روزنامه جوان نوشت: سیده فاطمه حسینی دبیر کمیسیون علمی، فناوری و هوشمندسازی دولت شد. قریب به اتفاق مردم و اهل سیاست اولین بار نام او را وقتی شنیدند که در انتخابات مجلس دهم از فهرست اصلاحطلبان وارد مجلس شد. اما بیشتر از سوابق اجرایی و کاری، او با نام پدرش و بعد هم حواشی سخنان و اقداماتش شناخته شد.
فاطمه حسینی فرزند سید صفدر حسینی، وزیر کار و وزیر اقتصاد در دولت دوم خاتمی و رئیس اسبق و البته معزول صندوق توسعه ملی ایران است. خرداد ۹۵ و در پی رسوایی انتشار فیشهای حقوقی نجومی برخی مدیران دولتی، فیش حقوقی صفدر حسینی توسط یکی از کارکنان صندوق توسعه ملی منتشر شد که منجر به واکنشهای اجتماعی زیادی گردید. پس از موج اعتراضات، صفدر حسینی به همراه چهار عضو دیگر هیئت مدیره صندوق توسعه ملی از ادامه همکاری استعفا دادند. همین باعث شد تا فاطمه حسینی تریبون نمایندگی ملت در صحن علنی مجلس را به جای مشکلات مردم، برای دفاع از پدرش به کار برد و پشت تریبون مجلس بیانیه در دفاع از خانوادهاش بخواند.
شاید بیراه نباشد که بگوییم زمان درست شهرت سیده فاطمه حسینی، به همین نطق و کلیدواژه «سفره انقلاب» برمیگردد. او پیش از آن هم در یک مصاحبه از حقوق ۵۰ میلیون تومانی پدرش در سال ۹۵ دفاع کرد. علی مطهری که در آن زمان مدیریت صحن علنی مجلس را برعهده داشت، پس از بیاعتنایی حسینی به تذکرات مکرر او، دستور قطع میکروفن او را داد.
این اتفاق باعث انتقادات جدی به اصلاحطلبان گردید و سرانجام صدای برخی رسانههای اصلاحطلب هم به اعتراض بلند شد. سایت انصافنیوز، از رسانههای نزدیک به مسعود پزشکیان همان زمان خطاب به فاطمه حسینی نوشت که «کدام مکتبی سوء استفاده از امکانات و تریبون مجلس را در راستای منافع شخصی و خانوادگی برای نماینده مجلس روا میدارد؟! خانم حسینی نگذاشت بیش از یک ماه از عمر مجلس دهم بگذرد و این چنین افسوس حامیان لیست امید را برانگیخت! خانم حسینی! شما به عنوان عضوی از قوه قانون گذاری کشور محسوب میشوید،ای کاش یک دهم این جوش و خروش را درباره خلاف قانونهایی که در جامعه صورت میگیرد نشان میدادید، تا مردمی که به شما رأی دادند بفهمند که شما قانونمدارید و برای اقشار آسیبپذیر جامعه دل میسوزانید.»
اما این موضوع تنها حاشیه این فرد نبود و تأسیس صرافی توسط او و همسرش و ادامه کار آن حتی پس از لغو مجوز حاشیه دیگر او و خانوادهاش در اوایل دهه ۹۰ بود. حضور چنین فردی در دولت پزشکیان طبعاً میتواند حواشی رسانهای برای دولت ایجاد کند که با شعارها و مشی رئیسجمهور نمیتواند همخوانی داشته باشد. به تدریج تعداد انتصابهای دولت که مورد سؤال و انتقاد قرار میگیرد، بالا رفته و این اتفاق خوبی نیست.