به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، تغییرات اقلیمی جهانی تأثیرات جدی بر ایران گذاشته و کشور را با چالشهایی از جمله ناترازی انرژی و کمبود منابع مواجه کرده است. علیرغم برخورداری ایران از ظرفیتهای عظیم انرژیهای تجدیدپذیر، وابستگی به سوختهای فسیلی همچنان ادامه دارد. با این حال، کشور قابلیت تولید برق از منابع انرژی خورشیدی و بادی را دارد و طبق گزارشها، تنها با بهرهبرداری از ۵ درصد از ظرفیت کویر لوت، میتواند به برقرسانی در کل خاورمیانه کمک کرده و حتی صادرات برق داشته باشد.
ایران به عنوان کشوری غنی از منابع طبیعی، از جمله نفت و گاز، در سالهای اخیر به خوبی از داشتههای خود بهرهبرداری نکرده است. این کشور که همواره به منابع فسیلی خود تکیه کرده، اکنون با مشکلات جدی در تأمین انرژی روبهروست. در حالی که بحران انرژی در جهان به دلیل تغییرات اقلیمی و استفاده نادرست از منابع طبیعی تشدید شده، ایران نیز بهطور جدی با ناترازی انرژی مواجه است.
رامین مهمانپرست، دیپلمات با سابقه کشورمان، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: مصرف روزانه بنزین و گازوئیل در ایران به ۲۲۰ تا ۲۴۰ میلیون لیتر رسیده است و تولیدات داخلی دیگر پاسخگوی این نیاز نیست؛ به همین دلیل ایران به واردات این منابع روی آورده است. این ناترازی انرژی تأثیرات مستقیمی بر بودجه کشور گذاشته و مانع از اجرای پروژههای عمرانی و توسعهای میشود. با توجه به اهداف رشد ۸ درصدی در برنامه توسعه هفتم، قطعیهای انرژی در کارخانهها و نیروگاهها به یک چالش جدی تبدیل شده است.
او با اشاره به مشکلاتی که این موضوع برای کشور به وجود آورده، گفت: این ناترازی مشکلات جدی برای تولید و اشتغال ایجاد کرده و فشار مستقیم بر بودجه ملی وارد میکند و کسری بودجه را افزایش میدهد. در نتیجه، بودجههای عمرانی و توسعهای کاهش یافته و توان دولت در پیشبرد طرحهای زیربنایی به شدت محدود شده است. این وضعیت بهطور مستقیم بر زندگی مردم تأثیر گذاشته و به افزایش بیکاری و تورم منجر شده و مشکلات اقتصادی کشور را تشدید کرده است.
مهمانپرست در ادامه افزود: همچنین بحران کمآبی یکی از چالشهای اساسی کشور است. ایران نه تنها با کمبود آب داخلی مواجه است، بلکه دیپلماسی ضعیف در تأمین حقآبه از کشورهای همسایه نیز این بحران را تشدید کرده است. نیاز به تغییر سیاستهای کشاورزی و کاهش مصرف آب در تولیدات با ارزش افزوده پایین، از جمله راهکارهایی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
مهمانپرست اضافه کرد:«کارشناسان بر این باورند که برای مقابله با این بحرانها، نیاز به یک هسته مرکزی تصمیمگیرنده قوی در ساختار اقتصادی و دیپلماسی کشور وجود دارد تا با هماهنگی تمامی بخشها، استفاده بهینه از منابع انرژی و آب انجام شود.»
این کارشناس افزود:در همین حال، کارخانهها و نیروگاههای کشور به دلیل کمبود انرژی، با قطعیهای مکرر برق و گاز مواجه هستند. این قطعیها نه تنها تولید صنعتی را مختل کرده، بلکه بر برنامههای توسعهای کشور نیز تأثیر منفی گذاشته است. طبق برنامه توسعه هفتم، ایران هدفگذاری کرده است که به رشد اقتصادی ۸ درصدی دست یابد؛ اما بدون تأمین پایدار انرژی، رسیدن به این هدف امری غیرممکن به نظر میرسد. رشد اقتصادی، بدون تولید پایدار امکانپذیر نیست و وقتی تولید به دلیل کمبود انرژی دچار وقفه شود، درآمدهای پیشبینیشده محقق نخواهند شد. این وضعیت فشار بر مردم را افزایش داده و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را تشدید میکند.
این دیپلمات با سابقه کشور می گوید:یکی از اشکالات اصلی در ساختار اقتصادی کشور، نبود یک هسته مرکزی و قدرتمند برای تصمیمگیریهای اقتصادی است. تصمیمگیریهای پراکنده و عدم هماهنگی بین نهادهای مختلف، مانع از پیگیری یک سیاست منسجم و هدفمند در بخش انرژی شده است. این وضعیت نیازمند یک هسته مرکزی قدرتمند است که بتواند سیاستهای کلان اقتصادی را تدوین و ابلاغ کرده و تمامی بخشها موظف به اجرای آن باشند.
او در ادامه افزود: به عنوان مثال، در شرایطی که کشور با بحران انرژی مواجه است، استفاده از مزیتهای نسبی مانند انرژی خورشیدی و بادی باید در اولویت قرار گیرد. این منابع نه تنها پایدار و تجدیدپذیر هستند، بلکه میتوانند به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و مقابله با تغییرات اقلیمی کمک کنند. با این حال، تا کنون هیچ هسته قدرتمند و متمرکزی برای تصمیمگیری و پیگیری این مسیر وجود نداشته است.
سخنگوی اسبق وزارت خارجه در ادامه می گوید:علاوه بر بحران انرژی، ایران با بحران آب نیز دستوپنجه نرم میکند. بسیاری از شهرها و استانهای بزرگ کشور با خشکسالی و کمآبی شدید روبهرو هستند. این بحران نه تنها زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار داده، بلکه بخش کشاورزی و تولیدات صنعتی کشور را نیز با چالشهای جدی مواجه کرده است. دیپلماسی ضعیف در تأمین حقآبه از کشورهای همسایه نیز این بحران را تشدید کرده است.
مهمانپرست ادامه داد:ایران باید بهسرعت سیاستهای کشاورزی خود را تغییر دهد و به جای تمرکز بر تولید محصولاتی که مصرف آب زیادی دارند و ارزش افزوده کمی به همراه دارند، به سمت کشاورزی فراسرزمینی حرکت کند. این تغییر نه تنها به کاهش مصرف آب کمک میکند، بلکه میتواند به افزایش بهرهوری و حفظ منابع آبی کشور نیز منجر شود.
او همچنین گفت:علاوه بر این، باید توجه داشت که بحران آب تنها یک مسئله داخلی نیست. جنگهای آینده ممکن است بر سر منابع آبی شکل بگیرد و ایران نیز در این مسیر قرار دارد. استفاده از دیپلماسی قوی و تمام ظرفیتهای ملی برای تأمین حقآبه از کشورهای همسایه، یکی از اولویتهای اساسی کشور باید باشد. اما حتی در صورتی که تمامی حقآبه تأمین شود، باز هم بحران آب یک معضل جدی است که نیاز به برنامهریزی دقیق و مدیریت بهینه منابع دارد.
مهمانپرست با ذکر خاطره ای از یک تیم اروپایی ادامه داد: در زمانی که من سفیر لیتوانی بودم ،یک گروه تحقیقاتی سرمایه گذاری با حسرت از ظرفیتهای آفتاب و تابش نور خورشیدی که در ایران داریم حرف می زد و می گفت با این زاویه تابش چه میزان انرژی برق می توان تولید کرد.
این کارشناس در نتیجه گفت:برای مواجهه با بحرانهای انرژی و آب، ایران نیاز به یک بازنگری اساسی در سیاستهای کلان خود دارد. استفاده بهینه از منابع انرژی تجدیدپذیر، تغییر سیاستهای کشاورزی، بهرهگیری از دیپلماسی قوی و ایجاد یک هسته مرکزی قدرتمند برای تصمیمگیریهای اقتصادی از جمله راهحلهایی هستند که میتوانند کشور را از بحران فعلی نجات دهند.
مهمانپرست با توجه به شرایط بحرانی که کشور در آن قرار دارد می گوید:بدون اقدام فوری و موثر در این زمینهها، نه تنها توسعه اقتصادی کشور متوقف خواهد شد، بلکه مشکلات اجتماعی و اقتصادی بیشتری نیز به دنبال خواهد داشت. آینده ایران وابسته به این است که چگونه با چالشهای امروز خود مقابله کند و آیا میتواند از فرصتهای موجود برای ساختن آیندهای پایدار و روشن استفاده کند یا خیر.