این برنامه، تنها با بازدید از جزیره ابوموسی - آن هم در مساحتی کمی بیش از یکسوم جزیره - به فرجام رسید. در واقع بهدلیل عدم صدور مجوز مقامات کشوری و نظامی، مجوز بازدید از دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک صادر نشد و بررسی باستانشناسی تنها در جزیره ابوموسی، آن هم به شکل لکهای انجام گرفت.
با وجود این، با بررسی بیش از یکسوم از جزیره ابوموسی، گروه باستانشناسی موفق به شناسایی و مستندسازی ۸اثر باستانی شامل هفت محوطه و یک بنای ساختمانی متعلق به دوره پهلوی دوم شد که با توجه به ابعاد کوچک محدوده بررسی انجامشده، بسیار قابل توجه است. به هم خوردن ریخت طبیعی جزیره بهدلیل اقدامات عمرانی و نظامی انجام گرفته در آن، این مساله را نشان داد که بخش عمدهای از نهشتههای باستانی آن تخریب و نابود شده است. ساخت تاسیسات انباری مرتبط با اقدامات عمرانی جزیره باعث شد تا امکان تشخیص وجود آثار در آن دشوار شود. همچنین، یکی از بخشهای مهم جزیره ابوموسی که به اعتقاد ما میتواند محل استقرار گروههای دریانورد پارسی در طول تاریخ در کنار آن بوده باشد، دو بلندی موجود در بخش شرقی و غربی جزیره است که بلندترین آن به کوه حلوا معروف است. با وجود هماهنگیهای انجام گرفته، متاسفانه امکان بررسی در این منطقه نیز بهدلیل وجود پادگان نظامی و تاسیسات فرودگاهی فراهم نشد. همانگونه که میدانیم ثبت محوطههای باستانی به این صورت است که با توجه به نوع محوطهها از دیدگاه ریختشناسی و وجود مناطق جغرافیایی از قبیل روستاها یا عوارض طبیعی از قبیل رودخانه و کوه، مختصات جغرافیایی و ارتفاع محوطهها از سطح آبهای آزاد با دستگاه مکانیاب (GPS) ثبت میشود.
نام محوطهها هم با توجه به اسامی محلی که از اهالی منطقه سوال میشده، ثبت میشود. همچنین در صورت نبود نام، نام نزدیکترین روستا به محوطه داده میشود. در جزیره ابوموسی هر محوطه، دارای کد شناسایی خاصی است.
در بررسیهای باستانشناسی از این کد برای سهولت در ثبت محوطههای شناساییشده استفاده میشود. این کد در جزیره ابوموسی از ترکیب حرف انگلیسی S که حرف اول واژه معادل آن یعنی بررسی در انگلیسی است و حرف اول ابوموسی به انگلیسی به شکل واژه AS استفاده و هر محوطه با شمارهای مشخص ثبت شد. این امر در تسهیل وارد کردن اطلاعات محوطهها در پایگاه دادههای کامپیوتری به کار میرود. در مرحله بعدی طول و عرض و بلندی محوطه محاسبه و کروکی آن ترسیم شده و پس از آن به جمعآوری سفال و دیگر آثار سطحی پرداخته شد.
مطالعات GPS بهصورت ثابت از مرکز محوطه به دست میآمد و در صورت وسعت زیاد آن دو نقطه ابتدایی و انتهایی ثبت میشد. پس از آن عکس عموما دیجیتال از محوطه گرفته و کروکی محوطه ترسیم شد. در شناسایی محوطه سعی شد تمام مناطق بهصورت پیمایشی بررسی شود. از راهنمایان محلی نیز در شناسایی محوطه در بیشتر مواقع استفاده شد. مهمترین یافتههای جمعآوریشده از سطح تپهها و محوطهها سفال بود که گاهی قطعاتی از ظروف سنگی، شیشه، اشیای فلزی، سرباره و جوش کوره یا دیگر اشیای کوچک نیز مشاهده میشد. برای ثبت اولیه دادهها از پرسشنامههای دستورالعمل شناسایی محوطههای باستانی - که توسط پژوهشکده باستانشناسی تهیه و منتشر شده بود- استفاده شد. مساحت هر محوطه نیز از ضرب بیشترین طول و بیشترین عرض هر محوطه محاسبه میشد.
با توجه به همسطح بودن محوطهها با زمینهای اطراف، ممکن بود مساحت محوطه به شکل تخمینی و بر اساس پراکندگی سفال و مواد فرهنگی محاسبه شود. پس از انتقال یافتهها به پایگاه، کار اصلی شامل طبقهبندی، شستوشوی سفال، پشتنویسی و عکاسی و پر کردن پرسشنامههای آماری انجام شد. در بین سفالهای بهدستآمده از این محوطه، سفالهای لعابدار چینی و بدل چینی از نوع سفالهای شاخصی است که قابل تاریخگذاری است. این سفالها از نوع سفالهای آبی و سفید صفوی بوده و تعدادی از آنها نیز تا دوران قاجار قابل تاریخگذاری است.
بخشی از گزارش نویافتههای باستانشناختی در جزیره ابوموسای خلیجفارس، فصلنامه تخصصی مطالعات خلیجفارس