اشاره :
- دوم اردیبهشت ۱۳۹۱ در یادداشتی پژوهشی با عنوان "مروارید ایرانی خلیج فارس "، که در همان زمان بازتاب وسیعی در مطبوعات و رسانههای کشور داشت، بر ضرورت استفاده از نام ایرانی برای جزیره ابوموسی تصریح کردم. این پیشنهاد در آن زمان از سوی دستگاههای مسئول نه تنها جدی گرفته نشد بلکه در نامهای رسمی با آن مخالفت هم شد؛ چند سال اما بعد به رسانهملی و سایر مراکز فرهنگی و رسانهای ابلاغ و تکلیف شده که این جزیره با نام ایرانی"بوموسی" خوانده شود.
- در ادامه بخشهایی از یادداشت مذکور را باز نشر میکنم.
"مروارید ایرانی خلیج فارس"
- نگارنده چندی پیش در مطالعاتی در حوزه «هستی و زبان» درباره جایگاه سخن در مراتب وجود، به این نکته رسید که جهان هستی، جهان نامهاست و آنچه نام ندارد، در واقع موجود نیست.
گواه این سخن، گفته بوعلی سیناست که معتقد است هر موجودی در این جهان، تنها وقتی موجود شناخته میشود که مسبوق به نوعی آگاهی عقلی یا دستکم خیالی بوده باشد.
به بیان دیگر، لفظ و معنی از یکدیگر جدایی ناپذیرند و به همین دلیل است که دلالت ذهن بر عالم عین، نه براساس وضع و قرار داد که بر حسب ذات و طبیعت صورت میگیرد.
- با این مقدمه و بهرغم آنکه عدهای در صدساله اخیر و به انگیزههای تعدی جویانه با استفاده از فرصت همجواری این جزیره با شیخنشینهای خلیجفارس نام ایرانی "بوموسی" را به "ابوموسی" جعل کردهاند. اما باید گفت تغییرات و تطورات زبان که تغییر در اندیشه و درک مفاهیم را نیز در پی دارد تنها به وضع و جعل وابسته نیست؛ زیرا اگر چیزی که منشأ و ملاک این وضع و قرارداد شناخته میشود وجود نداشته باشد، هر وضع و قراردادی بیهوده و اساساً منعقد نخواهد شد.
- با آن که قواعد حقوق بینالملل و بهویژه کنفرانس مونته گووی در سال ۱۹۸۴ م، بهروشنی حکایت از حاکمیت ایران بر جزیره بوموسی دارد؛ اما ضعف حاکمان وقت ایران به ویژه شاهان قاجار و رهاشدگی این جزیره در طول صدسال و سهوی که در کاربرد نام اصلی آن،"بوموسی"، رفته، منشاء توهم عدهای درباره مالکیت غیر ایرانی این جزایر شده بود.
- صرف نظر از گزارههای تاریخی و حقوقی که حاکمیت ایران بر جزیره "بوموسی" را به روشنی به اثبات میرساند، نام فارسی این جزیره و قرائن زبانشناسی نیز مؤید آن است؛ بهخصوص که به گواهی اسناد تاریخی، مالکیت ایران بر جزیره "بوموسی" ریشه در امپراطوری عیلامی، ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی دارد و بیشک درباره جزیرهای با چنین قدمت نباید و نمیتوان پنداشت که نام فارسی به خود ندیده باشد.
- از این سابقه چنین بر میآید که نام" ابوموسی" نامی جدید با سابقهای در حدود یکصدساله است که یکی از ساکنان جزیره به همین نام، آن را به جای نام اصلی رواج داده است.
- از سوی دیگر این که در بسیاری از اسناد، از این جزیره با عنوان «بوموسی» یاد شده است، نشان میدهد که تاریخنگاران ایرانی با تصرف در نام عربی «ابوموسی» سعی در بازگرداندن این نام به اصل اولیه آن داشتهاند، چه یکی از تصرفات دیرباز فارسیان در کلمات عربی این بوده است که همزه عباراتی چون "ابو" را از ابتدای کنیههای عربی حذف کنند و ابوالحسن و ابوسعید را برای مثال بوالحسن و بوسعید بگویند و بنویسند.
- از پیشینه و دیرینه این نامگذاری چنین بر میآید که زبان بهعنوان منشأ تفکر و خانه هستی که در پیدایش جریانهای فکری و اعتقادی، نقشی بی.بدیل دارد، میتواند در حفظ هویت ملی تمامیت ارضی کشور موثر باشد.
*اصل این یادداشت را در کتاب رسانه شناخت ص۳۷ ، ویراست سوم ببینید.