ک سال از آن شب که ک زوج هنر معروف به طرز بدلل و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسدند، مگذرد و تصاور خونن جسدشان در فضا مجاز منتشر شد. فردا سالگرد ان جنات است.
۲۲ مهرماه ۱۴۰۲، داریوش مهرجوی؛ کارگردان مشهور ایرانی و همسرش، وحیده محمد فر در ویلای شخص شان در شهرک زیبادشت کرج به قتل رسیدند. ۱۵ مهرماه سال گذشته؛ یک هفته قبل از جنایت، وحیده محمد فر در صفحه شخص اینستاگرام خود پست منتشر کرد و از تهدید فرد ناشناس با لهجه غیرایران خبر داد. پس از انتشار این پست سع کردم با او ارتباط تلفن برقرار کنم، اما این ارتباط حدود یک هفته زمان برد. او درمدت مصاحبه چندینروزه با تردید خاص که در صحبتهایش وجود داشت هر روز به موضوع جدید اشاره میکرد، اما اولین صحبتهایش به من این بود: «راستش نمیخواستم موضوع را رسانهای کنم. دیشب (۱۵ مهرماه) خیلی ناراحت بودم برای همین پست گذاشتم. فعلا هنوز در شوک هستم و حال مناسبی ندارم. دوستان عزیز هم خیلی نگران شدند برای همین پست را برداشتم. شما اطلاع ندارید مشکل ما خیلی پیچیده است. ۹ ماه اروپا بودیم و وقت برگشتیم اتفاقات زیاد افتاد. راستش نمدانم چه بگویم! از دو ناحیه مورد دستبرد قرار گرفتیم؛ یک کارگران اینجا (شهرک زیبادشت)، یک هم خود که خیانت در امانت کرد؛ مثل فیلم بانو.»
او در روز بعد مصاحبه به من گفت: «ما هر چه کشیدیم نصف آن از کارگران اینجا بود. قبلا باغبان داشتیم که از ما خیل سرقت کرد، اما بعدا متوجه شدیم هم باغبان ما بود و هم باغبان همسایه. او را تحویل پلیس دادیم، اما اینها (همسایه) باغبان رابخشیدند. برادر باغبان دزد و همدستش بود. دیشب (۱۶ مهرماه) به ما گفتند باید او را به ما تحویل دهید، شاید کار او بوده. ما اینجا خیل از دست اینها مصیبت کشیدیم، اما جریان سنتورها و یکسر وسایل که فقط یک هنرمند میتواند ارزش آن را متوجه شود، کار خودی بود که وکیلمان آقا سرور قرار است پیگیر کند، اما به ما گفت به طرف نگویید، چون قرار است بازجویی شود. دو شب پیش احساسات شدم و افشا کردم.»
محمد فر برایم توضیح داد: «الان باغبان ما خیلی آدم خوب است، اماباغبان قبلی ما که به همسایهمان هم دستبرد زد همسایهمان مجبور شد خانهاش را بفروشد، اینقدر که عذاب کشید. پسر آنها با او درگیر شد. بعد ما آنقدر سر و صدا کردیم که مجبور شدند باغبان را بیرون کنند، اما من هنوز دارم میبینم برادر همان باغبان قبل که همدستش هم بود در شهرک است. واقعاخیل در فشار عجیب هستم، ول م خواهم این موضوع راکامل حل کنم. الان نم دانم چه بگویم. شما فکر کن به خاطرپست که گذاشتم از شهرک به من زنگ زدند و گفتند این چیزهایی که نوشتید درست نیست. کارخود ها تان است که رفت و آمد دارید. ما با کس رفت و آمد نداریم. جریان خیل پیچیده است.»
همسر داریوش مهرجویی در ادامه به من گفت که میخواهید مصاحبه کتبی باشد؟ بعد برایم نوشت: «شب حادثه حدود ساعت8 در حالی که خانه در آرامش کامل بود ناگهان متوجه سر وصدای سگمان در حیاط خانه شدم. سریع در ورودی آشپزخانه را قفل کردم تا اینکه متوجه شدم مقابل در ورودی ساختمان یک نفر با چاقو به شیشهها مات پنجره چسبیده است. هر چه از او خواستم خودش را معرف کند هیچ نگفت. موبایلم نزدیکم نبود، ولی سع کردم سرعت عمل داشته باشم. با صدای بلندگفتم؛ الان به 110 زنگ میزنم. او هم در پاسخ به این حرف من گفت خب زنگ بزن. ترسیده بودم تا گفتم الو 110، سارق فرار کرد. وقتی او در جواب به من گفت خب زنگ بزن، متوجه شدم؛ لهجه ایران ندارد. بعد از فرار سارق با نگهبان شهرک تماس گرفتم. آنها هم سریع خودشان را به حیاط خانه ما رساندند و شروع به گشتن حیاط و کوچههای اطراف کردند، اما کسی را ندیدند. البته مدتی پیش هم یکسری وسایل از جمله سنتور مربوط به فیلم سنتوری را از خانه ما سرقت کردند که در حال حاضر وکیل همسرم پیگیر کارهای قانونی این موضوع است.»
بعد از مصاحبه با وحیده محمدیفر گزارشی تحت عنوان «دزدان، سنتور علیسنتوری را دزدیدند» تنظیم کردم که بنا به دلایلی فقط بخشی از صحبتهای همسر داریوش مهرجویی منتشر شد.همزمان با انتشار آن گزارش خبر قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش با چاقو در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد. بعد ازاین ماجرا نیمی از افکار عمومی بر این باور بود ماموران با استناد به همان گزارش (دزدان، سنتور علیسنتوری را دزدیدند) مظنونان پرونده را دستگیر کردند، اما نیمی دیگر از افکارعمومی معتقد بود از آن گزارش به نحوی سوءاستفاده شده است... .
چند روز بعد از جنایت، پلیس بیش از ۲۰ مظنون را دستگیر و یک هفته بعد چهار نفر از اتباع (کریم، میرویس، اسکندر و داوود) را عاملان این جنایت معرفی و انگیزه اصلی آنها را سرقت اعلام کرد. در حالی که بررسی پرونده قتل مهرجویی و همسرش نشان میدهد؛ انگیزه متهمان برای قتل کافی نبوده وپرونده ابهامات زیادی دارد. متهم ردیف اول (کریم) نیز که به قصاص محکوم شده بارها درجلسات دادگاه منکر حضورش در صحنه جرم بوده است.
طبق اطلاعاتی که در این یکسال از پرونده به دست آوردهام؛ «هیچ وسیله ارزشمندی از جمله لپتاپ، ماشین، گوشی و... ازخانه مهرجویی سرقت نشده است. طبق ایراداتی که درپرونده وجود دارد، هیچ مدرکی مبنی بر حضورمتهمان در صحنه جرم کشف نشده و تنها رد یکی از متهمان (داوود) که زیر ۱۸ سال دارد در محل جرم مشاهده شده که آن هم با ابهاماتی روبهرو است.
«مانوش منوچهری»، وکیل اولیای دم در مورد روند پرونده میگوید: «دور دوم رسیدگی به جلسات دادگاه متهمان قتل مرحوم مهرجویی و همسرش در حالی برگزار شد که به موجب رای دیوان عالی کشور تحقیقات در سه مورد ناقص بود وتقاضای تکمیل تحقیقات شد؛ در مورد نقص اول؛ عدم ابلاغ رای قرار منع تعقیب سه متهم دیگر پرونده در مشارکت قتل عمدی بودکه ما اعتراض کردیم. دومین نقص؛ موارد ماهیتی بود که به تعیین میزان مشارکت هر یک از طرفین و نقش آنها در ضرب وجرح عمدی در سرقت مسلحانه در شب و در قتل نفس مرحوم مهرجویی و وحیده محمدیفر اشاره داشت و سومین نقص؛ تقاضای اینجانب مبنی بر این بود که متهمان انگیزه کافی برای جنایت علیه این دو نفر نداشتند؛ بنابراین حتما پای یک آمر دیگری به میان است که این چهار متهم فقط اجراکننده اوامرآن آمر بودهاند. دیوان عالی کشور بر اساس این ایرادات پرونده را مجدد به دادگاه یک کیفری ارجاع داد. نکتهای که قابل توجه است اینکه پرونده در دادسرا به شعبه قبلی ارجاع نشد و به شعبه دیگری ارجاع شد؛ آن هم به دلیل اینکه بازپرس تغییرمکان داده بود. در صورتی که نباید این اتفاق میافتاد. درنهایت نیز دور دوم رسیدگی دادگاه طی دو جلسه آن هم به صورت غیرعلنی برگزار شد. در حالی که ما تقاضای غیرعلنی بودن دادگاه را نداشتیم. در این دو جلسه نیز دادگاه نظری برانجام تحقیقات بیشتر یا توجه به ایرادات وکلای اولیای دم به جهت شناسایی معاون یا معاونان احتمالی را نداشت و به احتمال زیاد همان حکم مجدد تایید میشود. با توجه به اینکه قاضی ودادستان باید کمک به کشف حقیقت کنند.»
منوچهری درباره مشکوکترین موارد پرونده میگوید: «غیر ازانگیزه متهمان و انکار شدید یکی از متهمان (کریم، متهم ردیف اول) مواردی که بسیار ابهامبرانگیز است؛ ۱) پیدانکردن آلت قتالهای که مرحوم مهرجویی با آن به قتل رسیده است. ۲) عدم وجود رد خون مرحوم مهرجویی روی آلتقتاله کشف شده. ۳) پاک کردن اپلیکیشنهای گوشی بهطوری که خود اداره آگاهی هم نتوانست اپلیکیشنها را بازگرداند؛ چرا کارگران باید فقط گوشیهای خانم محمدیفر را سرقت و اپلیکیشنهای گوشی راپاک کنند و هیچ چیز ارزشمندی را سرقت نکنند! ۴) ساعت مراجعه متهمان به خانه مرحوم مهرجویی و اقدام ناگواری که باضربات متعدد چاقو انجام شده، نشان میدهد یک انگیزه بسیارقوی پشت این جنایت وجود دارد. ۵) عنصر معنوی جرم در پرونده مشهود نیست و برای ما قابل پذیرش نبوده است؛ مواردی که برخی رسانهها در ابتدا به آن اشاره کردند از جمله طلب ۳۰ میلیون تومانی و سرقت جاروبرقی هیچ کدام صحت ندارد و درپرونده موجود نیست. با این حال عدم رعایت بسیاری از موارد در پرونده موجب شده افکار عمومی تصور کند قتل با انگیزه سرقت درست بوده است. حتی اگر قتل به دلیل سرقت نیز رخ داده باشد، باعث نمیشود که چنین قتلی آن هم به شیوه فجیع رخ دهد. موارد دیگری نیز وجود دارد که قبلا به آن اشاره کرده بودم.» «اعتماد» در شماره ۵۶۸۵ گزارشی با عنوان «رازهای ناگشوده قتل داریوش مهرجویی و همسرش» منتشر و به ۱۰ ایرادپرونده اشاره کرده است.
مانوش منوچهری در ادامه میگوید: «آنطور که خود متهمان اقرارکردند؛ آنها قبلا هم به خانه مرحوم مهرجویی مراجعه کرده بودند تاکار را تمام کنند، اما نتوانستند. حالا چه عاملی باعث شد که متهمان بار اول نتوانند این اقدام را مرتکب شوند و بار دوم برای اجرای نقشهشان به آنجا مراجعه کنند، مشخص نیست. متهمان اگر قصد قتل مرحوم مهرجویی را داشتند، میتوانستند در ساعتی که ایشان در خانه تنها بوده، مراجعه کنند یا برعکس؛ اگر قصدقتل خانم محمدیفر را داشتند، میتوانستند در ساعتی که او درخانه تنها بوده به آنجا مراجعه کنند، اما متهمان در ساعتی به خانه مرحوم مهرجویی مراجعه کردند که هر دو آنها در خانه حضور داشتند و بیدار بودند. به هر حال تمام این موارد سوالبرانگیزاست.
متاسفانه اثر انگشت متهمان بررسی نشده است. همچنین یکی از آلات قتاله؛ چوبی که متهم ردیف دوم (میرویس) با آن برسر مرحوم مهرجویی ضربه وارد کرده به عنوان یکی از آلات جرم تا مدتها ضبط نشده بود. بهطوری که وقتی ماهها بعد به خانه مرحوم مهرجویی مراجعه کردیم آن چوب داخل خانه افتاده بود. هیچ مدرکی دال بر حضور متهمان در صحنه جرم وجود ندارد؛ جز رد یکی از متهمان که او هم زیر ۱۸ سال دارد؛ متهم ردیف چهارم (داوود) وقتی گردن خانم محمدیفر را گرفته تا متهم ردیف سوم (اسکندر) با چاقو به گردن ایشان ضربه وارد کند، چاقو به دست متهم ردیف چهارم برخورد کرده و دست او را بریده است. متهم ردیف چهارم گفته آن روز دستکش به دست داشته، اما بر اثرضربه چاقو دستکش پاره شده و دست او بریده و یک لکه خون روی زمین ریخته است. سپس متهم ردیف چهارم (داوود) به سمت ظرفشویی رفته تا دست خود را بشوید. با این حال متهم ردیف چهارم هنگام شستن دست خود باید دستکشهایش را درمیآورده، اما اثر انگشت او روی ظرفشویی بررسی نشده است.»