با عیال، نشستهایم پای «مجمعه»ی صبحانه یا به قول ترکها «کاوالتی». در بشقاب کوچکی ارده ریخته و از من میخواهد شیرهی انجیر سوغات پلدختر را بریزم روی ارده در کانون بشقاب و با چنگالی کوچک، یا بته جقه ترسیم کنم یا طرح ماهیدرهم کُردی یا گل میرزاعلی. ولی نتیجهی کار شباهتی به هیچکدامشان ندارد و بیشتر به کانال انتزاعی مرحوم واسیلی کاندینسکی میزند.
همسر ملامت میکند: «حواست کجاست».
میگویم: «حواسم پیش دخوست».
میگوید: «یا چرند و پرند را بده صحافی کنند، یا نسخهای تازه پیدا کن. جلد و زهوارش دررفته و نمیشود خواند».
کتاب ارزشمند «چرند و پرند»، اثر زیبای متشکل از مقالات استاد علی اکبر دهخدا متخلص به دخو که روزگاری در روزنامهی صور اسرافیل چاپ میشد، هنوز هم اثری خواندنی، زیبا و دلربا است.
میگویم: «عکسهای تولد خواهرزاده را برایم فرستادهاند و فیلترشکن باز نمیشود که مشاهده کنیم. به همین خاطر با خودم فکر میکردم اگر دخو زنده بود، دربارهی این سازِ ناساز و این حالِ بدحال، چه مینوشت».
به اتفاق بیرون میزنیم و رفته رفته، الهام نقشه راهِ دخو برای رفع فیلترینگ اینترنت به مغز مبارکمان میرسد. کاش میشد با فنآوری هوش مصنوعی، نسخهای از الهامات جاری را به دفتر مسعودخان پزشکیان فرستاد. فایده دارد مگر؟ نمیدانم. برویم سراغ نقشهراه.
راهبرد رفع فیلتر الزام اصلی آن:
بر همگان آشکار است که اساسا رفع فیلتر و گشودن بند و زنجیر از پای طیر اینترنت، بسی سهل است و آسان. نه تضاد و تنازع منافع در کار است نه مخالفتِ دستهای نهان.
مساله فقط در حل جزییات است. میدانید که شیطان کجاست؟ در جزییات آفرین. ...
خُب. مهمترین رُکن جزییاتی که سایه انداخته بر کلیات، کدام است؟ پاسخ: دولت پزشکیان در این ماجرا، دو چالش و معضل بزرگ دارد:
الف) ناتوانی نهاد ریاست جمهوری و تشکیلات دولت در ترسیم نقشه راه برگزاری جشن ملی رفع فیلتر.
ب) خطر بروزِ آنی، میلیونی و گستردهی سکتهی قلبی ناشی از شادی ناگهانی، خطر بروز حالات شیدایی (mania) فراگیر و بیاختیاری عاطفی (Pseudobulbar affect) در شهروندان.
لذا با الهام گرفتن از تجارب جامعهشناسی تاریخی ایرانیان و اثرگذاری درازمدت شادی و سورِ چند شبانهروزی، میتوان جشن ملی را به شیوهی زیر برگزار کرد.
۱.سرمای پاییز و زمستان، خاموشیها مکرر بابرنامه و بیبرنامه، فضای معنوی ماه مبارک و ابهام دربارهی چندوچون آغاز دُور دوم زمامداری آن موطلایی گردنشکسته در کاخ سفید، موضوعاتی هستند که باید پشت سر نهاده شوند. لذا بهتر است برگزاری جشن ملی رفع فیلترینگ، درست در روز سیزده به در آغاز شود. تقارن نخستین روز این جشن باشکوه با عید فطر، نشاط و طراوت طبیعت، سر به صحرا نهادنِ اصحاب جوج، فضایی فرحناک و طربناک فراهم خواهد آورد و البته هوا هنوز آن قدر گرم نخواهد بود که خلقالله گریبان چاک کنند. (گر چه سماعِ خودجوش و اتومات را کاری نمیتوان کرد).
۲.مطلوب و مناسب است که با توجه به حرمت نمادین و زیباییِ فرهنگی عدد چهل، تعطیلاتِ ویژهی رفع فیلترینگ، چهل شبانهروز باشد. ولی به هر تقدیر، تخفیف ده روزه هم جایز است و تعطیل کردن کشور به مدت یک ماه، لطمهای به اقتصاد و کار و بار کشور نخواهد زد.
۳.در طول تعطیلات یک ماههی مزبور، شایسته است به جای پرداخت یارانهی نقدی، اینترنت نامحدود به تمام دهکها و صدکها داده شود و خلایق در آن مدت، آنقدر دانلود کنند که هیچ هارد اینترنال و اکسترنالی را یارای ذخیره نمانَد.
۴.رفع فیلتر، قهرمانانی به یادماندنی خواهد داشت که لازم است به شکل مناسب، از همهی آنان تقدر به عمل آید. به ویژه آن مادرِ سیاستمداری که فرزند برومندش در ایام قفلینگ اینترنت، با فروش فیلترشکن، به مردم مجال عبور از بند داد.
۵.در ایرانِ پسارفعِفیلتر، فضا برای بهرهگیری از استعدادهای شکوفای بلاگرهای محبوب، مساعد خواهد شد. پیشبینی میشود در صورت عزل جناب زاکانی و انتصاب مستر تستر به مقام شامخ بلدیهچی تهران، حال و روز پایتخت، بسی بهتر شود.
۶.وزارت کشور موظف است ظرف یک هفته، به اینستابازانِ مبرز و تویتپرانها یا ایکسمحورانِ برجسته، مجوز فعالیت حزبی داده و در دانشگاهها و محافل علمی هم، برای آنان سهمیهی ویژه در نظر بگیرند. شایسته است وزارت علوم نیز، با تاسیس رشتههای روانشناسیِ اینستایی و پزشکیِ اینستایی موافقت نموده و دورهی یک ماههی دکترا به آنان اختصاص دهد.
۷.با توجه به مرامِ دموکراتیک مسعودخان، مسئولیت نهاد ویژهای به نام کمیتهی صیانت از اینترنتِ باز، به طرفداران اسبق فیلتر سپرده شود و عالیجنابان رسایی، ثابتی، رائفیپور و دیگران، جزوههایی در باب فواید آزادی بیان و فواید اینترنتِ باز، منتشر نمایند.
۸.الف.سین.الف، در نشستی باشکوه با ایلان ماسک، بابت برداشتن فیلتر بر سر او منت بگذارد و قاطیِ شوخی و جدی، متلکهایی با این مضمون بپراند: «استارلینکت را بگذار دمِ کوزه، دمنوشش را بنوش». سپس به شکلی رندانه دلجویی نموده و او را تشویق کند که سرمایه بیاورد توی کشور.
۹.آن دسته از شرکتهای دانشبنیان که با تاسیس شبکههای اجتماعی بومیسازیشدهی بیمشتری ولی پرخرج، دود چراغ خوردهاند، جهت استراحت به جزایر هاوایی اعزام شده و تجلیل لازم از آنان به عمل آید.
١١.قفل اینترنت را بگشایند اما به صورت راندومی، در هر شبانه روز، اینترنت یک تا سه میلیون نفر از شهروندان را به مدت ٢٤ ساعت فیلتر نمایند تا یادشان نروند از کجا به کجا رسیدند.
۱٢.مجلس و ملت متعهد شوند که پس از رفع فیلتر، تا پایان دورهی نخست ریاست جمهوری مسعودخان، توقعات و خواستههای دیگری نداشته باشند و ایشان برای تغییر نرخ بنزین به ارقام خیلی خیلی بالاتر از این، مبسوط الید باشد. ضمنا در مورد کاستنِ تورم، حل مشکل برجام، اف.ای.تی.اف، اصلاح ساختار بیمار آموزش و پرورش و رفع مشکلات بهداشت و درمان و اصلاح دستمزدها، انتظار خاصی نداشته باشند و بدانند که «با یک هاند بیش از یک واترملون»، نتوان برداشت.
باقی بقایتان
پی نوشت یا بعدالتحریر:
مجمعه یک سینی بزرگ دایرهای با قطری نزدیک به یک متر است. از بیست سال پیش در خانهی ما، نه سفرهی یک بار مصرف میاندازیم نه چند بار مصرف. غذا را به عادت قدیم در این مجمعهی بزرگ صرف میکنیم. البته پولدارها مجمعهی مسی دارند و ما از ورژن روحی استفاده میکنیم.
کاوالتی یا «قهوه آلتی» به معنی غذایی که قبل از قهوه خورده میشود و نوعی زیرسازی برای آغاز کارهای روزانه است، واژهای ترکی است که بنده، هم واژهاش را و هم وعدهاش را بسی دوست دارم.
بته جقه که معرف حضور همه است. ماهی درهم و گل میرزاعلی از طرحهای زیبای قالیبافی در کردستان است.
کاندینسکی، از باحالهای عالم آبستره است. اوصیکم به جستجوی تصاویر نقاشی هایش در اینتنرت.
311311