عصر ایران ؛ حسن ظهوری ــ پس از سه دهه، باستانشناسان بار دیگر به تپه باستانی چشمه علی بازگشتهاند و کشفی بیسابقه را رقم زدهاند. این تپه که سالها مورد کاوش و مطالعه باستانشناسان مطرح جهان قرار گرفته بود، این بار رازی شگفتانگیز را در دل خود آشکار کرد. تیمی از باستانشناسان دانشگاه شهید بهشتی موفق به کشف بقایای یک روستای ۶۰۰۰ ساله در این منطقه از شهر ری شدهاند.
گزارش را اینجا ببینید
حمیدرضا ولیپور، سرپرست هیئت کاوش در تپه چشمه علی، میگوید: «در این فصل کاوش، بقایای گستردهای از یک بافت مسکونی (روستایی تقریباً ۶۰۰۰ ساله) مربوط به دوره سیلک ۳ کشف شده است. در این کاوشها، تقریباً سه فاز معماری، واحدهای مسکونی و فضاهای استقراری متعددی آشکار شده است.»
این کشف در حالی صورت گرفته که تپه چشمه علی طی سالهای گذشته آسیبهای جدی دیده است. حفاریهای غیرمجاز بخش قابل توجهی از آثار تاریخی این منطقه را تخریب کرده و فعالیتهای شهرداری از جمله کاشت درخت و حفر گودالهایی عمیق، بخشهایی از بقایای تاریخی را مدفون و نابود ساخته است.
ولیپور به تخریبهای گسترده ناشی از حفاریهای غیرمجاز اشاره میکند و از جمله به چاههایی در قسمتهای مختلف تپه و گودالی بزرگ به عمق دو تا دو و نیم متر در وسط یکی از ترانشهها اشاره میکند که بخش عظیمی از آثار را از بین بردهاند.
با وجود این تخریبها، باستانشناسان در دو ترانشه ۵ در ۵ متری (در مجموع ۱۰ در ۵ متر) موفق به کشف بقایای این روستای ۶۰۰۰ ساله شدهاند. یکی از مهمترین یافتههای این کاوش، دیواری قطور با رد خشتهای مشهود است که متأسفانه بخش قابل توجهی از آن تخریب شده است. ولیپور میگوید: «یک دیوار مرکزی (احتمالاً دو دیوار به هم چسبیده) با ضخامت حدود ۹۰ سانتیمتر تا یک متر وجود دارد که فضاهای دو سمت خود را از هم جدا میکرده است. این دیوار تا انتهای ترانشه ادامه داشته، اما به خاطر گودال ایجاد شده در آنجا، بخش عظیمی از آن از بین رفته است.»
در دو طرف این دیوار خشتی اصلی، بقایای دیوارهای خشتی دیگری با ابعاد حدود ۵۰ در ۲۵ سانتیمتر مشاهده میشود که نشانگر وجود فضاهای معماری (احتمالاً سکونتگاه) در دو سوی دیوار اصلی است. یکی از این فضاها در اثر حفر چاه توسط حفاران غیرمجاز تخریب شده است. کاوشها نشان میدهد که این دیوار ضخیم، دو فضای معماری مجزا را به هم متصل میکرده است. باستانشناسان همچنین موفق به شناسایی شیوههای معماری متعلق به ۶۰۰۰ سال قبل شدهاند.
به گفتهی ولیپور، در دورهای که این فاز معماری و دیوار ایجاد شده، سطح مکان برای ساخت خانه کاملاً مسطح شده و سپس با قلوهسنگهای متوسط و کوچک و خاک نرم پوشانده و کوبیده شده است که علاوه بر ایجاد سطح مسطح، زیرسازی دیوارها و کف واحدها را نیز تشکیل میداده است. روی این سنگها و خاک کوبیده شده، اندود و کف ایجاد شده و دیوارها روی آنها ساخته شدهاند.
حفاریهای غیرمجاز و فعالیتهای شهرداری آسیبهای جدی به دیوارها وارد کرده و باعث از بین رفتن رد دیوارها در برخی نقاط شده است. با این وجود، باستانشناسان موفق به کشف دیوار خشتی دیگری شدند که توسط حفاران غیرمجاز تخریب شده بود. نکته قابل توجه، کشف لایهای قرمز رنگ بسیار نازک (احتمالاً گل اخرا) در اندود کف است که به نظر میرسد دیوار را هم پوشش میداده است.
در گوشهای دیگر از ترانشه، بخشی از اندود کف که توسط حفاران غیرمجاز تخریب شده و مملو از زباله و دورریز بود، کشف شد. در این قسمت نیز رد یک دیوار دیگر مشاهده میشود که اکنون کاملاً از بین رفته است.
کاوشها با دقت بسیار زیادی در حال انجام است و تمام تکههای کوچک سفال، زغال یا هر چیز دیگر، حتی ذرات بسیار کوچک نیز مورد مطالعه دقیق قرار میگیرد و هیچ خاکی از محوطه دور ریخته نمیشود. خاک جدا شده از حفاری نیز بررسی و در گوشهای دیگر از محوطه انباشته میشود و تعدادی از باستانشناسان با الکهای مختلف، این خاک را مجدداً بررسی میکنند. با هر میلیمتر که خاک جابجا میشود، سطح دوباره جارو زده میشود تا کوچکترین شواهد معماری از نظر باستانشناسان پنهان نماند.
باستانشناسان حتی در میان خشتهای کنده شده، به دنبال کوچکترین ردی از گیاهان یا طناب هستند که نشاندهنده پوشش سقف یا موارد دیگر باشد. این اطلاعات حتی با دانشجویان رشتههای دیگر مانند معماری به اشتراک گذاشته میشود.
در آخرین دقایق حضور تیم گزارش در محوطه، اتفاق مشکوکی رخ داد. باستانشناسان ردیفی از خشتهای کتابی را در خاک بسیار سست و نرمی یافتند که به وجود یک تدفین در آن قسمت مشکوک شدند. با ادامه کاوش، بقایای اسکلت آشکار شد و متخصصین مربوطه از جمله حامد وحدتی نسب برای همکاری دعوت شدند. پیش از برداشتن کامل اسکلت، جهت انجام مطالعات بیشتر از جمله تاریخگذاری و انگلشناسی و بسیاری پژوهشهای دیگر، نمونه DNA برداشت شد.
ولیپور دراینباره میگوید: «تا حدودی اطلاعات اولیه در مورد جنسیت و وضعیت این اسکلت به دست آمده است. تا اینجا میدانیم که اسکلت متعلق به یک دختربچهی نسبتاً جوان، احتمالاً حدود ۱۵ یا ۱۶ ساله با قدی حدود ۱۶۰ سانتیمتر است. این دختربچه در اینجا دفن شده و به نظر میرسد تدفین برای اطرافیانش مهم بوده، چرا که برای آن دیواری ساخته شده است. برخلاف بسیاری از تدفینهای همدوره که در گودال انجام میشده، برای این تدفین، دیوار ساخته و نوعی اتاقک تدفین ایجاد شده است. همچنین، زیورآلاتی شامل مهرههای ساده از جنس صدف، استخوان و سنگ به صورت پابند، دستبند و احتمالاً تزئیناتی برای گردن و سر، همراه این اسکلت یافت شده است.»
در این بافت روستایی و با توجه به فضاهای معماری کشف شده، سنت تدفین در زیر کف خانهها رواج داشته و هنوز قبرستانی خارج از فضای مسکونی شکل نگرفته بود. خود اسکلت نیز نشانهها و نمادهایی دارد که سئوالهای زیادی ایجاد میکند. به نظر میرسد جمجمه تا حدودی دفرمه شده است. طبق نظر ولیپور، این تغییر شکل احتمالاً عمدی بوده و میتواند نشانگر نوعی رفتار اجتماعی مرتبط با موقعیت اجتماعی فرد باشد که از ابتدای کودکی اعمال میشده است. همچنین، احتمال دارد این تغییر شکل ناشی از رفتارهای فرهنگی دیگری مانند بستن سر باشد.
پیشینه مطالعات باستانشناسی چشمه علی به یک قرن پیش بازمیگردد و مهمترین پژوهشها در این زمینه توسط اشمیت در دهه ۱۹۳۰ (بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۷) انجام شده است. این محوطه باستانی در کنار مجموعه مشهور چشمه علی شهرری، شامل دژی تاریخی در بالای کوه و نقشی از دوره قاجار، واقع شدهاست. چشمه علی که از هزاران سال پیش جوشان بوده و احتمالاً دلیل شکلگیری این روستا در کنار آن بوده است، در حال حاضر به دلیل اقدامات نادرست شهرداری تهران برای ساخت خط ۶ مترو، تقریبا خشکیده است.