به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، برنامه تلویزیونی میز اقتصاد با حضور آقای محمد طاهر رحیمی کارشناس مسائل اقتصادی و آقای میلاد ترابی فرد کارشناس اقتصاد بین الملل به بررسی موضوع اقتصاد رژیم صهیونیستی در باتلاق جنگ پرداخت.
مشروح گفتگوهای این برنامه را در ادامه می بینید:
سوال: آقای رحیمی، بعد از عملیات طوفان الاقصی اقتصاد رژیم صهیونیستی چه روندی را طی کرد؟
رحیمی: ما برای این که بخواهیم تحلیل بکنیم اثرات جنگ را بر اقتصاد رژیم صهیونیستی، ابتدا باید یک توجهی بکنیم به آن چشم انداز خیلی وسیع و آن در باغ سبزی که صهیونیستها هفتاد سال است دارند تلاش میکنند این را به دنیا نشان بدهند، دارند تلاش میکنند یک چشم انداز خیلی ویژهای نسبت به سرمایه گذاری در سرزمینهای اشغالی، زندگی در سرزمینهای اشغالی، در قالب رویافروشی این را به دنیا دارند میفروشند، اما بعد از هفت دهه اشغالگری و جنایت در سرزمینهای اشغالی، الان شاهد سقوط یکسری شاخصهای اقتصادی هستیم که در گزارش شما هم بود، اما خسارتی که به رژیم صهیونیستی دارد وارد میشود فقط منحصر به این شاخصهای روبنایی اقتصاد رژیم صهیونیستی نیست، بلکه یک سری خسارات بسیار جدی زیربنایی و راهبردی تری استراتژیک تری به رژیم صهیونیستی وارد شده که آنها به نظر من خیلی مهمتر از این شاخصهایی است که ملموس و شاید قابل اندازه گیری در قالب عدد قابل بیان باشد.
ما بخواهیم همین شاخصهای روبناییتر را هم یک کم باز بکنیم تا در قسمتهای بعدی به شاخصهای زیاد بناییتر برسیم میتوانیم بگوییم که شما مثلا اخیرا یکی از مهمترین رسانههای اسرائیلی گزارشی را منتشر کرده از وضعیت اقتصادی این رژیم، این گزارش حاوی این گزارههای جالب است که مغازهها تعطیل شدند در شهری مثل شهر حیفا، خطوط هوایی عملا پروازهایشان را به سمت سرزمینهای اشغالی لغو میکنند، کسب و کارها دچار ورشکستگیهای قابل توجهی شدند ۴۶ هزار کسب و کار در جغرافیای بسیار کوچک رژیم صهیونیستی ورشکسته شدند ۷۵ درصد اینها کسب و کارهای کوچک و متوسط بودند هتلهایی که در سرزمینهای اشغالی متناسب با همان چشم انداز، متناسب با همان رویافروشی ایجاد شده بود در طی این هفتاد سال برای رونق گردشگری، برای ایجاد بسترهای سرمایه گذاری این هتلها الان محل اسکان آوارگان اشغالگر از شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی شده بخاطر جنگ اخیر، بسیاری از قراردادها و پروژهها لغو شدند اینها گزارشهایی است که مهمترین رسانه خود رژیم صهیونیستی دارد اعلام میکند، یا مثلا شما حوزه گردشگری رژیم را اگر بررسی کنید میبینید گردشگری کاملا در سرزمینهای اشغالی از بین رفته گردشگری که در سال ۲۰۱۹ به اندازه نصف جمعیت اشغالگران ساکن سرزمینهای اشغالی گردشگر وارد رژیم صهیونیستی شده این در راستای همان در باغ سبزی است که اسرائیل به دنیا نشان میداد و حالا حماسهای به نام هفت اکتبر باعث شده که عملا در تمام این شاخصهای روبنایی اقتصاد که باز میگویم در درجه دوم بعد از آن شاخصهای استراتژیک اقتصادی و سیاسی و امنیتی قرار میگیرد حتی در همین شاخصها هم رژیم صهیونیستی دچار سقوط جدی شود، جالب است مثلا سی ان ان گزارشی را تهیه کرده که یکی از بزرگترین خسارات جنگ اخیر، یکی از بزرگترین تلفات جنگ اخیر اقتصاد رژیم صهیونیستی بود، یعنی اقتصاد رژیم صهیونیستی را به عنوان یکی از تلفات جنگ اخیر دارند صورت بندی میکنند یا همین کاهش رتبه اعتباری ما شاید یک خط خبر از آن بخوانیم و بگذریم، اما این کاهش رتبه اعتباری در بلند مدت برای اسرائیلی که آن چشم انداز بسیار توسعه یافته را از خودش به دنیا هفت دهه تلاش کرده بود که نشان دهد به معنای کاهش سرمایه گذاری است به معنای بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری در سرزمینهای اشغالی است به معنای کاهش جریان سیال ارزی که عامل ثبات اقتصادی در سرزمینهای اشغالی بوده به این معناست، به معنای کاهش حتی توان خود رژیم صهیونیستی برای تامین مالی از خارج سرزمینهای اشغالی است فلذاست که میبینیم که رئیس بانک مرکزی رژیم صهیونیستی اعلام میکند که ناگزیر شدند در یک بازه زمانی کوتاه فقط در یک قلم حدود ۲۰ درصد از ذخایر ارزی شان را صرف کنند برای این که بتوانند ارزش پول رژیم را عملا مانع از سقوط بیشتر آن بشوند یا مثلا شما ببینید باز طبق گزارش اوای سی دی رژیم صهیونیستی بیشترین میزان رکود را در بین ۳۸ کشور عضو این سازمان اوای سی دی داشته از زمان شروع جنگ، خروج سرمایه از رژیم صهیونیستی از سرزمینهای اشغالی در بعضی از گزارشها دوبرابری افزایش پیدا کرده، سرمایه گذاری در بعضی حوزهها تا هفتاد درصد کاهش پیدا کرده در سرزمینهای اشغالی، از این روست که باز اکونومیست یک گزارشی را تهیه میکند اخیرا راجع به وضعیت اقتصادی و امنیتی سرزمینهای اشغالی که سرزمینهای اشغالی و صهیونیستها با یک کابوس اقتصادی مواجهند، کابوس اقتصادی که از فرار سرمایه شروع میشود منجر به ورشکستگی بانکها میتواند شود و این ریسک الان گریبان رژیم صهیونیستی را میتواند بگیرد و در نهایت با سقوط بسیار ویژه در ارزش پول رژیم صهیونیستها مواجه شوند و شما در نظرسنجیهایی که در خود سرزمینهای اشغالی هم انجام شده اگر آنها را هم دقت کنند عزیزان، در بعضی از نظرسنجیها ۹۱ درصد، ۹۲ درصد اشغالگران ساکن سرزمینهای اشغالی که با آن در باغ سبز، با آن رویافروشی عملا آمدند در سرزمینهای اشغالی اسکان پیدا کردند ۹۱ درصد اینها نسبت به ادامه جنگ نگران و یا بسیار نگران هستند یعنی سطح نگرانی در آن سرزمینهای اشغالی بسیار بالاست که در قسمتهای بعدی ما آن شاخصهای راهبردی که رژیم صهیونیستی آسیب دیده را هم بپردازیم.
سوال: نکته جالب این است که ما فعلا داریم درباره خبرهایی که در رسانههای خود رژیم دارد منتشر میشود یا موسساتی که دارند ارزیابی میکنند وضعیت را داریم از آنها خبر میدهیم هنوز وارد تحلیل این موضوعات نشدیم موضوعاتی هست که داریم در رسانههای خودشان میبینیم. آقای ترابی فرد شما بگویید رشد اقتصادی از سال گذشته تا الان در رژیم چقدر تغییر کرده است؟
ترابی فرد: پیش از این که ما در رابطه با اثرات جنگ بر اقتصاد رژیم صهیونیستی صحبت کنیم قبل از آن باید بگوییم اساسا داریم راجع به چه چیزی صحبت میکنیم، اقتصاد رژیم صهیونیستی در ابتدای تاسیس آن در ۱۹۵۰ مجموع صادرات و واردات از آن کیک اقتصاد رژیم صهیونیستی چیزی تقریبا ۳۶ درصد است یعنی ۳۱ درصد واردات و ۴ درصد صادرات است، امروزی که ما با این موجودیت اشغالگر روبرو هستیم این نسبت رسیده بین ۶۰ تا ۷۰ درصد و در این ۷۰ درصد حدود ۴۰ درصد آن صادرات است، یکسری اتفاقات این وسط افتاده که خیلی مهم است دانستن آن، از مهمترین اتفاقات این است که اینها پیمان تجارت آزاد در دهه ۶۰، پیمان تجارت آزاد با اروپا در دهه ۶۰، در دهه ۸۰ با آمریکا، کاهش موانع تجاری در دهه ۹۰ و یک اتفاق خیلی مهمی که در دهه ۹۰ میافتد فروپاشی شوروی است و آغاز جهانی سازی یک اتفاقی که رقم میزند این است که حدود دو میلیون نفر از اتباع یهودی ساکن کشورهای تازه استقلال یافته شوروی از شوروی میآیند داخل رژیم طی این دهه و یک جریان آزاد سرمایه و جهانی سازی که رخ میدهد باعث میشود که چند تا اتفاق میافتد، یک: وقتی شما جریان آزاد سرمایه و جریان آزاد نیروی کار بین کشورها برقرار میشود، براحتی روابط قدرت جدیدی میان این بازیگر اسرائیل با سایر کشورها برقرار میشود، یا رفت و آمد نیروی کار از سایر کشورها به رژیم و بالاعکس، مثلا میبینیم تا دهه ۸۰ اینها از کارگران ارزان قیمت فلسطینی استفاده میکردند ولی از آن جا به بعد دارند از کارگر ارزان قیمت هندی مثلا استفاده میکنند.
در واقع روابط قدرت و روابط اقتصادی – سیاسی در طی این ۲۰-۳۰ ساله ایجاد شده که میشود گفت وقتی داریم درباره رژیم صهیونیستی اقتصادش ارزیابی میکنیم درباره اقتصاد درون سرزمینهای اشغالی صحبت نمیکنیم، بلکه یک اقتصاد فراتر از این محدوده داریم صحبت میکنیم، اقتصادی که با ترکیه، با روسیه، چین، هند، کشورهای اروپای شرقی و کشورهای اینچنینی روابط گسترده پیدا کرده، همچنین نکته مهمی که وجود دارد در این ترکیب تجارت رژیم صهیونیستی این است که نکته مهمی هست این که در دوره جهانی سازی فناوریهای ارتباطی، فناوریها گسترش پیدا میکند یکی از مزیتهایی که رژیم صهیونیستی میآید روی آن سرمایه گذاری میکند همین بحث فناوریها است و تجهیزات مرتبط با آن است این جا قلاب رژیم صهیونیستی و صنایع آمریکایی به هم گیر میکند و این رابطه باعث میشود که فناوری و سرمایه آمریکایی وارد رژیم صهیونیستی بشود، طی یک دهه اخیر، سهم تجارت کالاهای فناورانه در رژیم صهیونیستی ۱۸۰ درصد رشد کرده الان تقریبا فکر میکنم ۸۰ میلیارد دلار اینها تجارت در این حوزه را دارند.
سوال: صادر کننده فناوری هستند؟
ترابی فرد: بله، روابط شان خیلی در این زمینه عمیق هست و همین است که روابط شان را مثلا با هند میسازد، با امارات متحده عربی میسازد، از چند تا فاکتور این را میسازد یکی فناوری یکی تجارت طلا و جواهرات و اینها است، یک نکته مهمی که وجود دارد این است که اقتصاد فناوری روی نیروی انسانی خیلی تکیه دارد در یک سال اخیر اتفاقی که افتاده صهیونیستها مجبور شدند آن سرمایه گذاری در طرحهای اینچنینی را کاهش دهند و همچنین نیروی انسانی که تا دیروز برنامه نویسی میکرد در صنایع فناور مشغول کار بود، مجبور شده که بخشی از آن نیروی کار مجبور شده که به جبهههای جنگ برود و آنجا کشته شود، زخمی شود و مسائلی از این حیث رخ بدهد، یک نکته مهمی که وجود دارد این است که بله اینها هزینههایی برای رژیم صهیونیستی داشته و نکته مهمتر این است که عمده این هزینهها بیشتر در آن ۲۰ روز اول جنگ است تا نقطهای که رژیم صهیونیستی وارد غزه میشود.
بعد از آن شروع میکنند اینها خودشان را بازیابی کردن، هر چند باز دوباره نمیتوانند به نقطه قبل از جنگ برسند، ولی یکسری عوامل اقتصاد سیاسی بین المللی وجود دارد که رژیم صهیونیستی را همچنان دارد تقویت میکند، از جمله مثلا ارز شکل رژیم صهیونیستی در بازارهای مالی آمریکا ثبت شده است و اینها میتوانند آن را اوراق قرضه منتشر کنند در همان ۲۰ روز جالب است بدانید آنقدر وضع خراب بود که اصلا اعلام عمومی نکردند برای فروش فکر میکنم هفت میلیارد دلار اوراق قرضه که اگر اعلام میکردند اصلا یک نرخ خیلی پایینی میخورد خیلی برایشان بد میشد، اصلا اعلام عمومی نکردند همین جور غیر شفاف معامله را انجام دادند تعیین مالی انجام شد، وضع خیلی بدی داشتند، نکته مهمی که وجود دارد این است که تمام این مزایا و تمام این روند، تمام مزایای اقتصادی که اینها از دوره جهانی سازی ساخته بودند به این نقطه رسیده بودند به همان نکتهای رسیدند که آقای رحیمی هم اشاره کردند به یک رویا داشتند میفروختند آن رویا چه بود؟
رویا این بود که رژیم صهیونیستی بشود قطب اقتصادی و فناوری منطقه که ما آن را در کوریدور آیمک میبینیم، کوریدور آیمک اتصال زیرساختهای حمل و نقلی مثل راه آهن و اینها نیست بلکه یک ائتلاف اقتصادی است در حوزههای مختلف در کالاهای فناورانه، طلا و جواهر آلات، نیروی انسانی متخصص و امثال اینها، به نظرم طوفان الاقصی شلیک به این نقطه گرانیگاهی بود و همانطور که آقای رحیمی هم به آن اشاره کردند، به این رویا شلیک شد ولی نیازمند این است که ابتکارهایی که در طوفان الاقصی رخ داد ادامه پیدا کند و این ابتکارها در درجه اول اقتصادی اند، سیاسی اند و در درجه آخر نظامی اند، تا نتواند رژیم صهیونیستی خودش را بازیابی کند.
سوال: آقای رحیمی، به شاخصها هم یک اشاره کلی داشته باشیم که شاخصهای اقتصادی از جنگ چه تاثیراتی گرفتند تا وارد مصادیق هم بشویم، بنادر چه اتفاقی افتاده یا به گردشگری که شما اشاره کردید و موضوعات دیگر؟
رحیمی: اقتصاد رژیم در بازه زمانی سه ماهه انتهایی ۲۰۲۳ طبق گزارش خودشان بیش از ۲۰ درصد، ۲۰ و ۶ دهم درصد دچار انقباض شد صادرات شان حدودا ده درصد کاهش پیدا کرد، صادراتی که سالها بود افزایشی بود، اما در اثر طوفان الاقصی کاهش پیدا کرد.
سوال: به کجاها صادرات دارند؟
رحیمی: صادرات رژیم صهیونیستی به کشورهای اروپایی و آمریکایی است و ریز اقلامش هم اگر بخواهید میشود ارائه داد که کیک صادراتی رژیم صهیونیستی مقاصدش عمدتا کجاست، یا مثلا شما به بنادر اشاره کردید یکی از مهمترین یا شاید بگوییم مهمترین بندر رژیم صهیونیستی بندر ایلات است که در جنوب سرزمینهای اشغالی قرار دارد این بندر عملا بیش از یک سوم تامین کالای رژیم صهیونیستی که بیش از سی میلیارد دلار میشود از کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا انجام میشد و از طریق عملا خلیج عدن، تنگه باب المندب، دریای سرخ و بعد بندر ایلات رژیم صهیونیستی از این طریق تامین اقتصادی و تامین کالاهای مورد نیازش از این طریق تامین میشد این نکته هم داخل پرانتز بگویم که اقتصاد رژیم صهیونیستی به شدت واردات پذیر است یعنی رژیم صهیونیستی با جمعیت تقریبا یک دهم جمعیت ما بیش از حدودا شاید یک و نیم دو برابر کشور ما که حدود ده برابر رژیم صهیونیستی ما جمعیت داریم واردات دارد یعنی یک واردات حدود ۱۰۰ میلیارد دلاری، ۱۰۵ میلیارد دلاری دارد که بیش از سی میلیارد دلار آن از این مسیر تامین میشد که این هم به دلیل عملیات مجاهدانه انصارالله یمن عملا این مسیر متوقف شده و تامین رژیم صهیونیستی از طریق واردات ناچار است که عملا سه چهارم قاره آفریقا را دور بزند و از طریق دریای مدیترانه کالاها را تامین کند که هزینه و زمان را به شدت افزایش میدهد.
سوال: یک مسیر زمینی هم گفته شد که ایجاد کردند.
رحیمی: بالاخره زمینی نیاز به ایجاد یک زیرساختهایی دارد که در بلند مدت باید فراهم میشده که بتواند سی میلیارد دلار کالا حمل بکند، تجهیزات زمینی، ریل، قطار، اینها فراهم بشود که الان در کوتاه مدت حتما شدنی نیست منتها بالاخره الان سرمایه گذاری در ارسال زمینی را حتما به صرفه کرده هر چند تا همین الان هم بیش از ۹۰ درصد تامین اقتصادی رژیم صهیونیستی دارد از طریق دریا انجام میشود منتها من میخواهم بگویم ببینید اینها شاخصهایی است که در قالب عدد و رقم بیان میشود ما یکسری شاخصهای راهبردی داریم که در عدد و رقم لزوما نمیآید و نیاز به یکسری تحلیلهای زیربناییتر و راهبردیتر دارد، آن رویافروشی آن در باغ سبز، آن چشم انداز، آن تبلیغاتی که رژیم صهیونیستی هفت دهه انجام داده بود برای این که بگوید سرزمینهای اشغالی یک سرزمین امن برای سرمایه گذاری، برای زندگی، برای همه اقتضائات زندگی انسانی، زندگی اقتصادی، تجاری و اجتماعی است، هفت دهه برای این ترسیم این چشم انداز برای دنیا تبلیغات کرده، سرمایه گذاری کرده و این رویافروشی را انجام داده با یک روز عملیات حماس در هفت اکتبر عملا این دچار خسارت جدی میشود چرا؟
میوه هفت دهه تبلیغات رژیم صهیونیستی و هفت دهه رویافروشی رژیم صهیونیستی عملا تا قبل از هفت اکتبر ۲۰۲۳ داشت چیده میشد این میوه چی بود؟ در قالب پیمانهای عادی سازی با کشورهای اسلامی بود یعنی با عمان شروع شد، به امارات رسید، به سودان رسید، به بحرین رسید و تیر آخر عملا اسرائیل برای این که جامعه اسلامی را به سمت خودش بکشاند و به دنیا نشان بدهد که ما داریم عادی سازی میکنیم با تمام دنیا، پیمان عادی سازی با عربستان بود که هفت اکتبر مانع این شد عربستانی که در دنیا مثلا به عنوان سرزمین وحی و پرچم دار اسلام و اینها عملا شاید ظاهرش تعریف شده باشد، ویترین آن تعریف شده باشد داشت به عربستان میرسید.
رحیمی: که ۷ دهه برای آن تلاش کرده بود و میوه ای را می چید این بود که ببینید ما در سرزمین های اشغالی، ما اسرائیلی ها، ما صهیونیست ها با کشورهای اسلامی و با همه دنیا می خواهیم تعاملات عادی داشته باشیم مزاحم کی ها هستند این وسط؟ مزاحم جمهوری اسلامی ایران است، مزاحم حشد الشعبی و سازمان بدر عراق و گروه های مقاومت عراق و حزب الله عراق است، مزاحم سوریه است، عملا بسیج سوریه است، مزاحم حزب الله لبنان است، مزاحم این جبهه مقاومت است همان تصاویری که نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم در سازمان ملل نشان داد به عنوان مثلا کریدور یا محور شرارت و محور نحس و اینها ببینید به تمام دنیا این پیام داشت مخابره می شد که ما دنبال عادی سازی هستیم و مزاحم اینها هستند این یک نتیجه ای دارد، دنیا و حتی جوامع اسلامی را علیه جبهه مقاومت می خواست یکپارچه و متحد کند که ما دنبال زندگی عادی هستیم اما اینها دارند ناامنی ایجاد می کنند ما دنبال توسعه اقتصادی هستیم کی مانع توسعه اقتصادی است، جبهه مقاومت، محور مقاومت که همین ایران، عراق، سوریه، لبنان و اینها مانع توسعه اقتصادی هستند رژیم صهیونیستی فقط در مرحله گفتمان و پیمان عادی سازی متوقف نشد همزمان این پیمان عادی سازی و این گفتمان را ترجمه میدانی هم داشت روی آن انجام می داد یعنی به ترجمان میدانی هم رسید ترجمان میدانی آن چی بود؟ یکی از آن را آقای ترابی فرد فرمودند آن هم بحث کریدور مثلا آیمِک بود، کریدوری که از هند و حتی ماقبل هند از کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا شروع می شد به امارات و عربستان می رسید از امارات و عربستان به عملا یک شاخه هایی از آن اردن و مصر را تغذیه می کرد و بعد به رژیم صهیونیستی می رسید و رژیم صهیونیستی را به دروازه و به هاب عملا تأمین کالاهای نهایی و کالاهای با ارزش افزوده بالا برای اروپا و حتی برای آفریقا تبدیل می کرد چون عملا بالای مدیترانه قاره اروپاست و پایین مدیترانه هم قاره آفریقاست و ما از کریدور که صحبت می کنیم همانطور که آقای ترابی فرد هم فرمودند منظورمان یک مسیر نیست که حالا ریل می زنیم، مثلا کشتی می سازیم بعد از آن کشتی که بار را روی کشتی سوار می شود و یا روی ریل قطار سوار می شود و می رسد به مقصد نه فقط این نیست این یک جزء کوچکی از کریدوری است کریدور یعنی در هم تنیدگی سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و حتی بعدها فرهنگی ـ اجتماعی حول مزیت های نسبی اقتصادی که اجزای مختلف کریدور در کشور های مختلف دارند که این مزیت های نسبی اقتصادی گاهی وجود دارد و گاهی به اقتضا خلق می شود در آینده پس بنابراین کریدور عملا یک پیمانی است حتی فراتر از پیمان ناتو در غرب یا پیمان ورشو در شرق، که حالا پیمان ورشویی هم الان وجود ندارد اما فراتر از پیمان نظامی مثل پیمان ناتو است پیمان ناتو هم در دل کریدورها در دل این مفهوم از کریدور که رژیم صهیونیستی دنبالش بود داشت هضم می شد حماسه حماس در ۷ اکتبر عملا این سرمایه گذاری قدرت آفرین آتی رژیم صهیونیستی و کشورهای همراه با او را و کشورهای به ظاهر اسلامی که می خواستند با او همراه شوند و بگویند جبهه مقاومت مزاحم توسعه اقتصادی است این برنامه ریزی کلان طراحی شده ویژه را فعلا به کما برده اگر نگوییم نابود کرده اما فعلا به کما برده در این برنامه ریزی استراتژیک قدرت آفرین رژیم صهیونیستی و آمریکا که طراح اصلی آن آمریکا بوده مسئله این است که جبهه مقاومت عملا از هر حیثی از حیث نظامی، از حیث امنیتی، از حیث سیاسی، از حیث فرهنگی ـ اجتماعی و از حیث اقتصادی دور می خورد دور می خورد یعنی چی؟
یعنی جبهه مقاومت و کشورهای جبهه مقاومت عملا تبدیل می شدند به عمله های ساده، کارگران ساده چنین برنامه ریزی های استراتژیکی و آن نخبگان جبهه مقاومت هم عملا با عنوان جهان وطنی تبدیل می شدند که بی وطن هایی که برای آنان مهم نیست دارند به کجا خدمت می کنند بلایی که به نظر من سر پاکستان آمده، تا یک حدی سر هند آمده و همین الان صهیونیست ها سر مردم مظلوم فلسطین آوردند از این جنس است که ببینید الان در اثر جنگ، کارگر فلسطینی در سرزمین های اشغالی عملا نمی تواند کار بکند به خاطر کار نکردن کارگر فلسطینی در سرزمین های اشغالی که عمله ساده صهیونیستی ها بود متأسفانه مثلا حوزه ساخت و ساز ۴۰ درصد کوچک شده در سرزمین های اشغالی، ۲۶ درصد سرمایه گذاری در حوزه ساخت و ساز کمتر شده است.
سؤال: از آقای ترابی فرد هم این را بپرسم خیلی کوتاه به این اشاره بکنید در مورد همین کریدوری که آقای رحیمی هم در مورد آن صحبت کردند چه نفعی قرار بود رژیم صهیونیستی از این کریدور ببرد و الان چه اتفاقی برای آن می افتد با اجرا نشدن آن؟
ترابی فرد: این طور نیست که یک شبه بیایند در واقع اعلام شده باشد یک برنامه مفصل شاید ۲۰ ، ۳۰ ساله ای پیش از این شروع شده مبنی بر اینکه فرض بفرمایید از اینکه در هند آمدند کلا اقتصاد سیاسی هند را کاملا تغییر دادند ما هند ۲۰ سال پیش هند جنبش عدم تعهدها بود هند مؤسسه بریکس بود هند هندی بود که یک سیاست دیگر داشت الان هند کاملا سیاستش تغییر کرده کاملا اقتصاد سیاسی آن تغییر کرده و این با طراحی های در واقع یهودیان لندنی صورت گرفت یا مثلا امارات متحده عربی تغییراتی وسیعی داخل رخ داده فرض بفرمایید از مهاجرت وسیع هندی ها به امارات، در واقع فروش شرکت های استراتژیک امریکایی مثل حالا الان دی پی ورد اسمش است به امارات عنصر قدرت خیلی فزاینده ای برای امارات ساخت همه اینها را در کنار همدیگر بگذاریم می بینیم که یک معماری امنیتی پشت اینها بوده معماری امنیتی برای چی؟
برای اینکه این رژیم صهیونیستی در واقع در منطقه بیاید و به نوعی حاکم بشود، یک نکته ای که یعنی نباید با این خطاهای محاسباتی بشود برای ما که در واقع هزینه های این ماجرا برای رژیم صهیونیستی داشته در این شکی نیست ولی برنامه ای که ۲۰، ۳۰ سال پیش شروع شده و برای حداقل ۵۰ سال ، ۱۰۰ سال دیگر است به همین راحتی نمی شود گفت که نه دیگر تمام شد نمی شود درباره آن صحبت کرد حتی ما با یک ارکستر روبرو هستیم طرف مقابل حتی می شود این را گفت که با ضربات نظامی خودش هم دنبال همان نظمی است که دنبالش بود یعنی فرض بفرمایید ما پیش از طوفان الأقصی انفجار بندر بیروت را داریم و این شواهد متقنی وجود دارد که این کار رژیم صهیونیستی بود و همین الان که در واقع به لبنان خیلی زیر فشار در واقع بمباران های رژیم صهیونیستی است هدف به نظر می رسد که هدف اصلی که رژیم صهیونیستی دنبال آن هست در واقع این هستش که بنادر و سواحل دریای مدیترانه، سواحل شرقی تخریب شده و رژیم صهیونیستی بشود آن مغز کریدوری که از شرق عالم به غرب عالم می رود.
سؤال: آقای رحیمی درباره قطع شریان های حیاتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی مقام معظم رهبری هم به این موضوع اشاره کردند چگونه می شود محقق شود این قضیه؟
رحیمی: آن چیزی که رهبری فرمودند در واقع در حد یک صحبت معمولی نیست این یک فتوا است این یک حکم فقهی است که باید شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی قطع بشود و کل جبهه مقاومت از جمله جمهوری اسلامی ایران در بعد امنیتی، سیاسی، نظامی مسئول اجرای این فتوای ویژه نظامی و حکم جهادی است که رهبری صادر کردند چرا این یک در واقع فتوای استراتژیک و راهبردی محسوب می شود چون اتفاقا کلید افول پایدار و اضمحلال رژیم صهیونیستی حتما از قطع شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی می گذرد ببینید ما اگر بخواهیم راجع به قطع شریان صحبت کنیم باید این را بگوییم که جبهه مقاومت یک خشاب پر و استفاده نشده که عمدتا استفاده نشده در قطع شریان های رژیم صهیونیستی دارد قبلش باید شریان ها را بشناسیم بعد ببینیم چگونه می شود از آن استفاده کرد.
ببینید مثلا الان کاری که حزب الله در یک ماه اخیر در دو سه هفته اخیر شروع کرده یعنی ضربات راهبردی و با بعد اجتماعی ایجاد کردن در مرکز شهر حیفا یا در مرکز تل آویو است این یکی از آن حوزه هایی است که عملا شریان های اقتصادی رژیم صهیونیستی را از درون می تواند قطع بکند چون عمده بیش از 50 درصد درآمدهای ارزی رژیم صهیونیستی از محل ارزآوری از محل ارائه خدمات است یعنی حوزه آی.سی.تی و گردشگری و مواردی از این قبیل است ایجاد ناامنی اجتماعی با ابزارهای نظامی که اخیرا مثلا حزب الله این را عملا کلید زده شروع کرده باعث می شود که عملا این بخش از درآمد های ارزی رژیم صهیونیستی به شدت دچار اختلال شود اختلال این بخش از درآمدهای ارزی باعث ایجاد کسری تراز پرداخت های بین المللی جدی برای صهیونیست ها می شود و این ثبات اقتصاد کلانی که رژیم صهیونیستی تا حد زیادی آن را یا فروشش را مدیون این ثبات اقتصاد کلان است عملا از رژیم صهیونیستی سلب می شود یا یک شریان مهم اقتصادی دیگر شریان تأمین انرژی و سوخت رژیم صهیونیستی است الان بیش از ۶۰ درصد نفت مورد نیاز رژیم صهیونیستی که سوخت سرزمین های اشغالی اعم از سوخت نظامی، اعم از سوخت غیرنظامی را دارد برای اشغالگران تأمین می کند دارد از خط لوله باکو در آذربایجان، تفلیس در گرجستان تا بندر جیحان ترکیه عملا تأمین می شود از آنجا بار نفتکش می شود و عمدتا می رود در عسقلان آنجا با خط لوله می رود پالایشگاه های حیفا و اشدود و آنجا تبدیل به سوخت و فرآورده های مورد نیاز اشغالگران می شود همین الان زمزمه هایی در واقع مطرح شده مبنی بر اینکه کشوری مثل کشور آذربایجان در حمله اخیر تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به کشور ما نقش داشته به نظر من یکی از آن شریان های اصلی است که حتما اقتصاد رژیم صهیونیستی را تا یک حد قابل توجهی هم این خط لوله و هم مسیر بعدی آن تا به بنادر رژیم صهیونیستی می رسد را به شدت می تواند فلج کند یا یک سری از زیرساخت های داخلی خود رژیم ببینید سرزمین های اشغالی بسیار محدود است جغرافیایش عملا کمتر از بسیاری از استان های ایران است این قدر جغرافیای محدودی دارد زیرساخت های بسیار محدودی هم دارد بنابر اقتضائات محیط جغرافیایی که رژیم صهیونیستی دارد رژیم صهیونیستی چند تا نیروگاه برق عمده دارد دو تا پالایشگاه در حیفا و اشدود دارد سه میدان گازی در مدیترانه دارد و یک مخزن ذخیره سازی نفت در بندر عسقلان در سرزمین های اشغالی دارد خب اینها از آن مواردی است که جبهه مقاومت اگر این موارد را جزو بانک اهداف خود بیاورد عملا شریان های اقتصادی رژیم از درون رژیم قطع خواهد شد.
یا مثلا فرض کنید الان بیش از کشوری مثل ترکیه بیش از یک چهارم حدود یک چهارم فلزات اساسی مورد نیاز رژیم صهیونیستی را دارد تأمین می کند و این را شرکت های فلزی ترکیه دارند تأمین می کنند و ترکیه رتبه یک تأمین کننده فلزات اساسی مورد نیاز اشغالگران در سرزمین های اشغالی است حداقل کاری که حتی از حیث مردمی می شود شروع کرد این است که امنیت روانی شرکت های تأمین کننده اقتصادی رژیم صهیونیستی را از بین برد یا مثلا گلوگاه های انرژی، ببینید الان گلوگاه های انرژی در دنیا عمدتا در تیررس جبهه مقاومت است یعنی یا در تنگه هرمز است یا در خلیج عدن و تنگه باب المندب و دریای سرخ و اینهاست که اینها گلوگاه های اصلی انرژی در دنیا محسوب می شوند اینها جزو مواردی است که اگر جبهه مقاومت اینها را در بانک اهداف نظامی خودش بیاورد دنیا را یعنی بحران انرژی را مقیاسش را بین المللی خواهد کرد ما تجربه این را داریم تجربه سال ۱۹۷۳ که بحران انرژی به وجود آمد به خاطر عملا جنگ بین اسرائیل و مصر و سوریه، عربستان آن موقع تصمیم گرفت صادرات نفت را به اروپا و امریکا قطع بکند بحران انرژی مقیاس بین المللی پیدا کرد امریکا کسینجر را فرستاد در منطقه که عملا ترمز دستی رژیم صهیونیستی را بکشد و اسرائیلی ها را متوقف بکند برای ادامه جنگ چرا؟
چون اقتصاد امریکا و اروپا به شدت به انرژی عملا حساس و آسیب پذیر است و ما این تجربه را سال ۲۰۲۲ در اثر جنگ روسیه و اوکراین در دنیا مشاهده کردیم که چقدر اقتصاد اروپا و امریکا نسبت به قیمت انرژی آسیب پذیر بود که هم باعث جهش ۵ تا ۱۰ برابری تورم در اروپا و امریکا شد هم در امریکا یک بحران بانکی جدید به وجود آمد به خاطر بحران نرخ بهره که آن هم ریسک نرخ بهره که آن هم ریشه در تورم داشت که حالا بحثش مفصل است ریشه در تورم ناشی از انرژی داشت یا مثلا بدهی دولت های منطقه ای را طبق پیش بینی مؤسسه بلک راک دو برابر کرد همین بحران انرژی ببینید اینها پس گلوگاه های انرژی اگر دچار مخاطره جدی بشود و ریسک آن در سطح بین المللی توضیح بشود بیشترین کشورهایی که خسارت می بینند اروپا و امریکا خواهند بود همین ها موتور جنگی رژیم صهیونیستی را متوقف خواهد کرد از محل انرژی نه از محل انسان دوستی، یکی از اصلی ترین علت هایی که جنگ دارد تداوم پیدا می کند این است که جنگ ریسکش به مقیاس انرژی در سطح بین المللی عملا توسعه پیدا نکرده و جبهه مقاومت توانایی این کار را دارد.
سؤال: آقای ترابی فرد شما اشاره بکنید که قطع شریان های اقتصادی چگونه محقق خواهد شد؟
ترابی فرد: قطع شریان حیاتی صرفا مسئله نظامی نیست همانطور که اشاره کردم طرف مقابل حتی ضربات نظامی اش را می زند برای یک آورده اقتصادی، در حقیقت آورده توسعه ای، بحث، بحث جنگ کریدورهاست و بحث جنگ به وسیله توسعه است طرف مقابل دارد با توسعه ما علیه ما اقدام می کند فرض کنید یعنی مثال وقتی درباره آذربایجان صحبت می کنیم کشوری هست که بعد از ۲۰۰۵ و تأسیس خط لوله باکو ـ جیحان یک رابطه نفتی در برابر امنیت با رژیم صهیونیستی دارد یعنی طی تمام این سال ها تمام ساختار اطلاعاتی، امنیتی و نظامی آذربایجان را به نام این صهیونیست ها رهبری کردن پس بنابراین یک چیزی نیست که صرفا بگوییم پدیده ای نظام می توانیم در مقابلش بایستیم ما نباید تبدیل به بازیگر صرفا ضد نظم بشویم ما باید تبدیل به بازیگر نظم سازی بشویم که در یک سری جاها ضد نقض هم عمل می کند اینجا حتی رهبری هم در واقع به این نکته اشاره کردند که در واقع باید بحث ائتلاف های اقتصادی و سیاسی و در نهایت نظامی یعنی رهبری هم به نوعی موضوع را ابتدائا اقتصادی و سیاسی می بیند.
نکته واقعا درستی است اینجا وقتی که ما این طوری نگاه کردیم داریم می رویم سراغ اینکه ببینیم بازیگران متضرر در واقع این ماجرا بازیگران متضرر رشد رژیم صهیونیستی کیا هستند بیاییم با آنان در واقع سر چند تا عامل توسعه به معامله می رسیم بر سر تأمین مالی بر سر فناوری، صنعت و روابط مالی پایدار که این در ادامه می توانیم به ما قدرت کُشندگی در مقابل رژیم صهیونیستی را بدهد دو تا کار ما باید انجام بدهیم یکی تثبیت قدرت خودمان و دوم جهش قدرت خودمان، در تثبیت قدرت من یک مثالی بزنم ببینید یک بازیگر دیوانه ای آمریکا یک سگ وحشی را گرفته آورده در کلاس ما، ما چند نفر هستیم در یک کلاس این سگ را انداخته به جان ضعیف ترین عضو این کلاس هم و می گوید هیس هیچی نگو بگذار بخوردت، فلسطین، و سایر کشورها در واقع می گویند چرا این کار را می کنید؟!
می گوید هیس هیچی نگویید قرار است این سگ همه کاره این کلاس بشود اینجا یک سری شاگرد در این کلاس هستند که یا از سر حماقتشان و یا از سر ترسشان برداشتند مثلا می گویند وای ماشاء الله چه سگ با یال و کوپالی، اِ چقدر جالب این هاری دارد ، وای چقدر خوب این پر از شپش است من قربانش بروم، این بازیگرهایی مثل آلمان این کار را می کنند یا امارات متحده عربی، آذربایجان این طوری اند اینجا در این کلاسه یک شاگرد عاقلِ بالغی است به نام ایران می گوید که من یک تمدن بزرگی دارم من کلاس های قبلی که بودم یادم است وقتی یک سگی آمد در کلاس همه وضعشان بد شد برای همه بد شد این بازیگر عاقل تا اینجایش درست، یک کار اشتباهی هم می کند، آن کار اشتباه چیه؟ این است که صبح به صبح در واقع آن غذایی مادرش به او می دهد می گذارد در کیف یکی از آن شاگردهایی که دارند قربان صدقه سگه می روند و در ادامه آن سگه گازشان می گیرد اینها هم هار می شوند آن چیست؟ این است که در این ماجرای بزرگ، اقتصاد ایران ما ۸۰ ، ۹۰ درصد در واقع تجارتش چه تسویه ارزی آن و چه تسویه امور تجاری اش در امارات متحده عربی می گذرد خب این سابقه دارد مثلا در جنگ اوکراین دیدیم روابط اقتصادی به عنوان اسلحه استفاده می شوند یعنی روسیه گاز را قطع کرد آنها هم روابط بانکی را قطع کردند این ما اول باید این ریسک را نمی گویم به صفر برسانیم به کی حد متعادلی برسانیم که نتواند رژیم صهیونیستی از طریق امارات به ما آسیب بزند و در قدم بعدی برویم سراغ جهش.
سؤال: آقای تحریم کالاهای رژیم صهیونیستی چقدر می تواند کمک کند؟
ترابی فرد: ببینید تحریم کالاها هم باید در نهایت یک نقطه مهمی در آن تعریف بشود یک گره مهمی یک نُد مهمی در این شبکه تحریم کالا تعریف شود آن هم این است که از مبدأ یعنی از شرکت های تأمین کننده رژیم صهیونیستی باید شروع بشود این هم بعد نظامی دارد هم بعد فشار افکار عمومی دارد هم بعد اجتماعی دارد این باید بیاید داخل در واقع آن برنامه ریزی هایی که دارد در تحریم کالاهای رژیم صهیونیستی انجام می شود این هم می تواند یکی از در واقع اثرگذار باشد در قطع تأمین اقتصادی رژیم صهیونیستی اما نکته این است ببینید ما الان در یک شرایطی هستیم که طرف مقابل، صهیونیست ها، امریکایی ها و اروپایی ها به هیچ قاعده جنگی به هیچ نظمی معتقد نیستند یعنی تمام و قواعد جنگی را زیر پا گذاشتند ما الان جبهه مقاومت در مرحله ای نیست که بتواند با در واقع ابزارها مثلا با روش های متعارف نظامی ـ امنیتی در کوتاه مدت پاسخ بدهد به رژیم صهیونیستی پس بنابراین پاسخ های جبهه مقاومت هم باید دقیقا بر هم زننده نظم بر هم زننده آن نظام محاسباتی رژیم صهیونیستی باشد که زمانی این اتفاق می افتد که پاسخ های جبهه مقاومت فراتر از محاسبات رژیم باشد یعنی الان رژیم محاسبه می کند خب زیرساخت های تأمین انرژی من در داخل عملا ایمن است خطوط تأمین اقتصادی من در خارج مثل مثلا همان خط لوله نفت باکو ـ تفلیس و جیحان ترکیه کاملا در امنیت کامل به سر می برد کریدور تأمین اقتصادی من در امنیت به سر می برند تا زمانی که این محاسبات رژیم صهیونیستی چه در بعد نظامی آن، چه در بعد امنیتی آن، چه به صورت تابلودار، چه به صورت بی تابلو و چه به صورت در قالب فشار افکار عمومی اینها عملا از بین نرود و این نظام محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم نخورد به نظر من اتفاقی یعنی این موتور جنگی رژیم صهیونیستی متوقف نمی شود چون آن هیچ حد یقفی برای انجام عملیات های نظامی ـ امنیتی خودش عملا قائل نیست شاید کسی باورش نمی شد یک روزی سید حسن نصرالله عزیز ترور بشود، شاید هیچ کسی باورش نمی شد که در طی یک هفته تمام آن رده فرماندهانی که بودند و حالا بعدا جایگزین شدند آنها ترور بشوند و بعد به سید حسن نصرالله کشیده شود.
پس بنابراین نظمی که الان قواعد به هم ریخته در به هم ریختگی قواعد ما ناگزیریم طبق فرمایش حضرت آقا ناگزیریم که ما هم جبهه مقاومت را عملا نظام محاسباتی رژیم صهیونیستی را با پاسخ های فراتر از محاسبات او به هم بریزد که بعضی هایشان سعی کردیم اینجا خدمت عزیزان بگوییم.