خطای محاسباتی اسرائیل چگونه تغییر میکند؟
روزنامه وطنامروز نوشت: در بحث خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی درباره ایران مطالبی مطرح شده است اما از جزئیات این خطا کمتر گفته شده است. سوال اصلی در اینجا این است: محاسبات رژیم درباره ایران و سیاستش در منطقه چیست و چرا این محاسبات اشتباه است و چطور باید از این خطای محاسباتی به نفع منافع ملی کشور استفاده کرد؟
مهمترین مساله درباره خطای محاسباتی این است که رژیم صهیونیستی میپندارد ایران از رویارویی مستقیم نظامی با رژیم هراس دارد و خواهان حملات نظامی مستقیم و پاسخ آنها نیست. دلایل زیادی وجود دارد که این گمان غلط را برای صهیونیستها به وجود آورده است. آنها گمان میکنند افکار عمومی در ایران از این تنشها استقبال نمیکند و میزان نارضایتی از نظام جمهوری اسلامی به حدی است که میتواند به صهیونیستها در عملیات نظامی و روانی خود علیه ایران کمک کند. این طرز تفکر رژیم صهیونیستی ناشی از ارتباط با گروههایی از ایرانیان و رسانههای اپوزیسیون در خارج از کشور است که برای گرفتن پروژههای براندازی، دست به بزرگنمایی نتایج اقداماتشان در ایران زدهاند. این همان خطایی است که موجب شد گمان شود نظام جمهوری اسلامی در ماجرای اعتراضات و تنشهای سال ۱۴۰۱ یا اعتراضات آبان ۹۸ در ضعیفترین حالت ممکن قرار دارد و بهزودی دچار فروپاشی از درون میشود! عدم توجه مردم به عملیات نظامی صهیونیستها در داخل کشور و همدلی و همراهی مردم با نظامیان کشورمان در ماجرای دفاع از کشور به آنها ثابت کرد در این مورد دچار خطای شدید محاسباتی هستند و از این پس نیز از این ناحیه قرار است شگفتیهای زیادی را تجربه کنند، زیرا تاریخ ثابت کرده ایرانیان هر قدر در امور داخلی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، در ضرورت حفاظت از کیان و مرزهای کشور هیچ اختلافی باهم ندارند و در برابر دشمن به صورت ید واحد عمل میکنند.
مساله دومی که باعث ایجاد خطای محاسباتی برای تلآویو و متحدان غربیاش شد، این بود که گمان میکردند در صورتی که به گروههای مقاومت در منطقه حمله شود، ایران پاسخ مناسب و درخوری به رژیم صهیونیستی نخواهد داد یا اینکه ترجیح میدهد بیرون از درگیری متحدانش بایستد. انجام عملیات «وعده صادق ۲» در پاسخ به ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، همچنین ترور شهید سیدحسن نصرالله در ضاحیه بیروت نشان داد ایران ابایی از این ندارد که به حمایت صریح و بیپرده از متحدانش در منطقه بپردازد و از این منظر اتفاقا با همراهی افکار عمومی در داخل کشور نیز مواجه است.
مهمترین نکته درباره خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی، موضوع مدیریت تنش است. صهیونیستها گمان میکنند ایران در پاسخ دادن به عملیاتهای نظامی صهیونیستها، دقیقا در همان سطحی برخورد میکند که دولت نتانیاهو میخواهد. این در شرایطی است که ایران در عملیات نظامی «وعده صادق ۱» و بویژه در عملیات «وعده صادق ۲» بخوبی نشان داد قائل به بازی در سطحی که صهیونیستها بتوانند آن را پیشبینی کنند، نیست. ایران بر همین مبنا و با توجه به اینکه مدتهاست به عنوان یکی از بزرگترین قدرتهای منطقه شناخته میشود، در راستای استراتژی تأدیب صهیونیستها وارد سطح دیگری از درگیری و غافلگیری در عملیاتهای نظامیاش شده است.
در مجموع به نظر میرسد مهمترین رکن تغییر نظام محاسباتی رژیم صهیونیستی درباره قدرت ایران، اثبات برتری داشتن توان رویارویی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی است. در افزایش سطح تنش، قطعا رژیم صهیونیستی توان مقابله به مثل با ایران را ندارد. به همین دلیل در شروع اقدام برای تفهیم قدرت ایران به رژیم صهیونیستی باید در قالب پاسخ به تهاجم بامداد شنبه، ایران یک شوک بزرگ نظامی به رژیم صهیونیستی وارد کند. این شوک مقدمه واقعی شدن محاسبات نسبت به قدرت ایران و جبهه مقاومت است.
******
چرا طوفان الاقصی به نفع ایران شد؟
روزنامه خراسان با ارائه تحلیلی به بیان دستاوردهای عملیات طوفانالاقصی پرداخت و با برشمردن منافع آن برای ایران نوشت:
۱- کریدور شکست: اسرائیلیها در حالی آخرین گامهای ساختن کریدور اقتصادی خطرناک «ایمک» را بر میداشتند که ناگهان با طوفانالاقصی روبه رو شدند. این کریدور، همان نقشهای است که نتانیاهو در سازمان ملل به عنوان «راه برکت» به نمایش گذاشت و اعلام کرد که ایران مانع توسعه این راه است. با ایجاد این کریدور اقتصادی، راه شرق جهان به غرب آن با دور زدن ایران شکل میگرفت. دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و شرق و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه توسط اسرائیل صورت میگرفت و این موجب میشد تا هم اقتصاد ایران گرفتارتر و هم با اعمال قدرت صهیونیستها در کریدور، ورود تجهیزات فناورانه به داخل ایران سختتر شود اما طوفانالاقصی عربستان و امارات را وادار کرد تا فعلا راهاندازی این کریدور را تا تعیین تکلیف وضعیت منطقه به تعویق بیندازند و عملا به نفع اقتصاد ایران. به قول نتانیاهو طوفان اجازه نداد تا این کریدور شکل بگیرد.
۲- سر اختاپوس جواب نگرفت: اسرائیلیها، از ۲۰۱۸ تمرکزشان بر «استراتژی سر اختاپوس» است. این استراتژی میگوید که تمرکز رژیم باید روی ایران قرار بگیرد. خیلی قبلتر از این، رژیم جنوب لبنان و جولان را در سوریه اشغال کرده بودند. بعد از آن، در دهه ۲۰۰۰ با حمله مجدد به لبنان و فلسطین برای آن سرزمینها ویرانی، قتل و کشتار فجیعی به بار آورده بود که همان زمان آن چنان انتقادهای جهانی از این اقدامات وحشیانه اسرائیل بالا گرفته بود که کاندولیزا رایس وزیر وقت خارجه آمریکا در دفاع از آنها گفته بود که اینها درد زایمان خاورمیانه جدید است اما بعد از ناکامی آن سالها، در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ اسرائیل بر حمایت از داعش اقداماتش را برنامهریزی کرد. به یاد بیاورید آن عکس معروف نتانیاهو را که برای بازدید و عیادت از مجروحان داعشی به بیمارستانی در سرزمینهای اشغالی رفته بود. حالا بعد از ۱۸ سال، اسرائیل با آن سابقه و عملکرد در منطقه میخواست تمرکزش را روی ایران بگذارد. حمله به نفتکشهای ایرانی، ترور دانشمندان ایرانی، ترور صیاد خدایی و تا همین اواخر سال ۱۴۰۱ و تابستان ۱۴۰۲ لیست اقدامات رسانهای شده نتانیاهو و وزیر اطلاعرسانی اسرائیل که مرور میشود، معلوم میشود آنها چه فشاری را روی برهم زدن امنیت ایران قرار داده بودند؛ نمونه اقداماتی برای تحقق راهبرد سر اختاپوس بود اما طوفانالاقصی تمرکز اسرائیل را برای انجام اقدامات خصمانه در مواجهه با ایران گرفت و به قول نتانیاهو، امروز این اسرائیل است که «در شش جهت درون سرزمینها در حال دفاع از خود است.»
۳- نقشه تصرف همیشگی، فعلا کنار ماند: همانطور که فلسطین سرزمین مقدس اسرائیلیهاست و آنها به این دلیل آن را اشغال کردهاند؛ ایران هم برای آنها مقدس است. بهائیان ساکن حیفا، ایران را سرزمین مقدس خود میدانند. به همین دلیل آنها در دهه آخر عمر پهلوی تقریبا تمام مناصب قدرت را در اختیار گرفته بودند. تصرف ایران برای ساکنان این سرزمین امر مقدس و تاریخی شمرده میشود اما طوفانالاقصی موجب شد تا امروز حیفا زیر آتش مقاومت قرار بگیرد و دست آنها به ایران فعلا کوتاه شود.
۴- آینده شیرین: وقتی صدام حسین از منطقه رفت، روابط خصمانه ایران و عراق به چنان رابطهای تبدیل شد که «ایران و عراق؛ لا یمکن الفراق». با حذف صدام از معادلات منطقه، نه تنها سایه جنگ از بین این دو همسایه برداشته شد، بلکه روابط فرهنگی و اقتصادی گشایش یافت. هر چند حوزه اقتصادی با مداخلات آمریکایی، همچنان با اشکال روبه روست، اما کدام ایرانی است که از پیادهروی عظیم اربعین، از مهماننوازی مردم عراق نشنیده باشد؟ حالا فرض کنید با حذف و گرفتار شدن رژیم، چقدر مشکلات منطقه و چالشهای منطقه از بین میرود. طوفانالاقصی قدمی به سوی این آینده شیرین شد چرا که مهمترین عنصر وجود و حفاظتی اسرائیل یعنی بازدارندگی را از بین برد.
******
ایران در دام تعهدات خطرناک FATF میافتد؟
سایت رجانیوز نوشت: نهاد FATF مدتهاست که حتی از قالب بهظاهر فنی خود خارج شده و بهصورت علنی ابزار دست غرب و در این برهه مخصوصا رژیم صهیونیستی شده است. شناسایی دقیق جریان تامین مالی حزبالله، ماموریتی است که بهنظر میرسد توسط رژیم صهیونیستی به FATF داده شده است.
نشست دورهای «گروه اقدام مالی» (FATF) از دوم تا چهارم آبانماه در پاریس برگزار شد. یکی از نتایج مهم این نشست، تنزل جایگاه لبنان از وضعیت عادی به «فهرست خاکستری» بود؛ فهرستی که کشورهایی را شامل میشود که نیاز به نظارت و پایش بیشتری از سوی این نهاد دارند. اتخاذ این تصمیم در شرایطی که ثبات سیاسی لبنان به دلیل درگیریهای نظامی مستقیم با رژیم صهیونیستی به شدت آسیبپذیر شده است، جای تأمل و بررسی بیشتر دارد.
افزوده شدن لبنان به فهرست خاکستری در شرایطی صورت گرفت که این کشور سالها بهطور کامل با FATF همکاری کرده و استانداردهای مد نظر این نهاد را به اجرا گذاشته است. با توجه به بیانیه پایانی FATF و برنامه اقدام تعیینشده برای لبنان، میتوان دریافت که این اقدام همزمان با تلاشهای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برای تضعیف حزبالله در عرصه نظامی، به گونهای هدفمند در راستای تضعیف شبکهی تأمین مالی این گروه انجام گرفته است؛ امری که بار دیگر نقش FATF را، علیرغم ادعای غیرسیاسیبودن، در جهتگیریهای سیاسی برجسته میسازد.
در بیانیهی عمومی FATF در مورد لبنان، برنامهی اقدام این کشور در 10 بند ابلاغ شده است. چنانچه لبنان بخواهد از فهرست خاکستری FATF بیرون بیاید، باید در 10 بند مذکور پیشرفت قابل توجهی داشته باشد. اما سوال مهم اینجاست که FATF در برنامهی اقدام لبنان، چه چیزی را به این کشور ابلاغ کرده است؟
با بررسی برنامه اقدام لبنان این نکته روشن میشود که هدف این برنامه مقابله با جریان مالی حزبالله لبنان است. افزایش نظارتها بر جریانات پول نقد مخصوصا در مرزها و یا افزایش نظارت بر موسسات غیرمالی که در حوزهی طلا و سنگهای گرانبها کار میکنند، موید این قضیه است همچنین در بند 8 برنامه آمده است که لبنان باید تحقیقات پیرامون تامین مالی تروریسم را پیگیری کرده و با شرکای خارجی در این حوزه، اشتراکگذاری اطلاعات داشته باشد.
این اشتراکگذاری باید منطبق با گزارش ارزیابی FATF از لبنان باشد. در گزارش ارزیابی لبنان که در سال 2023 منتشر شده است آمده که لبنان باید تحقیقات در مورد تامین مالی تروریسم مرتبط با یک سازمان شبه نظامی محلی را پیگیری کرده و اطلاعات آن را به شرکای خارجی بهاشتراک بگذارد. واضح است که منظور از یک سازمان شبهنظامی محلی در لبنان، حزبالله بوده و دولت این کشور علاوه بر تحقیقات در مورد روش تامین مالی حزبالله، نتیجهی این تحقیقات را در اختیار هرگونه درخواست کنندهای بگذارد.
نهاد FATF مدتهاست که حتی از قالب بهظاهر فنی خود خارج شده و بهصورت علنی ابزار دست غرب و در این برهه مخصوصا رژیم صهیونیستی شده است. شناسایی دقیق جریان تامین مالی حزبالله، ماموریتی است که بهنظر میرسد توسط رژیم صهیونیستی (که عضو اصلی FATF است) به FATF داده شده است. حال مسئولین دولتی و موافقان همکاری با FATF باید جواب دهند، نهادی که اینگونه ابزار دست رژیم صهیونیستی است، چگونه میتواند با جمهوری اسلامی تعاملی منصفانه و دارای منفعت داشته باشد؟
******
طمع امارات به جزایر سهگانه هم تقصیر ایران شد!
روزنامه جوان نوشت: جبهه اصلاحات ایران به ریاست آذر منصوری، از افراد رادیکال اصلاحطلب هفته گذشته بیانیهای علیه اقدام اتحادیه اروپا در حمایت از ادعای بیاساس امارات درباره جزایر سهگانه ایرانی صادر کرد. این بیانیه گرچه وطندوستانه و در دفاع از تمامیت ارضی ایران و علیه اتحادیه اروپا نوشته شده، اما در نهایت ایران را مقصر شرایط موجود میداند و تصریح میکند که تا وقتی سیاست خارجی ایران اصلاح نشود، نمیتوان مانع تلاشهای دشمنان علیه ایران و خاک ایران شد.
این بیانیه همچنین اتخاذ چنین مواضعی را نشانی از «آسیبپذیری فزاینده جمهوری اسلامی» دانسته است که به زعم اصلاحطلبان به دلیل سیاست خارجی نادرست جمهوری اسلامی است: «اتخاذ چنین مواضعی توسط دولتهای خارجی، نشان از آسیب پذیری فزاینده جمهوری اسلامی در صحنه بینالمللی دارد. عامل اساسی تنزل جایگاه شایسته ایران در جهان، کاهش شدید و مداوم قدرت اقتصادی تحریم شده ایران است. جمهوری اسلامی ایران باید هرچه سریعتر از تله تحریمهای جهانی خارج شده و به جایگاه قدرتمند شایسته ملت ایران در اقتصاد جهانی بازگردد. تا زمانی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از روند بحرانی کنونی فاصله نگیرد و در خدمت قدرتمندتر شدن ایران در جهان و رفع بحرانهای جهانی ایران و رفع تحریمهای جهانی اقتصاد ایران قرار نگیرد، با نهایت تأسف نمیتوان مانع تلاشهای دشمنان و رقیبان، علیه ملت ایران و ایران زمین شد.»
این بخش بیانیه در نوع خود موضعگیری جالب توجهی است به چند دلیل:
اول آنکه در قسمتهای مختلف بیانیه یک جداسازی هدفدار بین ایران و جمهوری اسلامی ایران انجام شده است و آگاهانه، ضعفهای ادعایی به «جمهوری اسلامی ایران» و در واقع به نظام نسبت داده شده و دفاعیات صرفاً از «ایران» انجام شده تا مبادا کسی تصور کند جبهه اصلاحات ایران کوچکترین نسبتی با جمهوری اسلامی دارد!
در همان آغاز بیانیه، آمده که اتحادیه اروپا حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بر جزایر سه گانه را زیر سؤال برده، در حالی که موضوع تمامیت ارضی است و نه حاکمیت یک نظام خاص. در بند دوم هم که از آسیب فزاینده میگوید، این آسیب را متوجه «جمهوری اسلامی» کرده است و بعد هم از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران انتقاد میکند.
دوم آنکه نظام حاکم بر ایران را مقصر میداند که اتحادیه اروپا چنین موضعی علیه تمامیت ارضی ایران گرفته است و به جای اشاره به دلایل اصلی این زیاده خواهی و تلاش غرب برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران، دنبال اثبات نظر خود در سیاست خارجی رفته است، زیرا اصلاحطلبان راه حل تمام امور را در تغییر سیاست خارجی ایران میدانند و از نظرشان هم این اصلاح باید با تن دادن به خواستههای غرب انجام پذیرد. از نگاه آنان دلیل همه مشکلات تحریمها و دلیل تحریمها هم رویکرد نادرست جمهوری اسلامی است و این جمهوری اسلامی است که باید اصلاح شود و نه سیاستهای غرب!
سوم آنکه اصلاحطلبان در این بیانیه، جمهوری اسلامی را در عرصه جهانی آسیبپذیر دانسته و این آسیبپذیری را رو به افزایش توصیف کردهاند.
این بیانیه گرچه علیه امارات و اتحادیه اروپا و مدافعان آنان نوشته شده، اما در تضعیف حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران همراه همان امارات و اتحادیه اروپاست. چه آنکه این بیانیه هم جمهوری اسلامی را تضعیف میکند. جدلهای دیپلماتیک و ارضی در همه جای دنیا وجود دارد و عجیب نیست؛ عجیب این است که در میانه مقابله با دشمن خارجی، یک جریان خارجی تیربار واژههای سیاسی خود را علیه نیروی خودی بگیرد.
******
اصرار اصلاحطلبان برای پاسخندادن به اسرائیل!
سایت مشرقنیوز نوشت: بررسی دیدگاه ها برخی چهرهها و رسانه های جریان اصلاح طلب بیانگر آن است که آنان گرچه حق پاسخ ایران به رژیم صهونیستی را مشروع می دانند اما در عین حال توصیه می کنند ایران این حق مشروع را تبدیل به امتیاز گیری کند!
در این میان عمادالدین باقی طی یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت:
«گرچه ایران از لحاظ قوانین بینالملل حق دارد در پاسخ به تجاوز بامداد ۵ آبان ماه اقدامات متناسب انجام دهد اما ابعاد عملیات شب گذشته نشان میدهد که آمریکا و اسرائیل مایل به ورود به جنگ گسترده نیستند لذا توصیه میشود ایران که قدرت آفندی و پدافندی خود را در هفتههای اخیر به خوبی نشان داده و دنیا میداند که قادر به تنبیه مجدد رژیم اسرائیل است برای نشان دادن صلحجویی به جهانیان، به جای واکنش نشان دادن، آرایش نظامی بگیرد اما همزمان با امتیاز گرفتن، خواستار آتشبس و عقبنشینی اسرائیل در لبنان و غزه شود و چرخه پینگپنگ را متوقف کند. در مرحله اول و قبل از پاسخ دادن به تجاوز بامداد ۵ آبان ماه، موازنه کنونی همچنین حق دفاع مشروع ایران، بهترین فرصت برای صلح در منطقه و مجبور کردن رژیم صهیونیستی به آتشبس و عقبنشینی در لبنان و غزه و آزادی گروگانهای اسرائیلی با میانجیگری ایران، مشروط به عقبنشینی اشغالگران از غزه است».
در رابطه با این اظهارات میتوان گفت که طبق راهبردی تاکید نظام، ایران پاسخ هرگونه تعرض به ایران اسلامی را به عنوان یک پیش فرض قطعی همواره در نظر گرفته و در این زمینه نه شتابزده عمل خواهد کرد و نه تعلل خواهد داشت.
از سوی دیگر تلاش برای تولید هراس از جنگ و… محوری است که بی شک باید مورد انتقاد قرار گرفته و تاکید داشت که در موضوع امنیت، حفظ امنیت روانی جامعه بسیار مهم است. ایجاد ترس و تردید در دلهای مردم، مردود است و قرآن در این زمینه صراحت دارد.
******
عزم دولت برای حفظ ظریف
معاون حقوقی رییسجمهور گفت: احتیاج دارد که یک مقدار قانون به کارگیری افراد در مشاغل حساس بازتر و ضابطهمند شود. در موارد استثنا و ضرورت، یک مرجع برای آن مشخص شود چون در حال حاضر به طور مطلق منع شده است در حالی که در برخی از موارد ضرورت دارد که انعطافی وجود داشته باشد. خصوصاً در مواردی که نظام نیازمند برخی افراد است.
حجتالاسلام مجید انصاری معاون حقوقی رییسجمهور در گفتوگو با ایلنا، در رابطه با تغییر قانون به کارگیری افراد دوتابعیتی و یا دارای همسر و فرزندان دوتابعیتی در مشاغل خاص و حساس، تصریح کرد: دولت برای اصلاح این قانون یعنی به کارگیری افراد در مشاغل خاص یک پیشنویس لایحهای را آماده و تصویب کرده است و در فرآیند تقدیم به مجلس قرار دارد. ما به دنبال اصلاح این قانون هستیم. از جزئیات این قانون بعدا مطلع خواهید شد.
وی در رابطه با تغییرات قانون مذکور، گفت: عمدتاً بحث در رابطه با اصلاح بند الف ماده ۲ این قانون است که مربوط به تابعیت فرد یا فرزندان و همسر او است؛ چون این قانون اطلاق دارد و این اطلاق شامل انواع تابعیت حتی تابعیت قهری هم شده است که به هر حال مشکلاتی را ایجاد میکند.
انصاری گفت: احتیاج دارد که یک مقدار این قانون بازتر و ضابطهمند شود و در موارد استثنا و ضرورت، یک مرجعی برای آن مشخص شود چون در حال حاضر به طور مطلق منع شده است در حالیکه در برخی از موارد ضرورت دارد که انعطافی در قانون وجود داشته باشد. خصوصاً در مواردی که نظام نیازمند برخی افراد است. به هر حال ما اصلاحیهای را تقدیم مجلس خواهیم کرد.
در هفتههای اخیر که بحث تغییرات در قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» مطرح شده، بسیاری از تحلیلگران اینگونه تعبیر کردهاند که این اقدام صرفاً در راستای تسهیلشدن ادامه کار محمدجواد ظریف در دولت بوده که با توجه به قانون فعلی امکان حضور در دولت را ندارد. صحبتهای معاون حقوقی رئیسجمهور حاکی از عزم جزم دولت برای اصلاح قانون فعلی و حفظ محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور است.
******
روایتی از تلاش شهید رئیسی برای تأیید دیگر نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد دولت سیزدهم و از چهرههای نزدیک به شهید رئیسی، در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر به بیان ناگفتههایی از ارتباط نزدیک خود با رئیسجمهور شهید و رویکرد آیتالله رئیسی نسبت به مسائل مختلف پرداخت. بخشهایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
*در انتخابات سال ۱۴۰۰ حاج آقا بسیار دیر وارد عرصه انتخابات شد. میدانید در مورد انتخابات همیشه میگویند کسی که رأی بالایی دارد اغلب در انتخابات ۸ سال یک بار آن را کسب نمیکند. انتخابات را میبازد مثال آن سال ۷۶ است که آقای ناطق نوری چند برابر آقای خاتمی در افکارسنجی رأی داشت و در انتها آقای خاتمی با فاصله بسیار زیادی برنده انتخابات شد. همینطور در سال ۸۴ آقای احمدی نژاد با آقای هاشمی و در سال ۹۲ آقای قالیباف با آقای روحانی؛ خیلیها در آن زمان به ما میگفتند شما اشتباه میکنید حاج آقا محبوبیت بسیار زیادی در قوه قضائیه دارد و ایشان را به انتخابات وارد میکنید که در آنجا دیگر ایشان رئیس قوه نیست که حریم را نگهدارند بلکه میآیند و گذشته را شخم میزنند به اتفاقهای سال ۶۷ اشاره میکردند. به همین دلیل حاج آقا با حساسیت وارد این عرصه شد.
*ما تنها کمپین انتخاباتی بودیم که ایشان با همان میزان محبوبیتی که وارد شد با همان میزان نیز در انتخابات رأی آورد. شاید کمتر در تحلیلهای رسانهای این موضوع را دیده باشید. به هر حال ایشان دو رقیب از جناح مخالف داشتند که بسیار تند سخن میگفتند و برخی از اتهامات آنها تا همین الان نیز مایه تمسخر است، یعنی اینقدر حتی کنه با ایشان صحبت میکردند با اینکه در کسوت رئیس قوه قضائیه بود اما در جایگاه کاندید انتخابات قرار گرفته بود.
*در سال ۹۶ نیز ایشان یک دور تجربه تخریبهای وسیع را داشت. آقا بعد از آن فرمودند جای قاتل و شهید عوض شد، جای جلاد و شهید عوض شد؛ سر همین بحثها رئیس جمهور آن دوره، فضای تبلیغاتی از مسمومی را خود رئیس جمهور مستقر علیه ایشان شروع کرد که مردم ۴۰ سال از اعدام پرهیز میکنند و در واقع نوک حمله را به گذشته برد که آقای رئیسی را به عنوان نماد همه آن مباحث سختگیرانه معرفی کرد و با این عناوین میخواستند مردم را بترسانند، رئیسی با این تجربه تخریب قبلی و با این وضعیت وارد انتخابات شد.
* آن شب که شورای نگهبان به جمعبندی رسیده بود آقای رئیسی خودش به شورای نگهبان نامه نوشت و با اعضای مؤثر در این حوزه تماس گرفت که اگر امکان دارد حضور کاندیداهای دیگر را نیز فراهم کنید. برخی استدلال میکردند اگر رقبای دیگری نیز وارد این عرصه میشدند حتماً رأی ایشان بالای ۲۳ و ۲۴ میلیون میشد. چرا که ایشان مطابق همه نظرسنجیها محبوبیت بالای ۷۰ درصد داشت.
*من مسئول همه برنامههای رادیویی و تلویزیونی ایشان بودم. در هر سه مناظره تلویزیونی انتخابات من کنار ایشان بودم. مجموعه خاطرات شیرین من در همکاری با آقای رئیسی بود و در کار او مو رو از ماست بیرون میکشید و اصلاً اهل تسامح نبود. هرچند که یک رأفت عمومی داشت اما نسبت به حلقه یک افرادی که با او کار میکردند بسیار سختگیر بود. برخی حرفهایی که میگویند او تحت تأثیر فلانی بود برای ما شبیه یک جوک است؛ ایشان تحت تأثیر هیچ کسی نبود حتی تحت تأثیر همسرش نبود. فردی با مشرب باز بود و حرفها را میشنید و هاضمه قدرتمندی داشت.
******
واکنش سخنگوی قوه قضائیه به ادعاها درباره پایان حصر موسوی و کروبی
سخنگوی قوه قضاییه درباره آخرین وضعیت رفع حصر محصورین توضیحاتی را ارئه داد.
اصغر جهانگیر سخنگوی قوه قضاییه در گفتوگو با ایلنا، درباره آخرین جزئیات رفع حصر میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و اینکه برخی از جمله دبیرکل حزب موتلفه اعلام میکنند که موضوع حصر پایان یافته است، عنوان کرد: اولا باید این سوال را از کسی که این موضوع را مطرح کرده پرسید باید از کسی که گفته این اتفاق افتاده است منشأ حرفش پرسیده شود. در ثانی، به دلیل آنکه این موضوع در صلاحیت مصوبات شورای عالی امنیت ملی بوده لذا آنها ورود میکنند و هر زمان سیاستگذاری لازم را انجام دهند، اطلاعرسانی لازم صورت خواهد گرفت.
جهانگیر در پاسخ به این سوال که پیگیری قوه قضاییه درباره رفع حصر به چه صورتی است گفت: قوه قضاییه بر اساس سیاستهای کلی نظام عمل خواهد کرد.