روزنامه فایننشال تایمز به نقل از منابع آگاه از دوران انتقال دولت در ایالات متحده از بایدن به ترامپ، مدعی است که دولت تازه نفس دونالد ترامپ با هدف تحت فشار قرار دادن ساختار اقتصادی ایران و توقف پیشرفت برنامه هستهای این کشور قرار است کمپین فشار حداکثری علیه تهران را بازتعریف کند.
به ادعای این گروه، تیم سیاست خارجی دونالد ترامپ به محض ورود رئیس جمهوری جدید به کاخ سفید در ماه ژانویه، تحریمهای حداکثری را با هدف تحت فشار قرار دادن صادرات نفت ایران در دستور کار قرار خواهد داد.
در همین راستا یکی از یک کارشناسان امنیت ملی که از نزدیک با فرایند انتقال قدرت آشناست، دراین باره ادعا کرد: «ترامپ مصمم است تا استراتژی فشار حداکثری را اجرایی کرده و بدین طریق، ایران را به لحاظ مالی و اقتصادی تحت فشار قرار دهد». این طرح ادعایی نشانگر تغییر در دکترین سیاست خارجی ایالات متحده است؛ آن هم در شرایطی که خاورمیانه درگیر تنشهای بی سابقهای است و رویارویی عریان تهران و تل آویو منطقه را در آستانه جنگی تمام عیار قرار داده است.
پیشتر ترامپ در کمپین انتخاباتیاش مدعی بود که خواهان توافق با ایران است. او در دوران نخست ریاستش، بعد از خروج از برنامه جامع اقدام مشترک نیز خواهان توافقی بزرگ با ایران بود؛ هرچند افزایش تنشها میان تهران و واشنگتن در آن بازه زمانی بالاخص بعد از ترور شهید قاسم سلیمانی، مانع از آغاز رایزنیها گشت. پس از آن بایدن که با شعار بازگشت به برجام پیروز کارزار ۲۰۲۰ شد نیز احیای این توافق را از دستور کارش خارج کرد.
حالا با بازگشت ترامپ به کاخ سفید گمانهزنیها در باب رویکرد احتمالی رئیس جمهوری جدید در ارتباط با ایران افزایش یافت؛ گروهی که به عقاید و استراتژی ترامپ آشنا هستند مدعیاند که ساکن جدید کاخ سفید با توسل به اهرم فشار حداکثری تلاش دارد تا ایران را به پشت میز مذاکره بازگرداند؛ هرچند بعید است تهران تحت فشار تن به رایزنی دهد.
این گروه با استناد به نتایج حاصل از سیاست فشار حداکثری تحمیلی علیه ایران در دوران نخست ریاست ترامپ مدعی اند، تحریمها تهران را به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار داد اما همزمان موجب شد تا ایران میز مذاکره را رها کرده، تعهدات برجامیاش را کنار گذاشته و بر پیشرفت برنامه هستهایاش متمرکز شود. در شرایط کنونی نیز متغیرهایی چون تلاشهای اسرائیل برای به دست آوردن همصدایی آمریکای تحت رهبری ترامپ در کنار مانور شاهینهای آمریکایی در کابینه احتمالی رئیس جمهوری موجب شده بسیاری به این نتیجه برسند که استراتژی دولت نخست ترامپ این بار نیز تکرار میشود و دامنهاش به واسطه تنشهای حاکم بر منطقه ممکن است وسیعتر نیز باشد.
رسانههای خارجی بیش از همه بر چینش تیم ترامپ تاکید دارند و مدعیاند، حضور چهرههایی همچون مارک روبیو، وزیر خارجه احتمالی و جنگ طلب و نیز مایک والتز، مشاور امنیت ملی جدید ترامپ، که زمانی در قامت عضو مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب قانونی در باب تحریمهای ثانویه علیه صادرات نفت خام ایران به چین تلاش بسیاری کرد (تلاشهایی که به واسطه مخالفت سنا بی نتیجه ماند) تصویری مبهم از رویکرد احتمالی ساکن جدید کاخ سفید ترسیم میکند.
در عصر بایدن، رئیس جمهوری آمریکا احیای برجام را کنار زد. با این حال از میزان فشارهای تحمیلی بر تهران کاست. از همین رو بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط آژانس بینالمللی انرژی، صادرات نفت خام ایران در چهار سال گذشته بیش از سه برابر شده و از ۴۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱.۵ میلیون بشکه رسیده است، بشکههایی که بخش عمدهای از آن در اختیار چین قرار می گیرد.
به ادعای منابع آگاه، به واسطه دادههای این گزارش و گزارشهای مشابه، تیم انتقالی ترامپ در صدد است همزمان با استقرار در کاخ سفید، صادرات نفت ایران را هدف قرار دهد تا به ادعای خود رویکرد منطقه ایران را تحت تاثیر قرار داده و همزمان پیشرفت برنامه هستهای این کشور را متوقف کند.
مشاوران ترامپ میگویند که رئیس جمهوری جدید آمریکا برای بازگشت تحریمها مصمم است؛ در همین راستا گروهی از ناظران نیز با استناد به اطلاعات ادعایی از تلاش تهران برای تعریف کانالهای دیپلماتیک با ایالات متحده خبر میدهند.
نشریه پولتیکو با استناد به این گزاره ادعایی مدعی است که ایران برای مذاکره آماده میشود. این نشریه در ادامه به دیدار ادعایی ایلان ماسک و سعید ایروانی اشاره کرد؛ دیداری که مقامهای رسمی ایران آن را تکذیب کردند با این همه رسانههای آمریکایی مدعیاند که دو طرف روز دوشنبه گذشته به شکلی محرمانه در باب چگونگی کاهش تنشها با یکدیگر رایزنی داشتند.
در ایران بسیاری ترامپ را چهرهای تاجر مسلک و اهل معامله میدانند و براین باورند که قادرند با ساکن جدید کاخ سفید به توافقی جدی دست یابند. در همین راستا گروهی دیگر از کارشناسان در گفتوگو با رسانههای ایران تاکید دارند که اتفاقا رایزنی با جمهوری خواهان فارغ از دشواریها، نتیجه بخشتر است چرا که ماحصل آن میتواند توافقی پایدارتر باشد.
با این همه، این موضع مخالفان جدی نیز دارد. محافظه کاران نه تنها رایزنی با واشنگتن را مفید نمیدانند بلکه بر توسل ایران به اهرمهای سختگیرانه تاکید دارند و معتقدند در چنین شرایطی زمینه برای مذاکرهای سازنده هموار میشود.
از سوی دیگر، سفر رافائل گروسی به تهران از دید بسیاری از رسانههای خارجی سیگنالی مثبت از سوی ایران قلمداد میشود؛ سفری که در جریانش رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اقدامی نادر از دو سایت نظنز و فردو بازدید کرد. ناظران با استناد به این متغیر میگویند، شواهد نشان میدهد گره کور توافق تهران و نهاد پادمانی پس از ماهها تنش در باب نظارت بازرسان از سایتهای هستهای ایران در حال باز شدن است. آنها به توئیت اخیر عباس عراقچی بعد از سفر گروسی اشاره دارند که نوشته بود، «تهران مایل است با لحاظ کردن منافع ملی و حقوق مسلم خود رایزنی کند نه تحت فشار و ارعاب.»
پیشتر نیز وزیر امور خارجه کشورمان تاکید داشت که تکرار سیاست فشار حداکثری «شکست حداکثری» را به دنبال خواهد داشت از همین رو ایده بهتر آن است که طرفین به خرد حداکثری متوسل شوند که ماحصل آن به نفع همه است. عباس عراقچی اما در اظهار نظر اخیرش و به بهانه سفر گروسی به تهران و حواشی مرتبط با آن اعلام کرد که فرصت برای مذاکرات و توسل به اهرمهای دیپلماتیک محدود است. او در ادامه ضمن اشاره به شرایط پیچیده و حساس برنامه هستهای ایران در سال آینده گفت که تهران برای هر سناریویی اعم از رویارویی و یا تعامل و همکاری با غرب آماده است.بدین طریق وزیر خارجه کشورمان توپ را در زمین غرب انداخت و گفت، آنها باید در این باره تصمیم گیری کنند.
فارغ از ادعای رسانههای غربی مبنی بر ارسال سیگنالهای مثبت از جانب تهران، گروهی ادعای متفاوتی را مطرح کرده و میگویند که تنشها میان دو طرف باقی است و تا مادامی که اعتماد بر روابط ایران و آژانس و غرب حاکم نشود و دسترسی نهاد پادمانی به سایتهایی که مدعی است در آن ذرات ادعایی اورانیوم یافته شده است، امکان پذیر نخواهد بود و از همین رو دسترسی به توافق دور از ذهن است؛ بالاخص آن که امروز در ایران به واسطه تهدید بالقوه اسرائیل و عبور این بازیگر از خطوط قرمز، گفتمان تغییر دکترین هستهای در برخی از محافل و رسانهها برجستهتر شده است. گروهی از سیاستمداران ایرانی براین باورند که تهران با بازتعریف دکترین هستهای خود قادر است قدرت و توان بازدارندگیاش را افزایش دهد.
بهنام طالبلو، تحلیلگر اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها با استناد به خواست تهران برای تنش زدایی مدعی است: «ایران احتمالاً برای کاهش تنش و توقف کارزار فشار حداکثری از اهرمهای مختلفی استفاده خواهد کرد، از دیپلماسی گرفته تا رویکردی سختگیرانه». همزمان تریتا پارسی، یکی از بنیانگذاران اندیشکده موسسه کوئینسی در واشنگتن، نیز اخیرا مدعی شد که ایران ممکن است از این لحظه به عنوان فرصتی تازه برای برقراری رابطه با ترامپ استفاده کرده تا زمینه را برای رایزنی هموار کند.
با این همه گروهی دیگر از ناظران با اشاره به شرایط حاکم بر خاورمیانه مدعیاند که منطقه در قیاس با چهار سال گذشته در شرایط متفاوتی قرار دارد، حملات اسرائیل به غزه و مواضع حزب الله در لبنان و رویارویی عریان تهران و تل آویو، معادلات امنیتی حاکم را پیچیدهتر کرده و همزمان آینده رایزنیهای تهران و واشنگتن را در هالهای از ابهام قرار داده است. از یک سو پیروزی مسعود پزشکیان که بر اصل تنش زدایی با غرب و عبور از تحریمها تاکید دارد در باب از سرگیری گفتگوها با آمریکا روزنهای از امید ایجاد کرده و در سوی دیگر تصاعد بحران موجب شده تا گروهی در باب چشم انداز تعاملات احتمالی میان تهران و دولت دوم ترامپ نگاهی بدبینانه داشته باشند.بالاخص آن که به گفته پارسی ترامپ ممکن است به سان دوره اول ریاستش تحت تاثیر نئومحافظه کاران، لابیهای اسرائیلی و شاهینها باز هم به این نتیجه برسد که توسل به اهرم فشار حداکثری تنها گزینه برای تعامل احتمالی با تهران است.