان مراجعه کنند.
اینک اما خوشبختانه با نشر کتاب خاطرات آقای محمدتقی نعمتزاده با عنوان «خزهی کف جوی: خاطرات سه دهه معلمی (۱۳۶۰-۱۳۹۰)» (دزفول: اهورا قلم، ۱۴۰۳)، این کاستی غیرقابلتوجیه فرهنگی جبران شده است. نعمتزاده که دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی است و اکنون ۶۵ سال سن دارد و سالهاست بازنشسته آموزش و پرورش دزفول است و ساکن همان دیار، کار معلمی خود را پس از دریافت مدرک کاردانی تربیت معلم راهنمایی از دانشسرای تربیت معلم آبادان در سال ۱۳۵۹ در زادگاهاش دزفول آغاز کرده و خاطرات خود را از حدود سال ۱۳۵۶ تا حدود سال ۱۳۹۸ در این اثر بازگو کرده است. «خزهی کف جوی» ۲۴۶ صفحه حجم دارد و شامل «سرآغاز سخن»، «۱۵ گفتار»، «حسن ختام پایانی»، «ضمایم و اضافات» و «راز و نیازهای پایانی» است. کتاب روایت خاطرات تلخ و شیرین معلمی است معلمزاده (پدر مولف نیز معلم دبستان بوده است) دزفولی که تدریس خود را عملا از سال ۱۳۶۰ در منطقه ناآشنای امیدیه، آغاجاری و میانکوه آغاز کرده و بعد از انتقال به چند مدرسه روستایی در اطراف دزفول در دوران دهشتناک جنگ و تجربه تدریس در آوارگی با خانواده بالاخره پس از سالها به زادگاه خود دزفول میرسد و سرانجام در چند سال تدریس در دبیرستانهای مختلف آن شهر بازنشسته میشود.
نعمتزاده که فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی است در روایتگری ۳۰ سال تدریس خود در محیطهای متفاوت شهری و روستایی و در ۲ دوره متفاوت جنگ و پساجنگ قلمی شیوا و بیانی ساده و خواندنی دارد. هدف راوی به راستی همان روایتگری رویدادهایی است که خود شاهد و یا باعث آنها بوده است و چندان میلی به خودنمایی تواناییهای فارسینویسی مطنطن و رنگارنگ خود ندارد. البته مولف، همچنانکه عنوان کتاب خود را با یک ترکیب توصیفی گویا نمایانده است، در سرتاسر کتاب نیز متناسب با موضوع بحث از اشعار شعرای کهن سرای فارسی برای تفهیم بهتر مطلب بهرهگیری کرده است به ویژه از اشعار تعلیمی مولانا که پیداست نعمتزاده به وی ارادتی تام تمام دارد. نعمتزاده روایتگری است دقیق از آنچه ۳۰ سال به چشم دیده، به گوش شنیده و با گوشت و استخوان تجربه کرده است. اطلاعاتی از شاید بیش از ۱۵۰ معلم زن و مرد دبیر و مدیر و کارمند و پیشخدمت محیطهای مدارسی که در آن تدریس کرده به خواننده منتقل میکند؛ توصیفاتی زنده و جاندار خواه از محاسن آنان و خواه به ندرت از معایب ایشان. در تشریح جزییات زندگی و سکنات رفتاری و منش اخلاقی همکاران خود نعمتزاده آنچنان دقت کرده که در موارد بسیاری تاریخ دقیق درگذشت همکاران از دست رفته خود را نیز در کتاب قید کرده و حتی اشعار روی سنگ مزار آنها را نیز از قلم نینداخته است.
از سوی دیگر، راوی که در طول ۳۰ سال تدریس خود با چندین هزار دانش آموز دختر و پسر روستایی و شهری سروکار داشته نام دهها تن از آنان را نیز ذکر کرده است؛ از تنبل و درسناخوان تا زرنگ و مسوول و متعهد، از دانش آموزان بازیگوش نوجوان گرفته تا افراد آرام و بیسروصدا، از دانش آموزانی که در عین نوجوانی در جنگ به افتخار شهادت نایل شدند تا دانش آموزانی که علیرغم داشتن پدر و مادر فرهنگی بر اثر سوءتربیت به اعتیاد و فروپاشی کانون خانواده رسیدند، از دانش آموزان آرامتر و رامتر دوران جنگ تا دانش آموزان رهاتر و بیخیالتر دورههای پس از جنگ. قلم نعمتزاده نشان میدهد که او از این تغییر و تحول فرهنگی فضای رفتاری دانش آموزان دل خوشی ندارد و بارها و بارها از ناپسندی رفتارهای نسل جدیدتر دانش آموزان مینالد. آیا این احساس ناشی از تفاوت گسست نسلی بین نعمتزاده ادیب مسلک متدین میانسال با دانش آموزان پرشروشور نوجوان دوران جهانی شدن نیست!؟ در هر حال، قلم راوی در سرتاسر کتاب نشان میدهد که وی دلسوز دانش آموزان بوده است و کمتر روایتی از پرخاشجویی و تندمزاجی خود با دانش آموزان بیان کرده است. اما، موضوع تفاوت معنادار رفتار دانش آموزان در گذار ۳۰ سال تدریس نعمتزاده از نکاتی است که بارها بر آن تاکید کرده و قاعدتا میتواند از نظر آسیبشناسی تحولات فرهنگی ـ رفتاری و کل ماجرای تحولات اجتماعی جامعه برای علاقهمندان جالب توجه باشد به ویژه کنشگران عرصه آموزش و پرورش نسل نوجوان و جوان حاضر.
دکتر عباس امام
از دیگر نکاتی که از دید راوی دور نماندهاند و نعمتزاده به آنها اشاره کرده، میتوان به خوب و بد مدیریت مدیران سطوح مختلف آموزش و پرورش دزفول در ۳۰ سال مورد نظر مولف، تغییر و تحولات مقررات اداری، دگرگونیهای محتوایی کتابهای درسی، شیوههای متحول تدریس، تفاوت نحوه تعامل والدین نسلهای پیشین و جدید دانش آموزان با معلمان و دبیران و نیز ۲ شغله و سه شغله شدن ناچاری معلمین و دبیران (به ویژه معلمان و دبیران بازنشسته) اشاره کرد. نعمتزاده به ویژه از ۲ چیز در کتاب زیاد نالیده و گله کرده است؛ نخست، تغییرات نادرست در چگونگی تدریس درس انشا و دیگری برخی رفتارهای ریاکارانه برخی مدیران آموزش و پرورش دوران ۳۰ ساله خدمت وی از دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۰. در نقطه مقابل، این آموزگار آرام و صمیمی دزفولی از خاطرات خوش تدریس در برخی مراکز آموزشی (مانند ساعات خوب و پربار دبیرستان دانشوران، دبیرستان طالقانی دزفول، جمع صمیمی دبیرستان ابن سینا و خیرین دبیرستان دکتر عصاریان) تعریف و تمجیدهای بسیاری ارایه کرده است. نعمتزاده، مقاطعی کوتاه نیز در مراکز آموزش عالی دزفول تدریس نموده که خاطرات و رهاوردهای آن دوره را نیز در گفتار دوازده کتاب روایت کرده است.
به هر روی، با توجه به پیشگامی نعمتزاده که پس از ۱۰۰ سال بنیانگذاری آموزش و پرورش نوین دزفول موفق شده تا نام خود را به عنوان نخستین آموزگار روایتگر سوابق کاری خود در تاریخچه آموزش و پرورش این شهر ثبت کند و نیز به دلیل نوع نگاه دلسوزانه، فرهیخته و قلم روان و متین مولف همگان را به خواندن این کتاب ارجمند توصیه میکنم. باشد که دیگر آموزگاران، دبیران و مدیران آموزش و پرورش سابق و فعلی آموزش و پرورش دزفول (و دیگر شهرهای خوزستان) به پیروی از این الگوی نوشتاری ـ تحلیلی جناب نعمتزاده به بهبود اوضاع نه چندان مساعد آموزش و پرورش خوزستان یاری رسانند.
انتهای پیام