سناریوهای محتمل پاسخ ایران به اسرائیل چیست؟/ این مرد، فدایی روحانی و دشمن پزشکیان شد!/ خطری که مذاکرات را تهدید می‌کند

الف چهارشنبه 07 آذر 1403 - 20:37
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

سناریوهای محتمل پاسخ ایران به اسرائیل چیست؟

روزنامه خراسان نوشت:

سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و شخصیتی شناخته‌شده به دلیل کم‌گویی و بیان مواضع راهبردی، در اظهارنظر اخیر خود، از پاسخ «ورای تصورات» ایران به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی سخن گفت. این عبارت کلیدی، نه تنها نمایانگر دکترین دفاعی مبتنی بر بازدارندگی فعال ایران است، بلکه با دقت و گزیده‌گویی خاص باقری، پیام روشنی به دشمنان و هم‌پیمانان منطقه‌ای ارسال می‌کند: ایران آماده واکنشی قاطع و فراتر از پیش‌بینی‌هاست. این موضع‌گیری در شرایط حساس منطقه‌ای و درآستانه مذاکرات ایران و اروپا ابعاد تازه‌ای به تحلیل‌ها درباره آینده منطقه و توانایی بازیگردانی ایران می افزاید.

اولین احتمالی که می‌توان برای پاسخ ایران به اسرائیل متصور شد، باز کردن جبهه جدید علیه اسرائیل در مناطق مختلف از جمله بلندی‌های جولان و مرز سوریه-لبنان است. اگر ایران تصمیم بگیرد که جبهه جدیدی از سوی مرز سوریه و لبنان ایجاد کند، این امر به شدت توان تحلیل رفته اسرائیل را تضعیف خواهد کرد.

یکی دیگر از احتمالات برای پاسخ ایران به اسرائیل تقویت و افزایش شدت حملات موشکی است. ااگر ایران تصمیم بگیرد که موشک‌های خود را با سرجنگی‌های قدرتمندتر و شدت تخریب بیشتر تجهیز کند، این امر می‌تواند تلفات سنگینی به زیرساخت‌های حساس اسرائیل وارد کند. در چنین شرایطی، اسرائیل با بحرانی دوگانه مواجه خواهد شد: از یک سو باید به دفاع از خود در برابر تهدیدات مستقیم بپردازد و از سوی دیگر باید موضع خود را در مقابل بحران‌های سیاسی و اجتماعی داخلی نیز مدیریت کند. در این سناریو پاسخ ایران باید به نحوی باشد که میزان بازدارندگی را به حدی بالا ببرد که واکنش اسرائیل به آن را به پایین‌ترین حد ممکن برساند.

سومین سناریویی که می‌توان برای پاسخ ایران به اسرائیل تصور کرد، حمله ترکیبی و هماهنگ با دیگر بازوهای مقاومت در منطقه است. تاکنون، جبهه مقاومت به‌طور مستقل و بدون هم‌افزایی هماهنگ عمل کرده است. با این حال، اگر ایران به همراه متحدان منطقه‌ای خود به‌صورت یکپارچه به مقابله با اسرائیل بپردازد، این امر می‌تواند برای اسرائیل غافلگیرکننده باشد.

چهارمین احتمال که می‌تواند بخشی از پاسخ ایران به اسرائیل باشد، هدف قرار دادن سران این رژیم است. پس از بحران‌های داخلی که اسرائیل در زمینه رهبری و ناکامی‌های نتانیاهو در اداره جنگ با حماس و باز پس‌گیری اسرا داشت، ایران می‌تواند از این فرصت برای ایجاد تنش بیشتر استفاده کند. در حال حاضر، فشارهای بین‌المللی و داخلی بر نتانیاهو به حدی رسیده که بسیاری از تحلیل گران معتقدند او در موقعیت دشواری قرار دارد.هدف قرار دادن سران رژیم اسرائیل، اگرچه عملیاتی پیچیده و دشوار است، اما می‌تواند معنای گسترده‌تری در سطح استراتژیک داشته باشد. در نهایت، سخنان سرلشکر باقری در خصوص پاسخ «ورای تصور» ایران به اسرائیل نشانگر آمادگی ایران برای ورود به مرحله جدیدی از درگیری‌هاست که پیچیدگی‌های زیادی را برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت. 

******

وقتی غربگرایان، دشمنی ترامپ را هم چراغ سبز می‌بینند!

روزنامه کیهان نوشت:

در حالی که دونالد ترامپ مشغول چیدن عناصر ضدایرانی و صهیونیست در دولت خود است، برخی مدعیان اصلاح‌طلبی می‌گویند: پزشکیان، چراغ سبز ترامپ را جدی بگیرد! روزنامه آرمان در متنی با همین عنوان، از قول محمد تقی فاضل میبدی (عضو گروم موسوم به مجمع محققین) نوشت: «واقعیت این است که ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود نیز در چند مورد چراغ سبز به ایران نشان داد. اما به دلیل عدم اعتماد به سیاست‌های او در داخل علاقه‌ای برای گفت‌وگو ایجاد نشد. امروز ما با ترامپی روبه‌رو هستیم که تقریبا با روش سیاست‌ورزی او آشنا شده‌ایم. با در نظر گرفتن مجموع شرایط کشور می‌توان از هر امکانی در جهت تحقق منافع ملی استفاده کرد. به همین دلیل من معتقدم اگر دوباره چراغ سبز نشان داده شد، آقای پزشکیان می‌تواند از فرصت استفاده کند. البته نمی‌توان منکر اتفاقات گذشته شد و به همین دلیل باید در مواجهه با چنین فردی تمام اصول را در نظر داشت.»

آنچه در اظهارات فاضل میبدی دیده می‌شود، این است که او نه غیرت و حمیتی نسبت به خون شهید سلیمانی (فرمانده میدانی جبهه ضدتروریسم در منطقه) دارد که به دستور ترامپ ترور شد، و نه حتی نسبت به توافق پایمال شده برجام که زمانی در حد ناموسی برای اصلاح‌طلبان و غربگرایان ناموسی شمرده می‌شد. با این وصف به فرض محال، دولت ترامپ یا هر دولت و دولتمرد دیگر آمریکایی می‌توانند پای میز مذاکره با همین جماعت منفعل بیایند و وعده بفروشند و کلاه‌شان را بردارند و کلاه دیگری سرشان بگذارند و باز هم این جماعت احساس سرخوشی و مسرت کنند. اصلا هم یادشان نمی‌آید که با دولت منفعل و متوهم همین‌ها، تحریم‌ها به جای لغو شدن دو برابر شد و رئیس همان دولت اعلام کرد مگر دیوانه‌ایم که با ناقضان و باطل‌کنندگان برجام، دوباره مذاکره و توافق کنند!

******

پیامک‌های تهدیدآمیز و تلاش برای کنترل مجلس

روزنامه شرق نوشت: 

در روزهای اخیر، برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از دریافت پیامک‌های انبوه و سازمان‌دهی‌شده گلایه کرده‌اند. نمایندگان این پیامک‌ها را اقدامی مشکوک و سازمان‌یافته می‌دانند که توسط یک شبکه هماهنگ و با پشتیبانی یک ستاد ناشناس ارسال می‌شود. هدف اصلی این اقدام، اعمال فشار بیرونی بر نمایندگان و تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های آنان است.

این موضوع نه‌تنها استقلال نمایندگان مجلس را به خطر می‌اندازد، بلکه موجب می‌شود تصمیم‌گیری‌ها براساس ترس و هیجان به‌جای عقلانیت و مصالح عمومی اتخاذ شوند. نمایندگان معترض اعلام کرده‌اند که محتوای پیامک‌ها اغلب حاوی ادبیات تکفیری، توهین‌آمیز و تهدیدآمیز است. این نوع زبان که با اصول اخلاقی و دینی مغایرت دارد، نشان‌دهنده تلاش برخی جریان‌ها برای استفاده ابزاری از مسائل ایدئولوژیک به‌منظور دستیابی به اهداف سیاسی است.

یکی از جنبه‌های قابل‌تأمل در این پدیده، ادعای مردمی‌بودن این شبکه است. ارسال‌کنندگان پیامک‌ها تلاش دارند خود را نماینده‌ افکار عمومی و جامعه دینی معرفی کنند؛ اما شواهد نمایندگان نشان می‌دهد که این شبکه نه‌تنها مردمی نیست، بلکه هدف آن ایجاد تفرقه درون مجلس و تحریک شکاف‌های اجتماعی است. همچنین، ممکن است این اقدامات در راستای تلاش جریان نفوذ، برای تأثیرگذاری در تصمیم‌گیری‌های مجلس، برای بی‌ثبات‌کردن نظام باشد.

مجلس شورای اسلامی، به‌عنوان رکن تقنینی کشور، اگرچه به‌دلیل نظارت استصوابی در گزینش نامزدهای نمایندگی، همواره با نقدهایی درباره کاهش تنوع سیاسی و محدودیت برخی جریان‌های فکری مواجه بوده است؛ اما همچنان نقشی کلیدی در قانون‌گذاری، نظارت بر عملکرد دولت و تصمیم‌گیری‌های ملی ایفا می‌کند. در نتیجه، هرگونه فشار بیرونی بر نمایندگان، به‌ویژه از طریق ابزارهای سازمان‌یافته و تهدیدآمیز، استقلال مجلس را تضعیف کرده و مشروعیت فرایندهای قانون‌گذاری را زیر سؤال می‌برد.

******

خطری که مذاکرات را تهدید می‌کند

روزنامه فرهیختگان نوشت:

معاون سیاسی وزارت خارجه در آستانه شروع مذاکره با تروئیکای اروپا، به دعوت نروژ راهی اسلو شده است. بر مبنای آنچه در برخی رسانه‌ها منتشر شده، سفر تخت‌روانچی به نروژ مقدمه‌ای برای مذاکره با اروپایی‌هاست. فارغ از اینکه اساساً امکانی برای مذاکره با آمریکا فراهم خواهد شد یا خیر، همچنین با توجه به شروع مذاکرات ژنو می‌بایست چند نکته را در مورد انتشار اخبار مذاکرات و پوشش رسانه‌ای آن مورد توجه قرار داد.

1. خبر مذاکره با تروئیکای اروپایی ابتدا توسط خبرگزاری «کیودو» ژاپن منتشر شد. پس از آن رسانه‌های ایرانی، خبر را منتشر کردند و سخنگوی وزارت خارجه نیز در ادامه خبر را تأیید کرد. سؤالی که در این خصوص وجود دارد، این است که چرا خبر مذاکره ایران با اروپا توسط یک رسانه ژاپنی منتشر شده و این خبر در اختیار رسانه‌های ایرانی قرار نگرفته و اطلاع‌رسانی دقیقی درخصوص این مذاکرات صورت نپذیرفته است.

2. همزمان با شروع مذاکرات ژنو در مهرماه 92 رسماً اعلام شد ایران یک بسته پیشنهادی برای مذاکره با 1+5 روی میز خواهد گذاشت که از جمله آن‌ها «به‌رسمیت شناختن حق غنی‌سازی در ایران» بود. رسانه‌های ایران تقریباً در جریان مسیر مذاکرات، اهدافی که ایران دنبال می‌کند و مواضع مذاکره‌کنندگان قرار داشتند. اما حالا درحالی‌که در آستانه شروع مذاکره با اروپایی‌ها قرار داریم و گمانه‌زنی‌هایی هم درخصوص احتمال مذاکره با آمریکا مطرح می‌شود، هنوز درباره اهداف مذاکره و مسیری که ایران دنبال خواهد کرد، ابهام وجود دارد و اطلاعات دقیقی در اختیار رسانه‌ها قرار نگرفته و هنوز ابعاد موضوع روشن نیست.

3. فارغ از این موارد، سؤالات اساسی چنینند که ایده ایران برای مذاکره با اروپا و مذاکره احتمالی با آمریکا چیست؟ هدف‌گذاری مشخصی در این خصوص صورت ‌گرفته یا صرفاً این گفت‌وگو‌ها قرار است در چهارچوب مذاکره برای مذاکره برگزار شود؟ مبنا بر این است، در شرایطی که طرف آمریکایی‌ها از برجام خارج شده، به تعهدات خود پایبند نبوده و به‌خاطر زیانی که وارد کرده خسارتی پرداخت نکرده، صرفاً مذاکره‌ای از روی انفعال بدون ایده مشخص صورت گیرد یا برنامه مشخصی برای مذاکره صورت گرفته است؟ سود و زیان ایران در روند مذاکره در نظر گرفته شده و نتیجه‌ای که ایران از این مذاکرات دنبال می‌کند، از پیش مشخص است؟ بدون در نظر گرفتن این موارد و البته نداشتن ایده مشخص، اشتباهی که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم رخ داد، مجدد تکرار می‌شود؟ اقتصاد داخلی به نتایج مذاکرات و سیاست خارجی وابسته می‌شود و نهایتاً نیز نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد؟ امری که انتظار می‌رود در ابتدای مسیر مذاکرات، تصمیم‌گیری دقیقی درخصوص این مسیر صورت گیرد و اطلاعات دقیق هم در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد.

******

مازوت‌سوزی سیاست

روزنامه هم‌میهن نوشت:

هنگامی که اعلام شد، از این پس در برخی نیروگاه‌ها مازوت نخواهیم سوزاند، برخی بحق خوشحال شدند ولی توجه نشد که خطر اصلی سوزاندن مازوت در نیروگاه‌های تولید برق نیست، بلکه مسئله اصلی به مازوت‌سوزی افتادن سیاست از سال‌های گذشته است. شاید بتوان گفت موتور سیاست و بهبود امور و حل مشکلات در ایران نه مازوت که با چوب و زغال‌سنگ کار می‌کرد و به همین دلیل نیز فضای پیرامون آن همواره آلوده و تیره بود.

سخنان آقای قالیباف به‌خوبی این وضعیت را توصیف می‌کند که دیروز در مجلس گفت: «روزگاری بود که در برابر تهدید دشمنان به قطعِ نفت تهدید می‌کردیم. امروز کدام نفت را می‌بندیم و کدام بازار را داریم؟ تحریم هم نباشد، تولیدمان معلوم است. آقای وزیر نیرو گفتند که ما اگر تولید هم کنیم، معضل حمل‌ونقل داریم. پس موضوعات ما پیچیده‌تر از این است که امروز بگوییم مازوت را بسوزانیم یا نسوزانیم.» در واقع، ناترازی انرژی که گریبان جامعه‌ی خوابیده روی دریای انرژی را گرفته است، محصول ناترازی میان پیچیدگی مسائل ایران با ساده‌انگاری مدیران حل مسئله است که موجب شده دور خود بچرخند و به‌جای باز کردن این کلاف سردرگم آن را کورتر کرده‌اند.

سیاست کشور را نمی‌توان جزیره‌ای دید و هر بخش خودمختار و مستقل باشد. ضمن اینکه سیاست بدون هزینه نیز وجود ندارد. در ایران در هر دو مورد متفاوت رفتار شده است. هر بخش سیاست و اقتصاد در پی بیرون کشیدن گلیم خود از آب بوده و به بخش‌های دیگر بی‌توجه یا کم‌توجه بوده است. از سوی دیگر، در داخل بخش هم سعی کرده‌اند ساده‌انگارانه‌ترین سیاست‌ها را انتخاب کنند و نگاهی به آینده بلندمدت که سهل است، به تبعات میان‌مدت هم نگاهی نینداخته‌اند و هرچه به بن‌بست نزدیک‌تر شده‌اند، ترس بیشتری از جراحی عمیق سیاستی پیدا کرده‌اند.

حرف رئیس‌مجلس درست است که اینها را بدون مشارکت قوا نمی‌توان حل کرد. این همان مضمون وفاق است که رئیس‌جمهور می‌گوید و به‌طور قطع رئیس قوه‌قضائیه هم با آن موافق است. ولی پرسشی که وجود دارد این است که چرا هیچ سیاست موثر و پایداری برای حل این مهمترین ناترازی ملموس کشور اتخاذ نمی‌شود؟ کدام نیروها مانع هستند؟ از چه نگران هستند؟ در صورت ادامه وضع موجود، آینده چه خواهد شد؟

پاسخ اجمالی چنین است. البته همه می‌خواهیم مسئله حل شود؛ ولی نه می‌دانیم چگونه حل می‌شود و نه جرأت پذیرش تبعات آن راه‌حل واقعی را داریم. همچنین می‌دانیم که نیروهای مزاحم درون‌ساختاری به‌سرعت دست به کار تخریب می‌شوند و کسی مانع اقدام آنان نخواهد شد. از همه بدتر اینکه هنوز نتوانسته‌ایم اعتماد ضربه‌دیده با مردم را در حد مطلوب بازسازی کنیم، حداقل در حدی که بتوان سیاست‌های مهمی را به اجرا درآورد.

******

این مرد، فدایی روحانی و دشمن پزشکیان شد!

سایت مشرق‌نیوز نوشت:

رسول منتجب‌نیا، از فعالان اصلاح طلب که در ایام دولت روحانی گفته بود اصلاح‌طلبان فدایی دولت روحانی هستند؛ به تازگی در مصاحبه با خبرآنلاین، انتقادات تند و تیزی را علیه پزشکیان مطرح کرده و گفته است: «اینکه یک شخصی در برابر سیل مخالفان، منتقدان و رقیبان با کمک مجلس شورای اسلامی و در یک فضای سرد و پر از یاس و نا امیدی، با کمک هواداران و لطف خداوند، موفقیتی را به دست آورد و پس از این موفقیت و در ابتدای کار تمامی پست های دولت را به مخالفان خود واگذار کند و دوستان فداکار خود را در اوج غربت رها کرده و میدان را به رقبای خود بسپارد، اقدامی تازه در تاریخ است. دولت چهاردهم که در ۱۰۰ روز گذشته گام مثبتی برنداشته، با حضور تعداد بسیار کمی از اصلاح‌طلبان و قشر گسترده‌ای از اصولگرایان و افراد تندرو جبهه پایداری تشکیل شده است. چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم که دولت آقای پزشکیان به مراتب از دولت آقای رئیسی راست‌تر و دور از اصلاح‌طلبان است. نتیجه حضور چنین افرادی در دولت این است که شما روز به روز به خاطر جذب مخالفان، ظرفیت‌ها و استعدادهای هواداران خود را از دست می‌دهید.»

دقت شود که این سخنان را یک منتقد یا رقیب یا یک مخالف نمی‌تواند بیان کند بلکه اظهار چنین سخنانی در قبال یک دولت ۱۰۰ روزه فقط از یک دشمن برمی‌آید! این اظهارات که انگار نه سرد و گرم روزگار چشیده، نه سیاست می‌داند و نه اهل مطالعه است در حالی از سوی یک فعال اصلاح طلب ابراز شده‌اند که دولت پزشکیان حتی هنوز انتصابات خود را نیز به پایان نرسانده است. بدخواهی این اظهارات به حدی است که منتجب‌نیا در حالی مدعی می‌شود دولت پزشکیان طی ۱۰۰ روز گذشته گام مثبتی برنداشته که اگرچه ما هم معتقدیم دولت می‌توانست بیشتر از این کار کند اما انصاف نیست که به کاهش درآمدهای مالیاتی دولت در لایحه بودجه، پیش‌بینی نهادهای مهم اقتصادی مبنی بر کاهش تورم در سال جاری و آینده و نیز افزایش معافیت مالیاتی برای حقوق بگیران در سال آینده اشاره نکرد.

ماجرای به‌کارگیری وزرا و برخی نیروهای ناهمسو با جریان حامی پزشکیان نیز مشی شخصی پزشکیان است که از نجابت او منشأ گرفته و خوب یا بد اما توانسته رأی اکثریتی مردم را هم بگیرد. لذا به دیگرانی که پیروز انتخابات نشده‌اند یا کسانی که مخالف مشی نجیبانه پزشکیان در سیاست هستند؛ ربطی ندارد که سلیقه سیاسی رئیس‌جمهور چیست!؟ منتجب‌نیا که در دولت روحانی یک فدایی جان‌نثار بود و اکنون به یک منتقد شدید تبدیل شده همچنین مدعی است که مردم احساس می‌کنند پزشکیان تسلیم است. در واقع او در اینجا مفهوم مردم را به گروگان گرفته و حاضر نیست، بگوید احساس مردم را فعالان سیاسی و خواص شکل می‌دهند و اگر هم تصور غلطی درباره رئیس‌جمهور در ذهن مردم وجود دارد؛ این به دلیل بدعملی و تقصیرات امثال منتجب‌نیا است. در این میان، بیش و پیش از همه شخص دکتر پزشکیان است که باید متوجه خیرخواهی و بدخواهی‌های اطراف خود باشد و از کار کردن با چپ‌های نانجیب اجتناب کند.

******

لاریجانی؛ سیاستمداری که صبر را خوب بلد است!

سایت تابناک نوشت:

پس از رد صلاحیت علی لاریجانی در دو انتخابات ریاست‌جمهوری، اینک به نظر می رسد راه جدیدی برای این سیاستمدار ارشد گشوده شده است. لاریجانی در هفته جاری تحرکات معناداری داشت:گفتگو‌های با پایگاه‌های خبری و تحرک دیپلماتیک او در قالب سفر‌هایی به عنوان نماینده ویژه رهبرمعظم انقلاب به سوریه و لبنان. اما مهمترین وجه این تحرکات جدید مصاحبه اخیر و بسیار مهم علی لاریجانی با سایت دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب  بود، مصاحبه ای مهم که در آن پالس های صریحی برای مذاکره مستقیم اما مشروطی با دولت آمریکا در آن وجود داشت و محل انتشار مصاحبه نیز نشان می داد که "علی لاریجانی دیگر تنها نیست".

در همین حال زمزمه ها و گمانه‌زنی‌های بازگشت علی لاریجانی به نقش‌های اجرایی، از جمله دبیری شورای عالی امنیت ملی نیز تقویت شده است.  بسیاری گمانه‌زنی کرده‌اند که لاریجانی به‌عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی یا نماینده‌ای در مذاکرات جدید با غرب منصوب می‌شود. این گمانه‌زنی‌ها پس از مصاحبه لاریجانی با سایت دفتر رهبری شدت گرفت. کاربران اصلاح‌طلب این احتمال را نشانه‌ای از بلوغ و عقلانیت در سیاست خارجی می‌دانند، در حالی‌که طیف سوپرانقلابی و نزدیک به جلیلی این احتمال را شدیداً بایکوت کرده‌اند.

گمانه‌زنی و برداشت‌ها از اینکه لاریجانی در مصاحبه‌های اخیر خود از تمایل به مذاکره با دولت ترامپ سخن گفته است، این موضع واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشته است. اصلاح‌طلبان این موضع را با سیاست‌های هاشمی رفسنجانی مقایسه کرده و آن را نشان‌دهنده تغییر تدریجی رویکرد نظام در مواجهه با آمریکا دانسته‌اند.  بازگشت علی لاریجانی به عرصه قدرت و سیاست‌گذاری، صرف‌نظر از اینکه در قالب مشاور یا نقش‌های اجرایی باشد، نشان‌دهنده تصمیم سازی های جدید در ساختار سیاسی کشور است و به نظر می رسد لاریجانی بعد از دوره ای فطرت و غیبت اینک با قدرت و حمایت بی سابقه ای به صحنه بازگشته است.

******

روایتی از محل سکونت شهید رئیسی در نهاد ریاست جمهوری

سایت رجانیوز اظهارات یکی از اطرافیان شهید رئیسی از منزل و محل سکونت ایشان در دوران ریاست جمهوری را روایت کرده است:

* شهید رئیسی عملا در یک محیط اداری زندگی می‌کرد ومحل سکونت پیشنهادی را به خاطر بزرگ بودن و خرج های اضافی، رد کرد.وقتی که آقای رئیسی رییس‌جمهور شد، برعکس رییس جمهور قبلی، تاکید داشت که میخواهد در همان محدوده نهاد ریاست جمهوری ساکن شود که هم زحمت محافظین و یگان حفاظت کمتر باشد هم به خاطر ترددهای مکرر رییس جمهور در خیابانها ویا حفاظت از منزل وی و محدودیتهایی که ایجاد میشود، مردم اذیت نشوند. دستور داده بود خانه کوچک و کم هزینه ای باشد چون فقط خودش و همسرش میخواستند آنجا زندگی کنند و دخترهای ایشان هم هر کدام دنبال اجاره منزلی در سطح شهر بودند.

* خیلی گشتیم ولی اساسا در آن محدوده، محل سکونت مناسبی با ویژگی های حفاظتی لازم برای رییس‌جمهور، نبود. نهایتا ایشان تصمیم گرفتند در محلی که رییس جمهور قبلی بعضی روزها به عنوان دفتر کار از آنجا استفاده میکرد ساکن شوند تا محل مناسبی پیدا شود.بعد از مدتی یکی دیگر از ساختمانهای اداری، برای سکونت رییس جمهور بازسازی شد اما وقتی ایشان و همسرشان آمدند و آنجا را دیدند، هم به خاطر بزرگی و وسعت بنا (که البته واقعا به نظر ما و سایر دوستان، بنای بزرگی نبود اما با سیره و مشی زندگی آقای رئیسی و همسرشان در تعارض بود) و هم برخی هزینه هایی که برای خرید اقلام ساختمان آنجا شده بود، گفتند همینجا (محل کار رئیس‌جمهور سابق) میمانم و آن ساختمان جدید تبدیل به ساختمان اداری و کتابخانه و سالن جلسات و ... شد.

* آن ساختمان اداری که ایشان آنجا زندگی میکرد واقعا شرایط مناسبی برای سکونت نداشت و در حد یک دفتر کار بود آن هم نه دفتر کار اصلی ولی آقای رییسی زندگی در همینجا را ترجیح میداد. حتی یک بار هم که در این منزل، زیرساختهای آبرسانی اش پوسیده بود و نیاز به تعمیرات اساسی داشت، چند ماه، خودش و همسرش در قسمت اندرونی اتاق کار اصلی رییس‌جمهور زندگی میکردند. در واقع میتوانم بگویم عملا در این دو سه سال شهید رییسی کارتن برخی از وسایل زندگی شان را که در اسباب کشی قبلی بسته بندی کرده بود، باز نکرد!

* آقای پزشکیان هم که رییس‌جمهور شد از همان روز اول شنبه بعد از رای آوردن قبل از استقرار دولت، آمد و دوباره مثل روسای جمهور قبلی همین منزل آقای رئیسی را به عنوان دفتر کار خودش انتخاب کرد و برای سکونت خودش و دخترش، همان ساختمانی را انتخاب کردند که برای رییس‌جمهور بازسازی شده بود اما شهید رئیسی نرفته بود!»

 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.