همه ی ماهایی که در حال حاضر در دنیا زندگی می کنیم با قدرت های باورنکردنی ذهن آشنا هستیم مثلا شکست دادن یک بیماری سخت و لاعلاج، یافتن یک ایده و راه حل شگفت انگیز و متحول کردن یکباره ی زندگی و ...
اما وقتی صحبت از مغز و ذهن می شود بسیاری از افراد نمی دانند که این دو متفاوت هستند و حتی در بسیاری از مواقع این دو اصطلاح را به جای هم استفاده می کنند. البته افرادی که این دو اصطلاح را به اشتباه استفاده می کنند مطمئنا از عملکردهای فردی خود بی اطلاع هستند. مطمئنا ذهن و مغز با هم تفاوت هایی که دارند که ما در ادامه تفاوت های آن ها را مورد بررسی قرار می دهیم.
حال اگر شما هم علاقه مندید بدانید تفاوت ذهن و مغز در چیست می توانید با ما در ادامه ی مطلب همراه باشید.
برای اینکه راحت تر تفاوت ذهن و مغز را متوجه شوید یک مثال ساده می زنیم. همان طور که می دانید یک کامپیوتر برای کار کردن به سخت افزار نیاز دارد و سخت افزارها نیز برای اجرا کردن به نرم افزار نیاز دارند. یعنی اگر نرم افزار نباشد سخت افزار کار نمی کند و اگر سخت افزار نباشد نرم افزار بی فایده است. این دو مکمل یکدیگرند مانند ذهن و مغز.
در واقع مغز سخت افزار رایانه است و ذهن نرم افزار آن. البته تفاوت ذهن و مغز کمی پیچیده تر از نرم افزار و سخت افزار است. ذهن یک پدیده ی کاملا جدا از مغز است ولی تفکیک ﺁن ها غیر ممکن است. در واقع ذهن از مغز استفاده می کند و مغز نیز به او واکنش نشان می دهد. همچنین مغز سبب تغییر مغز هم می شود.
به عبارت دیگر می توان گفت که ذهن یک انرژی است انرژی برای درک احساسات، عواطف، رفتارها، انتخاب ها و .... ذهن یک پدیده ی کاملا زنده است که بدون آن، مغز به هیچ دردی نمی خورد. در واقع ذهن، خود ما هستیم که در مغز می توانیم انرژی تولید کنیم.
برای درک بهتر این موضوع ابتدا به تعریف ذهن و مغز می پردازیم و سپس تفاوت های آن ها را بیان می کنیم.
یکی از مهم ترین شاخصه ها و در واقع مهم ترین تفاوت هایی که ذهن با مغز دارد این است که ذهن، اصلا یک جسم فیزیکی نیست. لذا اصلا قابل مشاهده با چشم نیست و حتی نمی توان با عمل جراحی آن را ترمیم کرد و یا از آن عکس گرفت. در واقع عنصری در بدن ما وجود ندارد که بتواند ذهن را تشخیص دهد و آن را شناسید. از طرفی واکنش ذهن با بدن بسیار متفاوت است. به عنوان مثال در بسیاری از مواقع ما در استراحت هستیم و حرکتی نمی کنیم اما ذهن ما شلوغ است. این عمل نشان می دهد که موجودیت ذهن و بدن اصلا شبیه هم نیستند.
به عبارتی می توان گفت بدن ما یک مهمان خانه است که ذهن ما در آن مقیم شده است. حتی بعد از این که می میریم ذهن ما بدن ما را ترک می کند و به جهان دیگری می رود. درست به مانند مهمانی که ک خانه را ترک کند و به خانه ی دیگری برود. این تفکر در ادیان دینی بسیار رایج است.
همچنین می توان گفت: ذهن یک فضای غیر ملموس و غیر قابل لمس است. حل که ذهن نه قابل لمس و نه دیدن است و همچنین عضوی از بدن ما نیست پس ذهن چیست؟ این فضای بدون شکل و غیر ملموس که به راحتی اشیاء را درک می کند چیست؟
ذهن که یک طبیعت بدون فرم و بی جسم است مجموعه ای از دانشکده های فکری و ذهنی است که شامل انواع فرآیندهای روانشناختی همچون ادراک، حافظه، استدلال کردن و سایر موارد این چنینی می باشد. مهارت های ذهنی هر انسانی به چگونگی فعالیت کردن نورون ها و همچنین اینکه آن ها به کدام قسمت های مغز متصل شده اند بستگی دارد. مهارت ذهنی ما با توجه به این عوامل، کم یا زیاد هستند.
برعکس ذهن، مغز یک فضای کاملا ملموس و قابل لمس کردن و دیدن است. در واقع مغز، مهم ترین عضو بدن است که در داخل جمجمه قرار دارد. این عضو که یک اندام پیچیده ی بدن محسوب می شود وظیفه اش مدیریت کردن سیستم عصبی بدن است. این اندام پیچیده در یک مایع شفاف به نام مایع مغزی – نخاعی قرار دارد که این مایع از مغز محافظت می کند.
مغز از اندام های ماهیچه ای ساخته شده است. البته میلیون ها نورون، آکسون و دندریت ها هم وجود دارند که عملکرد مغز و بدن اعم از غذا خوردن، نفس کشیدن، عاشق شدن، جر و بحث کردن و ... را تنظیم می کنند. در واقع تمام کارکردهای حیاتی بدن بر عهده ی مغز است.
لذا هر اتفاقی که در زندگی ما می افتد نظیر خوابیدن، بیدار شدن، غذا خوردن، ورزش کردن، رقصیدن، صحبت کردن با صدای بلند یا کوتاه، خواندن و نوشتن، تصمیم گرفتن برای دوست شدن یا صحبت کردن با فرد دیگر و در کل تمام اخلاقیات ما به لطف مغز است.
با توجه به تعاریف بالا یک تفاوت کلی و اصلی بین ذهن و مغز وجود دارد که مغز یک جسم و اندام اصلی بدن است که قابل لمس شدن و دیدن است اما ذهن یک عضو بدن نیست و به هیچ وجه نمی توان آن را مشاهده کرد.
تفاوت دیگری که می توانیم به آن اشاره کنیم این است که مغز تشکیل شده از میلیون ها نورون و پیام عصبی است و یک شبکه ی پیچیده می باشد اما ذهن، محصولی آگاهانه از همان نورون ها است که به سمت مغز، شلیک می شوند. مغز دارای یک مکان فیزیک است که ذهن در آن لانه گزیده است.
برای اینکه بیشتر تفاوت ذهن و مغز را بشناسیم به وظایفی که این دو بر عهده دارند می پردازیم.
همان طور که اشاره نمودیم تمام عملکردهای حیاتی بدن ما به لطف وجود مغز است و اگر مغز از کار بیفتد انسان قادر به هیچ نوع حرکت و عملکردی نیست. بنابراین می توان گفت که ما تمام حرکت ها، ارگانیسم ها و فعالیت های خود را با کمک مغز، هماهنگ و آن را به اعضای مختلف بدن خود منتقل می کنیم. اما هر انسانی برای فکر کردن از ذهن استفاده می کند.
تمام احساسات، ادراک، تخیل، حافظه و اندیشه به ذهن بستگی دارد که تمام ان ها در مغز اتفاق می افتند. به طور کلی ذهن، همان توانایی کنترل کارهایی است که انجام می دهیم، درک کردن کارهایی است که انجام نمی دهیم و شناخت چیزهایی است که می دانیم می باشد.
با توجه به مطالب بالا درمی یابیم که تفاوت ذهن و مغز در درک کردن است. در واقع درک کردن بر عهده ی ذهن می باشد. به عنوان مثال، حیوانات نیز محیط پیرامون خود را می بینند و می توانند آن ها را تفسیر کنند اما نمی توانند درکشان کنند. اما انسان ها علاوه بر دیدن و تفسیر محیط پیرامون خود می توانند آن ها را بفهمند و درک کنند حتی اگر نتوانند به صورت علمی آن را استدلال کنند.
با اینکه ذهن و مغز با هم تفاوت دارند اما دارای یک رابطه ی فوق العاده هستند. مثلا شما به دنبال شیء هستید و در حین یافتن آن به آن فکر می کنید. در واقع ذهن این سینال پیدا کردن را ذهن شما گرفته است و سپس، اعصاب های مورد نظر را فعال می کند و بازوها کار یافتن شیء را انجام می دهند.
ذهن، فکر شما تصور می کند و مغز، کار واقعی در سطح جسمی را انجام می دهد. در واقع ذهن هر انسان است که سبب می شود او منحصر به فرد باشد. ذهن به ما کمک می کند افکار را تجزیه و تحلیل کنیم. حتی سبب می شود که ما افکار و باورهایمان را بسازیم و ﺁن ها را در دنیای خودآگاه و ناخودآگاه خود به کار بریم.
رابطه ی ذهن و مغز ما شگفت انگیز و به همان نسبت، وظایف آن ها نیز شگفت انگیز است. آن ها با هم کار می کنند به همین دلیل است که انسان ها می توانند از شهود، تخیل و ادراک خود در حین کارها استفاده کنند.
برای اینکه تفاوت ذهن و مغز را درک کنیم یک کار ساده انجام می دهیم. من از شما می خواهم با انگشت اشاره ی دست راست خود، مغزتان را نشان دهید. شما بدون هیچ معطلی این کار را انجام می دهی. چرا که همان طور که در بالا ذکر کردیم مغز یک اندام فیزیکی است که داخل جمجمه و سرمان قرار دارد.
اما اگر از شما بخواهیم همین کار را برای نشان دادن ذهنتان انجام دهید مطمئنا شک می کنید و نمی دانید که کجا را نشان دهید. ما هرگز فکر نمی کنیم که ذهن و مغز یک هستند. در واقع زمانی که ما در مورد یک احساس یا یک رویا صحبت می کنیم نمونه هایی از فعالیت های ذهنی ما می باشند. به عبارتی ذهن ما مترادف با باورها، ادراک، احساسات و منشا رفتارهای ما است.
ذهن ما یک بخش مادی نیست و اصلا از ماده ساخته نشده است اما همه ی ما می دانیم که بسیار قدرتمند است به گونه ای که می توانیم جهان را با او تغییر دهیم.
در مورد تفاوت ذهن و مغز، تحقیقات و پژوهش های مختلفی انجام گرفته و نتایج مختلفی به دست آمده است. از رایج ترین تفاوت های آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• بسیاری از دانشمندان و متفکران بر این عقیده هستند که ذهن و مغز یکی هستند و نمی توان آن ها را از هم جدا کرد.
• تفاوت اصلی که می توان برای ذهن و مغز بیان کرد این است که ذهن یک پدیده روانی و مغز یک پدیده ی فیزیکی و قابل مشاهده است.
• با توجه به این که مغز یک اندام پیچیده است از رگ های خونی و سلول های عصبی فراوانی تشکیل شده است در صورتی که ذهن چنین نیست.
• مغز دارای یک شکل و ظاهر مشخص است اما ذهن اینگونه نمی باشد.
• مغز را می توان دید و لمس کرد اما ذهن را نه
• مغز مهم ترین ارگان بدن ما است و تمام عملکردهای حیاتی بدن به او بستگی دارد اما ذهن نه
• مغز یک سیستم مرکزی عصبی است که تمام عملکردهای حرکتی، فکری و احساسی را با هم هماهنگ می کند. اما وظیفه ی ذهن، درک پدیده ها و آگاهی افراد است.
• مکان مغز کاملا مشخص است و در سر قرار دارد اما مکان ذهن مشخص نیست و بر اساس باورهای علمی فرض شده که ذهن نیز داخل مغز قرار دارد.
گردآوری : بخش علمی بیتوته