تیم ملی فوتبال ایران که این روزها به ازبکستان سفر کرده تا فردا در دیداری حساس به مصاف این رقیب برود، با شوک ناگهانی مواجه شده است. ماجرا از این قرار است که تیم ملی طبق برنامه قرار بود بعد از تاشکند به مشهد سفر کند و مهیای دیدار بعدیاش در مرحله انتخابی جام جهانی مقابل قطر باشد. اینکه سرانجام رایزنیها جواب داده بود و مشهدیها پذیرفته بودند ورزشگاهی را در اختیار تیم ملی قرار دهند از آن دست اتفاقات درخور توجهی بود که میتوانست به لحاظ خبری، بُعد رسانهای داشته باشد.
با وجود این، اما ارسال نامهای نگرانکننده از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا به فدراسیون فوتبال ایران همهچیز را خراب کرد. دیروز به طور رسمی اعلام شد که AFC میزبانی را از ایران گرفته و رسما عنوان کرده بازی تیم ملی ایران و قطر که قرار بود در مشهد برگزار شود، باید به کشور ثالث برود. این موضوع بعد از حمله موشکی ایران به اسرائیل و نگرانی از واکنش اسرائیل به این حمله تبدیل به دغدغهای برای تیمهای خارجی شده بود که قرار بود به ایران بیایند. دقیقا به همین دلیل بود که تیم موهان باگان از هند که قرار بود برای بازی با تراکتور به ایران بیاید و به تبریز برود، از این ماجرا سرپیچی کرد.
در کنار این موضوع رواج شایعات متعددی که خبر از درخواست باشگاه النصر برای برگزاری بازیاش با نمایندگان ایران در لیگ نخبگان آسیا، در کشوری ثالث میدهد هم از همین جنس است. با وجود این کمتر کسی تصور میکرد قطریها، خاصه وقتی پای تیم ملی در میان باشد، از سفر به ایران پرهیز کرده یا از چنین موضوعی که بازیشان در کشور ثالث برگزار شود استقبال کنند. دلیلش کامل ساده و فراورزشی است؛ رابطه ایران و قطر به لحاظ دیپلماتیک در بالاترین سطح دوستی است و این موضوع در رویدادهای مختلف حسابی خودنمایی کرده است. اوج این رابطه را میتوان به دهه گذشته مرتبط کرد که قطریها پس از اتفاقاتی که برای سفارت عربستان در تهران رخ داد، حاضر نشدند در زمین عربستان بازی کنند و رابطهشان با ایران را قطع کنند.
در آن روزها بحرین و امارات به پیروی از عربستان رابطه دیپلماتیکشان با ایران را کمرنگ کرده بودند و حتی در حوزه ورزش هم خبر رسید که آنها هم از AFC خواستهاند بازی تیمهای باشگاهی و ملیشان با طرف ایرانی در زمین بیطرف برگزار شود. کنفدراسیون فوتبال آسیا در آن روزها از این خواسته نابجای اماراتیها و بحرینیها عبور کرد ولی اجازه داد تا حرف عربستانیها مبنی بر بازی با ایرانیها در زمین بیطرف به کرسی بنشیند. اختلافنظر اصلی درست از همان روزها شکل گرفت. عربستان که توانسته بود گروهی از کشورهای عربی را با خود همنظر کند علیه قطر شد و حتی شایعه شد محرومیتهایی هم برای این کشور در نظر گرفتهاند. قطر ولی نهتنها از ایران عبور نکرد، بلکه روابط دو طرف قوی و بهتر هم شد. هواپیمایی این کشور بدون هیچ مشکل در آسمان ایران تردد داشت، ارسال غذا و دیگر فراوردههای مورد نیاز قطریها از ایران به این کشور چندبرابر شد و میزان همکاری نفت و گازی دو کشور هم رشد درخور توجهی پیدا کرد. اگرچه بعدها عربستان و سایر دوستان منطقهاش اختلافنظر با قطر را از بین برده و دوباره دست دوستی با یکدیگر دادند، اما قطر متحد استراتژیک ایران در منطقه باقی ماند.
این موضوع را میتوان به لحاظ فوتبالی هم زیر ذرهبین برد. رابطه دو فدراسیون فوتبال ایران و قطر حسابی خوب شد و علاوهبر توافق برای برگزاری اردوی تیم ملی فوتبال ایران در این کشور، زمینه استفاده رایگان از کمپ اسپایر، که یکی از مجهزترین کمپهای فوتبالی در دنیا به شمار میرود هم برای تیم ملی فوتبال ایران فراهم شد. اینها منهای تلاش برای دورزدن تحریمهای AFC و فیفا مبنیبر بلوکهشدن پول ایران بود. در بازهای از زمان حتی طرف قطری حاضر شده بود با تنظیم قراردادی صوری از ایران برای استفاده از کمپ اسپایر طلب پول کند و این پول از محل پولهای بلوکهشدن ایران در AFC پرداخت شود تا بعدها به دست فدراسیون فوتبال برسد. البته این موضوع در حد گمانهزنی باقی ماند و فراتر نرفت ولی با توجه به شدت دوستی و علاقهای که بین طرفین بود، چندان دور از واقعیت هم به نظر نمیرسید.
البته برقراری نظم امنیتی هم از دیگر مواردی بود که رابطه خوب ایران و قطر را برجسته کرد. اوج این کار را میتوان زمان برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ در قطر دید. آن روزها فضای اجتماعی ایران حسابی ملتهب شده بود و اعتراضها به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی ایران قرار بود برای حضور در جام جهانی به قطر سفر کند و این نگرانی وجود داشت که دامنه این التهابات گریبان تیم ملی در قطر را بگیرد. بااینحال، همکاری امنیتی انجامشده در این زمینه، به غیر از زمان بازی با انگلیس، دیگر اجازه نداد تا اکتهای اعتراضی در این کشور به وسعت دیدار اول باشد.
حال با مرور همین چندخطی که در بالا رفت میتوان انتقال بازی تیم ملی فوتبال ایران و قطر به کشوری ثالث را از زاویهای متفاوت نگریست و به این حجم از دوگانگی رسید. آیا واقعا قطر، کشوری که متحد سیاسی و دیپلماتیک ایران در منطقه به شمار میرود، از این اتحاد شکلگرفته عبور کرده و خواستار بازی در کشوری دیگر با تیم ملی فوتبال ایران شده است؟ اگرچه همواره در این زمینه دلایل متخلفی برشمرده میشود ولی حتی اگر از جنبههای مختلف هم این اتفاق مورد بررسی قرار بگیرد، باز از حجم شگفتیاش کاسته نمیشود.