پلیس خوب/ پلیس بد

خبرآنلاین پنج شنبه 01 آذر 1403 - 19:46
یکی از مهم‌ترین نکات در زمان نگارش فیلم‌نامه فیلم‌های رازآلود و معمایی، ایجاد تعاملات پیچیده میان شخصیت‌ها و اتفاقات نامترقب بوده تا بدین روش علاوه بر ایجاد هیجان در تماشاگر، با طراحی معماهای پی‌درپی و غیرمنتظره، ذهن مخاطب را تا لحظات پایانی درگیر کرده و با این روش، پاسخ این معماها را بر دوش مخاطب بگذارد.

مین رو این فیلم‌ها، جزو جذاب‌ترین و محبوب‌ترین آثار سینمایی بوده و به طور پیش‌فرض، آثار باکیفیتی که در فضای ژانریک اشاره شده تولید شوند، پتانسیل لازم برای جلب نظر مخاطب را داشته و در لیست فیلم‌های محبوب مخاطبان سینما، تلویزیون و شبکه‌های نمایش خانگی قرار خواهند گرفت. تا به اینجای کار سریال بازنده (به کارگردانی امین حسین‌پور) با تکیه بر این پتانسیل و بر اساس رمان محبوب و مشهور زن همسایه (به نویسندگی شاری لاپنا) یکی از همین نمونه‌های قابل‌قبول به شمار می‌آید. سریالی که با حفظ روایت ابهام‌آور و پرتعلیق خود توانسته به خوبی تا قسمت هشتم مخاطب را با خود همراه کرده و با کمک طراحی کاراکترهای صبور، مرموز، آرام و درون‌گرا، داستان خود را به خوبی برای تماشاگر بازگو کند. 

اما قسمت نهم از این سریال حاوی دو نکته حائزاهمیت و قابل‌توجه است. نکته اول که بر مبنای تقید بازنده بر قواعد ژانر، پی‌ریزی و بنا شده با رعایت یک اصل مهم روایی در این قسمت به وقوع می‌پیوندد. بر مبنای این الگو، طرح‌های فیلم‌های معمایی و رازآلود (وحتی یکی از اصلی‌ترین زیرژانرهای این ژانر یعنی جاسوسی) اغلب بر توانایی‌‎های فردی، هوش یا قدرت بالای ذهنی، اعتماد به نفس و تلاش یک کارآگاه (یا پلیس) متمرکز خواهد بود و کارآگاه (یا پلیس) سعی می‌کند با جمع‌آوری سرنخ‌ها، به دنبال شواهد، بازجویی از شاهدان و ردیابی یک جنایت و جنایتکار باشد. از این رو در سریال مذکور، با پیش‌روی مرحله به مرحله و قدم به قدم پلیس‌ها برای حل و کشف مسئله و همین طور همراه کردن مخاطب در بازگشایی گره‌های متعدد داستانی، گره‌ای بزرگ و غیرقابل حدس برای تماشاگر در قسمت نهم به وجود آمده و بدین روش، کلیه معادلات ذهنی او را برهم زده و توانسته عطش و علاقه‌مندی زیادی برای مواجهه با قسمت دهم به وجود آورد. بر هم مبنا می‌توان بازشدن پای یک قاتل جدید در پرونده کودک‌ربایی را یکی از مصادیق مهم پای‌بندی این سریال به قواعد ژانر دانست و در قسمت‌های بعدی انتظار رخداد وقایع غیرقابل انتظارتر و هولناک‌تری را داشت. 

پلیس خوب/ پلیس بد

نکته دوم نیز در راستای برجسته‌کردن یک صفت پسندیده انسانی و نکوهش یک رذیلت اخلاقی در استمرار آشنایی‌زدایی از کلیشه پلیس است. به خاطر بیاورید که در اولین سکانس اولین قسمت از این سریال، سرگرد حامد کیانی (با بازی علیرضا کمالی) برای به حرف آوردن مردی با جرم تجاوز و جنایت، در مکانی خارج از کلانتری دست به خشونت می‌زند. در همان سکانس، دستیار کیانی (با بازی محمد علی‌محمدی) نیز در ستایش رفتار سرگرد با مجرم، برای خود درخواست صدور مجوز برخوردهای خشونت‌بار با مجرمان را دارد. از این رو، با همین شیوه مواجهه صادقانه با مخاطب، ارتباطی نزدیک‌تر و حقیقی‌تر با اثر به وجود آمده و در ادامه، مخاطب را آماده روبرویی با حوادث این چنین می‌کند. اما در قسمت نهم، فیلمنامه‌نویس با رویکردی مشابه اندرو کوین‌واکر در هفت (به کارگردانی دیوید فینچر) بی‌صبری، بی‌حوصلگی و خشونت پارسا را زاده آموخته‌های اکتسابی و کینه او را وام‌دار زندگی سخت او در سالهای یتیم‌خانه می‌داند و همین رذایل اخلاقی، عاملی برای از بین‌رفتن و حذف‌شدن او در بازی دزد و پلیس بازنده می‌شود. از این رو علاوه بر اینکه تلویحا از پارسا به عنوان پلیسی خشونت‌طلب در سیستم قضایی و پلیسی اعلام برائت می‌شود، او در ذهن مخاطب نیز به لیست بازنده‌های نهایی سریال بازنده افزوده می‌شود. 

پلیس خوب/ پلیس بد

۵۷۵۷

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.