هفت صبح نوشت: عجیب بود؛ شاهرخ استخری در ظاهر ربطی به «جوکر» نداشت. شمایلی که از خود طی این مدتها ساخته، چنین پیشفرضی را در اذهان شکل میداد. او اما تلاش خود را در چالش خنداندن و نخندیدن کرد و در نهایت حذف شد. طرفداران استخری از تجربه جدید او راضی هستند ولی واقعیت این است که نمره قبولی نمیگیرد. حتی جوکر تایم او فاقد جذابیت بود و کوشش برای ارائه مفاهیم مستتر در نمایشی که اجرا کرد، به بار ننشست. این را عیب و ضعف نمیدانیم و اصلا «جوکر» بهانهای است برای مرور سرنوشت استخری.
فعالیت بازیگری شاهرخ استخری در نیمه دوم دهه 80 شروع شد. او بعد از چند تجربه نهچندان موفق مورد توجه حسین سهیلیزاده برای سریالهای «دلنوازان» و «فاصلهها» قرار گرفت. هر دو اثر پرمخاطب شدند و استخری در شمایل یک جوان خوشتیپ به شهرتی فزاینده دست یافت. او چند فیلم و سریال دیگر بازی کرد اما هیچ کدام موقعیت این دو سریال را برایش تکرار نکردند. استخری آخرین بار سال 96 مقابل دوربین رفت و دیگر بازی نکرد. او دلیل را نبود پیشنهاد وسوسهانگیز دانسته و در ویدئویی که اخیرا منتشر کرده، علت را به شرایط زندگی خود در خارج از کشور ربط داده است.
شاهرخ استخری در روزهای دوری از عرصه بازیگری، فعالیت دیگری پیش گرفته. جدا از کسب و کار، در ویدئوهای همسر بلاگر خود یعنی سپیده بزمیپور حضور دارد و این کار میتواند اینطور معنا شود که نمیخواهد از یادها برود. طبعا سودی که یوتیوب نصیب این زوج میکند نیز در چنین تصمیمی بیتاثیر نیست. آنها مقابل دوربین از زندگی شخصی میگویند، به سوالات کاربران جواب میدهند، حال خوب را ترویج میدهند و دستشان درد نکند.
چند روز پیش شاهرخ استخری کنار همسر قرار گرفت تا به سوالات مردم درباره «جوکر» جواب دهد. خانم بزمیپور شاخی برسر داشت که توضیح داد چون آماده جشن هالووین شده، دیگر فرصت برداشتن آن نبوده است! خلاصه، بانو پرسشهای ارسالی مردم نازنین را پرسید و آقا جواب داد. راستش از این حرکت تعجب کردیم؛ چون «جوکر» باوجود محبوبیتی که دارد، نیازمند تحلیل و تفسیر و پاسخ درباره آن از سوی شرکتکنندگان نیست.
از قضا دوربینی در اختیار شرکتکنندهها است تا بعد از ضبط اصلی، از حس و حال و تجربه خود بگویند. وانگهی، این کار وظیفه احسان علیخانی است و به وقتش جواب همه نکات را خواهد داد. آیا دلیل چیزی جز بهره بردن مادی و معنوی از حاشیه «جوکر» است؟ کاش شاهرخ استخری بیشتر قدر خود را میدانست چون نتیجه چنین مسیری، افتادن از چشم مخاطبان تیزهوش و باسلیقه است.
میدانیم که خانم بزمیپور مجری نیست و انتظاری هم نمیرود تا حداقل سوالات مردم را طبق اصول و قاعده بخواند. کاش خود استخری وقتی از سطح پرسشها مطلع شد، اینقدر رندی و جسارت داشت که تن به بازی ندهد. سوالاتی نظیر: «نظرتان درباره آقا رشید؟»؛ «خودت دلت برای خودت نسوخت؟»؛ «پشت صحنه جوکر چیزی میدهند بخورید؟»؛ « آقای احسان علیخانی چطور آدمی هستن؟»؛ «چیزی هماهنگ شده است؟»؛ «ارفاقی صورت گرفت؟» «میزان سانسور؟» و... بله؛ مخاطب هدف استخری و همسر، چنین پرسش و پاسخهایی را میپسندند و اهداف این زوج را نیز برآورده میکنند.
به چه قیمت... راستی یک سوال جنجالی هم شنیدیم «اولین خنده شاهرخ به عمو رشید چی بود؟» اشاره به همان دیالوگی است که روی آن بوق گذاشته شد. استخری جواب نداد ولی به تلاش احسان علیخانی برای کاهش میزان سانسور «جوکر» اشاره کرد. در نهایت هم گفت احتمالا بخش سانسور شده را پخش کند! او مجاز به این کار نیست و دودش به چشم علیخانی، مسابقه و پلتفرم خواهد رفت.
شاید اگر شاهرخ استخری شرایطی همچون چند سال پیش داشت، دستکم در یک برنامه رسمی و «با کلاس» شرکت میکرد. اما او مدتهاست پذیرفته در روزهای دوری از بازیگری، نقشآفرین سناریوی همسر در قامت بلاگر باشد. میگویید چه عیبی دارد؟ بله، این یک انتخاب است. ولی حیف نیست ظرفیت کسی که قابلیتهای بازیگری دارد، خرج چیزی شود که فاقد ذات واقعی هنر است و صرفا جنبه مادی دارد؟
از قضا استخری بارها بر جایگاه ارزشمند بازیگری و لزوم محافظت از کارنامه خود تاکید کرده بود. هرچند کارنامهاش چندان قابل دفاع نیست ولی بالاخره نمیتوان منکر تلاش او شد... شاهرخ استخری همان کسی است که در یک مصاحبه تلویزیونی گفته بود حتی از جمع اقوام فراری است؛ چون نمیخواهد حریم خصوصی نزدیکانش آسیب ببیند. این جمله را محض یادآوری و بدون منظور گفتیم.