به گزارش خبرنگار مهر، نشریه «ساینس» در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به بررسی نظرات «ترامپ» و «هریس» در ۶ موضوع مهم در حوزه «علم» پرداخته است.
کامالا هریس ِ دموکرات و دونالد ترامپ ِ جمهوریخواه در تلاشهای خود برای تبدیل شدن به رئیس جمهور بعدی ایالات متحده، مواضع متفاوتی را در مورد موضوعاتی مانند حقوق باروری، مهاجرت، اقتصاد و جنگ در خاورمیانه و اوکراین اتخاذ کردهاند؛ اما آنها تقریباً هیچچیزی در مورد علم نگفتهاند.
این یک موضوع رایج در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری است؛ اما سکوت آنها به این معنا نیست که برنده انتخابات ۵ نوامبر تأثیر قابل توجهی بر پروژه تحقیقاتی ایالات متحده نخواهد داشت. نظرات آنها در مورد مسائل علمی مانند تغییرات آب و هوا و بهداشت عمومی به طور گسترده مورد توجه قرار خواهد گرفت اما خارج از مسائلی که در کانون توجه هستند، چهل و هفتمین رئیس جمهور آمریکا باید به مسائل دیگری بپردازد که مستقیماً بر جامعه تحقیقاتی تأثیر میگذارد.
این فهرست شامل موضوعاتی از قبیل «نحوه واکنش ایالات متحده آمریکا به وضعیت چین به عنوان یک ابرقدرت علمی رقیب»، «چگونگی جذب و حفظ استعدادهای خارجی در عین حال افزایش تولیدات داخلی دانشمندان و مهندسان» و اینکه چگونه تضمین میکنند که «هوش مصنوعی یک موهبت است؛ نه یک آفت برای جامعه» است. برای پس از چند تجربه بدنام در دولت ترامپ، دانشمندان دولتی آمریکا در مورد توانایی انجام وظایف خود بدون مداخله سیاسی نگرانی زیادی دارند. بهعلاوه رئیسجمهور بعدی بودجه سالانه هزاران برنامه تحقیقاتی را در سراسر دولت فدرال پیشنهاد خواهد داد؛ اگرچه در مورد میزان هزینه واقعی کنگره تصمیمگیری خواهد کرد.
این اقدامات بر اساس آنچه نظرسنجیهای عمومی نشان میدهد شکاف بین دموکراتها و جمهوریخواهان را در نگرشهایشان نسبت به علم شکل میدهد. این شکافها با بحثهای حزبی شدید در مورد واکنش دولت به همهگیری کووید -۱۹ عمیقتر شده است. کارشناسان میگویند؛ با وجود اینکه ترامپ و هریس سبکها و دیدگاههای جهانی کاملاً متفاوتی دارند، ولی ممکن است در نحوه برخورد با برخی مسائل تحقیقاتی خیلی دور از هم نباشند.
بودجههای پژوهشی از نگاه دو نامزد
رویکرد هریس: او از تقویت تحقیقات پایه، هزینهکرد بیشتر در مبارزه با تغییرات آبوهوایی و شتاب دادن به پژوهشهای پزشکی پشتیبانی میکند؛ اما یک بودجه ثابت او را مجبور به انتخابهای سخت میکند.
رویکرد ترامپ: تلاش او برای کوچک کردن دولت فدرال میتواند به معنای بودجه پیشنهادی کمتر برای تحقیقات باشد؛ اما هوش مصنوعی و سایر زمینههای داغ میتواند از تلاش او برای جلوتر افتادن از چین سود ببرند.
درست است که موضع یک رئیس جمهور در مورد علم باید از نگاه به بودجه آژانسهای تحقیقاتی فدرال در طول دوران ریاست آنها مشخص باشد اما؛ در واقع این سطوح هزینه توسط کنگره در پاسخ به درخواست بودجه سالانه رئیسجمهور تعیین میشود که کنگره میتواند میزان درخواستشده را نادیده بگیرد. اما این بدین معنا نیست که رئیسجمهور هیچ تأثیری بر بودجه پژوهشی ندارد.
ترامپ در دوره ریاست جمهوری خود در کاخ سفید بر محدودیتهای این نفوذ تاکید داشت. او بارها به دنبال کاهش بودجه مؤسسه ملی بهداشت (NIH)، بنیاد ملی علوم (NSF) و سایر آژانسهای تحقیقاتی فدرال بود؛ اما کنگره تحت کنترل جمهوری خواهان این اعداد را در لوایح نهایی هزینهها افزایش داد.
با این حال، حتی اگر کنگره اعداد را تغییر دهد، اولویتهای بودجهای رئیسجمهور ممکن است در درخواستهای آینده یا در تغییر سیاستهایی که نیازی به تأیید کنگره ندارند، دوباره ظاهر شوند.
برای مثال در اولین درخواست بودجه ترامپ کاهش ۲۸ درصدی پیشنهادی NIH شامل کاهش شدید هزینههای سربار پرداختی به دانشگاههایی که کمکهای مالی فدرال دریافت میکردند، وجود داشت. ترامپ گفته بود که این پول میتواند دوباره بین دانشمندان توزیع شود و در نتیجه هیچ ضرر خالصی در بودجه تحقیقاتی واقعی نداشته باشد. لابیکنندههای آموزش عالی به شدت با این ایده مخالفت کردند و کنگره آن را رد کرد، اما ناظران میگویند اگر ترامپ به کاخ سفید بازگردد، ممکن است این ایدهها دوباره ظاهر شود.
به طور مشابه، زمانی که دولت بایدن به دنبال ایجاد یک آژانس تحقیقاتی زیست پزشکی جدید به نام آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته برای سلامت (ARPA-H) بود، کنگره تنها کسری از بودجه درخواستی او را به آن اختصاص داد. اما این پیشپرداخت برای راهاندازی این آژانس کافی بود. مدافعان انتظار دارند که هریس به عنوان رئیسجمهور از موفقیتهای اولیه این آژانس به عنوان توجیهی برای افزایش بودجه آن استفاده کند.
اگر کامالا هریس بودجهای را ارائه دهد، احتمالاً بخشی از آن به سرمایهگذاری در فناوریهای انرژی پایدار و استراتژیهای مقابله با تغییرات اقلیمی اختصاص خواهد یافت. انتظار میرود جمهوریخواهان این پیشنهادات را بهعنوان هزینههای غیرضروری و اتلاف منابع محکوم کنند. همچنین ممکن است هریس درخواست کند بخشی از میلیاردها دلار بودجه اضافی سالانهای که طبق قانون CHIPS و Science Act سال ۲۰۲۲ به بنیاد ملی علوم (NSF) و سایر سازمانهای پژوهشی وعده داده شده اما هنوز توسط کنگره تأمین نشده، به این نهادها اختصاص یابد.
لابیکنندههای تحقیقاتی میگویند که دولت ترامپ میتواند تقویتهای پیشنهادی قبلی را برای تعداد انگشتشماری از رشتهها، مانند هوش مصنوعی و علوم اطلاعات کوانتومی، به عنوان بخشی از تلاش بزرگتر برای جلوتر زدن از چین تکرار کند. اما با هرگونه افزایشی در توافق موجود بین کاخ سفید و کنگره برای ثابت نگه داشتن هزینههای کلی مخالفت خواهد کرد. به همین دلیل، افزایش بودجه در حوزههای مورد علاقه میتواند به معنای کاهش بودجه در سایر حوزهها باشد. بسیاری از جمهوری خواهان کنگره به عنوان بخشی از کمپین خود برای کاهش ۳۵ تریلیون دلار بدهی فدرال، احتمالاً با هرگونه افزایشی مخالفت کنند.
قوانین کمرشکن
رویکرد ترامپ: کاهش تشریفات اداری در اولویت او خواهد بود؛ اما حملات فزاینده جمهوریخواهان به آموزش عالی ممکن است به سیاستهای تنبیهی جدید برای دانشگاهها و دانشمندان تبدیل شود.
رویکرد هریس: دولت بایدن چهار سال تلاش کرده است که دستور اجرایی ترامپ را برای مقرراتی که دانشمندان را تحت فشار قرار میدهد را کاهش دهد. چالش هریس انجام آن است.
طبق آخرین نظرسنجی، دانشمندان دانشگاهی ایالات متحده مدتها است شکایت دارند که برآورده کردن نیازهای دولت بیش از حد طولانی است و ۴۴ درصد از زمان پژوهشهای دارای بودجه فدرال و دولتی صرف کارهای اداری و الزامات دولتی میشود. بسیاری از آنها امیدوارند رئیسجمهور بعدی از تلاشها برای کاهش این حجم کار اداری حمایت کند.
آنها استدلال میکنند که یک دولت دموکرات ممکن است این موضوع را راهی برای بهرهوری بیشتر سرمایهگذاری دولت در پژوهشها بداند؛ در حالی که یک دولت جمهوریخواه میتواند آن را به عنوان یک قدم کوچک به سمت محدود کردن نفوذ دولت فدرال ترویج کند. به عبارت دیگر، هر حزب سیاسی میتواند این موضوع را به نحوی تفسیر کند که با اهداف و دیدگاههای خود همخوانی داشته باشد: دموکراتها به دنبال بهرهوری بیشتر از سرمایهگذاریهای دولتی هستند، در حالی که جمهوریخواهان ممکن است بر کاهش نفوذ دولت تأکید کنند اما تلاشها برای کاهش مقررات اداری و تسهیل کارها به سادگی انجام نمیشود. برای مثال؛ یک نهاد که با هدف پیشنهاد راههایی برای کاهش بار مقررات اداری و تسهیل کارها ایجاد شده بود، توسط کنگرهای که به رهبری جمهوریخواهان یک ماه پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید در ژانویه ۲۰۱۷ تأسیس شده بود، از بین رفت.
این نهاد که با نام «هیئت سیاستگذاری پژوهشی» شناخته میشود، درگیر یک نزاع بین دولت جدید و قانونگذاران برنامه ترامپ برای کاهش میزان پولی که دانشگاهها برای مدیریت کمکهای مالی NIH به اعضای هیئتعلمی خود دریافت میکنند، شد. کنگره با این اقدام برای کاهش آنچه به عنوان هزینههای غیر مستقیم شناخته میشود، مخالفت کرد و «میلک ملوینی»؛ مدیر بودجه ترامپ این اقدام را تلافی کرد و تصمیم گرفت که سازمان مادر NIH یعنی وزارت بهداشت و خدمات انسانی در این هیئت شرکت نکند؛ بنابراین این هیئت هرگز تشکیل جلسه نداد.
البته، مشکل هرگز حل نشد و در سال ۲۰۱۹، بلافاصله پس از اینکه «کلوین دروگمایر» به عنوان مشاور علمی ترامپ و رئیس دفتر سیاستگذاری علم و فناوری (OSTP) منصوب شد، او یک تلاش بینسازمانی برای رسیدگی به این مشکل را آغاز کرد که به آن «کمیته مشترک درباره محیط تحقیق» (JCORE) گفته میشود. کار این کمیته که شامل مسائلی از جمله جلوگیری از تضاد منافع مالی تا مبارزه با آزار جنسی است در طول دولت بایدن تحت نامی متفاوت ادامه یافته، هرچند با سرعت بسیار کند.
گرین کارت برای دانشمندان
رویکرد هریس: با توجه به وابستگی آمریکا به استعدادهای افراد خارجی، هریس باید راهی برای حفظ این جریان بیابد، بدون اینکه در حفاظت از مرزهای کشور ضعیف به نظر برسد.
رویکرد ترامپ: دانشمندان از تکرار سیاستهای پیشین او برای محدود کردن مهاجرت واهمه دارند و امیدوارند که او به نام «رقابت با چین» آماده باشد تا توافقهایی انجام دهد که به نفع جامعه علمی و تحقیقاتی باشد.
تقریباً ۳۵ سال از زمانی که یک رئیسجمهور جمهوری خواه (جورج اچ. و. بوش) و کنگره بر سر اصلاحات معنادار در سیاستهای خارجی قدیمی آمریکا توافق کردند، میگذرد. اما با وجود سیاستهای پر تنش در این زمینه، پژوهشگران میگویند که به دانشمندان خارجی برای تأمین نیروی کار در آزمایشگاههای دانشگاهی و صنعتی آمریکا نیاز مداوم دارند. این موضوع ضرورت آن را نشان میدهد که رئیسجمهور آینده آمریکا برای افزایش مهاجرت افراد دارای مهارتهای بالا تلاش کند.
کاندیداها رویکردهای کاملاً متفاوتی به مهاجرت دارند. ترامپ بر تأمین امنیت مرز جنوبی کشور متمرکز شده و به ساخت دیواری برای جلوگیری از ورود غیرقانونی افراد پرداخته است همانطور که پلتفرم حزب جمهوریخواه، به «اخراج میلیونها نفری که جو بایدن عمداً آنها را به حمله به کشورمان تشویق کرده» اشاره دارد.
در مقابل پلتفرم حزب دموکرات خواستار «مسیرهای قانونی و قابل دسترس» برای مهاجرت و جریمههایی برای ورودهای غیرقانونی است؛ اقداماتی که به گفته آنها «فشار در مرز را کاهش میدهد و ارزشهای آمریکا را حفظ میکند». به عنوان مثال؛ زمانی که هریس سناتور ایالت کالیفرنیا بود، از تلاشها برای کمک به کودکان مهاجر غیرقانونی که دولت ترامپ سعی در اخراج آنها داشت، حمایت کرد تا در آمریکا بمانند.
دانشمند ِ رئیس جمهور
رویکرد ترامپ: مشاور علمی پیشین ترامپ توانسته بود بدون ایجاد حساسیت در جامعه پژوهشی و بدون جلب توجه زیاد، برنامههای رئیسجمهور را پیش ببرد. آیا این بار هم چنین خواهد شد؟
رویکرد هریس: رئیسجمهورهای دموکرات به طور سنتی دفتر علمی کاخ سفید را تقویت کردهاند. اما یک مشاور موفق نیاز دارد که رئیس جمهور به توصیههای او عمل کند.
وقتی یک رئیسجمهور جدید مشاور علمی خود را انتخاب میکند، این انتخاب معمولاً نشاندهنده نگرش و دیدگاه او نسبت به علم و فناوری است. دفتر سیاستگذاری علم و فناوری (OSTP) مسئولیتهای مهمی در زمینه سیاستهای علمی و فناوری دارد. با این حال، در سالهای اخیر، انتخابهای انجام شده برای این سمت همیشه با سیاستهای واقعی رئیسجمهور همخوانی نداشته است. به عبارت دیگر، ممکن است افرادی که انتخاب شدهاند، نتوانسته باشند به خوبی نمایانگر سیاستها و اولویتهای علمی رئیسجمهور باشند.
در دوره بایدن، «اریک لندر»؛ یک متخصص ژنتیک برجسته از مؤسسه «برود»، به عنوان اولین انتخاب بایدن به این سمت منصوب شد، اما پس از یک سال به دلیل اذعان به بدرفتاری با کارکنان استعفا داد که این موضوع پیام دولت در خصوص تنوع و برابری در محیط کار را تضعیف کرد. سپس بایدن این سمتها را تقسیم کرد و جامعهشناس «آلوندرا نلسون»؛ به عنوان مدیر عملی OSTP و «فرانسیس کالینز»؛ مدیر سابق NIH، به عنوان مشاور علمی خدمت کردند. در سپتامبر ۲۰۲۲، «آراتی پرابهاکار»؛ یک فیزیکدان کاربردی و کهنهکار در دولتهای بیل کلینتون و باراک اوباما، دوباره به سمت ترکیبی این دو نقش منصوب شد.
در دوره ترامپ، یک هواشناس و مدیر باتجربه دانشگاهی به نام «دروگمایر» به این سمت منصوب شد، اما دانشمندان از ترامپ به دلیل تأخیر ۱۸ ماهه در معرفی او و سپردن مدیریت OSTP به یک مدیر جوان به نام «مایکل کراتزیوس» برای حدود دو سال به شدت انتقاد کردند.
با توجه به بودجه بسیار کم و نداشتن اختیارات مستقیم بر سازمانهای تحقیقاتی بزرگ فدرال، مشاور علمی قدرت زیادی ندارد.
برای هرکدام از کمپینها خیلی زود است که حتی یک لیست اولیه از نامزدهای مشاور علمی و مدیر OSTP داشته باشند. اما چندین ناظر میگویند که با توجه به جایگاه بالای هوش مصنوعی در سیاستگذاری، از دیدن اینکه رئیس جمهور بعدی فردی از جامعه علوم کامپیوتر را نامزد این سمت کند، تعجب نمیکنند.
سرسخت ماندن در برابر چین
رویکرد هریس: دانشمندان امیدوارند که هریس بتواند حد وسطی در روابط پرتنش با چین بیابد که امکان ادامه تعاملات علمی را فراهم کند.
رویکرد ترامپ: حملات ترامپ به دولت چین، فضای کمی برای همکاریهای پژوهشی باقی میگذارد؛ مگر اینکه دانشمندان بتوانند ارزش خود را در تقویت رقابتپذیری ایالات متحده اثبات کنند.
همکاریهای بدون محدودیت بینالمللی به موفقیت تحقیقات علمی در ایالات متحده کمک کرده و این کشور را به یک الگوی حسرتآور برای سایر کشورها تبدیل کرده است. اما ظهور چین به عنوان یک ابرقدرت علمی و بزرگترین رقیب اقتصادی و نظامی ایالات متحده منجر به تلاشهای متعددی برای محدود کردن همکاریهای تحقیقاتی چین و آمریکا شده است که اغلب از سوی هر دو حزب سیاسی حمایت میشود. به همین دلیل، بسیاری از دانشمندان آمریکایی نگران هستند که ترامپ و هریس ممکن است نیاز به مهار چین را بر اولویتهای باز بودن در علم (دسترسی آزاد و شفاف به اطلاعات، دادهها و نتایج تحقیقات علمی) ترجیح دهند.
گمان میرود که ترامپ در راستای فلسفه «اول آمریکا»، محدودیتهای بیشتری را اعمال کند. در مقابل، پلتفرم حزب دموکرات خواستار «حیاط کوچک و حصار بلند» است که در گزارشهای اخیر از دولت ایالات متحده خواسته است تا در مورد مسدود کردن تعاملات با چین عاقلانه عمل کند.
با این حال، آنچه پس از صدور فرمان اجرایی ترامپ در مورد امنیت تحقیقاتی درست چند روز قبل از خروج از قدرت رخ داد، بر گستردگی حمایت از محدودیتها تاکید میکند. بایدن نه تنها این دستور را حفظ کرد که قصد داشت از سرقت تحقیقات با بودجه فدرال توسط کشورهای متخاصم با منافع ایالات متحده جلوگیری کند، بلکه دولت او در ۴ سال گذشته روی طرحی برای اجرای آن کار کرده است.
جمهوری خواهان همچنین ممکن است با تمدید قرارداد علم و فناوری با چین که اولین بار توسط رئیس جمهور سابق جیمی کارتر امضا شد و در آگوست ۲۰۲۳ منقضی شد، مخالفت کنند. گفتگوها ادامه یافته است و رهبران هر دو کشور میگویند که مایلند تجدید آن را ببینند. اما مخالفان استدلال میکنند که این دیگر به نفع کشور نیست.
تربیت نسل آینده
رویکرد ترامپ: ممکن است برنامه استراتژیک ۵ ساله تیم ترامپ که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده و عمدتاً نادیده گرفته شده است، دوباره به عنوان بخشی از تاکید بر الزامات دولتی برای تسلط بر مهارتهای پایه و آموزش، دوباره مورد توجه قرار گیرد. (این برنامه به طور خاص به نیازهای آموزشی و مهارتی در ایالات متحده پرداخته و هدف آن بهبود کیفیت آموزش و آمادهسازی نیروی کار برای بازار کار بوده است. این برنامه شامل استراتژیهایی برای تقویت مهارتهای پایه و فنی بود).
رویکرد هریس: عدالت (Equity) احتمالاً یکی از ارکان کلیدی هر طرحی برای تقویت آموزش علم و تنوع در نیروی کار STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) خواهد بود. همچنین، استانداردهای ملی و شراکتهای صنعتی نیز به عنوان عوامل مهم دیگر در این زمینه مطرح هستند.
در سال ۱۹۵۸، کنگره بهطور قابل توجهی بزرگترین تعهد کشور برای بهبود آموزش علم در ایالات متحده و جذب دانشجویان بیشتر به حوزههای STEM (علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات) را از طریق قانون آموزش دفاع ملی (NDEA) انجام داد. این اقدام پاسخی به پرتاب «اسپوتنیک» توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال قبل، به عنوان اولین ماهواره جهان بود.
امسال، گزارشی از آکادمی ملی علوم، مهندسی و پزشکی NASEM درباره برنامههای استعدادهای بینالمللی منتشر شده که در آن عنوان شده به یک قانون آموزش دفاع ملی (NDEA) دوم نیاز است تا تأمین نیروی کار حوزههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات در آمریکا تقویت شود. اگرچه یک رئیسجمهور در سیستم غیرمتمرکز ایالات متحده اختیارات محدودی در زمینه آموزش دارد، هر دو نامزد بر نیاز بیشتر به نیروی کار با سواد در حوزههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات توافق دارند. اما ناظران میگویند که دولت هریس تأکید بیشتری بر افزایش عدالت در دسترسی به فرصتها در این حوزهها خواهد داشت، در حالی که یک دولت ترامپ بر نتایج، بهویژه نمرات بالاتر آزمونهای دانشآموزان، به عنوان معیاری برای موفقیت تمرکز خواهد کرد.
ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش، یک برنامه استراتژیک ۵ ساله برای بهبود مهارتهای علمی و محاسباتی از طریق برنامههایی در سطوح پیشدانشگاهی و کارشناسی اتخاذ کرد. این برنامه که به موجب قانونی در سال ۲۰۱۰ الزامی شده بود، همچنین بر اهمیت آموزشهای فنی برای مشاغل در زمینههای نوظهوری مانند هوش مصنوعی تأکید کرد و نیاز به گسترش فرصتها برای دانشآموزان از گروههای تاریخی کمنماینده در علم و مهندسی را نیز مورد توجه قرار داد.
هوش مصنوعی ترمز میگیرد یا سرعت؟
رویکرد هریس: هوش مصنوعی بخش مهمی از کارنامه او به عنوان معاون رئیسجمهور بود و انتظار میرود که او به شدت برای «حفاظهای» طراحیشده برای اطمینان از استفاده ایمن و اخلاقی از فناوری که به طور ناگهانی در همه جا ظاهر شده است، تلاش کند.
رویکرد ترامپ: دولت او به خاطر اینکه تأثیر هوش مصنوعی بر جامعه را به رسمیت شناخته، مورد ستایش قرار گرفته است اما برخی از دانشمندان نگران هستند که او ممکن است به ترویج این فناوری بپردازد، در حالی که توجه کافی به حفظ حریم خصوصی افراد نداشته باشد. به عبارت دیگر، آنها نگراناند که پیشرفت در زمینه هوش مصنوعی ممکن است به تهدیداتی برای حریم خصوصی منجر شود.
هریس در پاییز گذشته بهعنوان فرد اصلی در زمان اجرای یک دستور اجرایی درباره هوش مصنوعی ایمن، مطمئن و قابلاعتماد از سوی بایدن فعالیت کرد. ترامپ وعده داده است که این دستور اجرایی را لغو کند. با این حال، شکاف در نحوه نزدیک شدن این دو نامزد به هوش مصنوعی ممکن است کمتر از آن چیزی باشد که به نظر میرسد.
میتوان گفت که سیاستهای هوش مصنوعی ریاستجمهوری از اوباما گرفته تا ترامپ تا بایدن و احتمالاً با هریس، اشتراکات زیادی دارد. هر دوی آنها هوش مصنوعی را یک فناوری اساسی میدانند که باید به درستی مورد استفاده قرار گیرد. اما در رویکرد هریس و ترامپ تفاوتهای مهمی نیز در نحوه ترویج و تنظیمگری این فناوری وجود دارد.