زینب اسماعیلی سویری: قرار است فردا، (جمعه ۹ آذرماه -۲۹ نوامبر) معاونان وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه با همتای ایرانی خود مذاکره کنند، مذاکراتی که دو سال در کما فرو رفته. از آخرین دور مذاکراتی که علی باقری، معاون سیاسی پیشین وزارتخارجه با سه کشور اروپایی انجام داد، دو سال گذشتهاست.
این نشست، در شهر به خزان نشسته ژنو برگزار خواهد شد و دستور کار طبق اعلام سخنگویوزارت خارجه ایران، موضوعات دوجانبه، منطقهای و بینالمللی است.
اسماعیل بقائی اینرا هم اضافه کرده که "گفتوگوهای آتی با سه کشور اروپایی در ادامه گفتوگوهای انجام شده با آنها در حاشیه اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک است. در این دور از گفتوگوها که از همان نیویورک برنامهریزی شده، طیفی از مباحث و موضوعات منطقهای و بینالمللی از جمله موضوع فلسطین و لبنان، و نیز موضوع هستهای مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد گرفت."
دستور کار، کلان و گسترده
دستور کار مذاکرات در گستره طیف دوجانبه، منطقهای، بینالمللی و هستهای نشان میدهد که حکایت مذاکرات جدید پیچیدهتر و مطولتر از قبل خواهدبود. البته تنوع موضوعات مذاکراتی میتواند به توافق نهایی امتیاز دربرگیری بیشتری بدهد اما به همان اندازه، دستیابی به توافق را هم سختتر خواهد کرد.
در دیگر سو، طیف مخالفان مذاکرات هم طول و عرض مخالفتشان بیش از قبل خواهد شد،چه آنکه آنها حتی با مذاکره با محتوای هستهای مخالف هستند و اکنون که مسایل دیگری نیز قرار است در داخل آن گنجانده شود، طیف مخالفتها افزوده میشود. برخورد مخالفان با موضوع «برجام دو» که قرار بود مسایل منطقهای را در بربگیرد در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی آنچنان تند بود که به سرعت موضوع به کما رفت. اما این بار قرار است این مذاکرات شامل محورهای متنوعی از بینالمللی و منطقهای و دو جانبه باشد.
منطقه آبستن تنش
شرایطی که اینروزها مذاکرات در آن آغاز میشود، التهابات ویژهای دارد. اگرچه پذیرفته شدن آتش بس بین اسرائیل و حزبالله لبنان، تنش منطقه را به سمت کاهش میبرد اما ضمانت اجرای آن و مساله فلسطین هنوز پابرجاست.
همچنین در رویکرد متقابل جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل نسبت به هم تغییری ایجاد نشدهاست. استقرار دونالد ترامپ در کاخ سفید میتواند وضعیت تنشآلود بین ایران و اسراییل را بار دیگر تشدید کند و مدیریت این وضعیت نیازمند گشودهماندن پنجره دیپلماسی است.
همچنین منطقه نیازمند مدیریت گروه های شبهنظامی فعال است که به درست یا غلط هزینه رفتارهای آنها را جمهوری اسلامی ایران میپردازد. اگر نظام به دنبال مدیریت تنشها در حوزه دیپلماسی است باید از قدرت نفوذ خود برای کنترل آنها استفاده کند.
تروئیکای اروپایی و معادله پیچیده ایران
در دیگرسو، سه کشور اروپایی حاضر در مذاکرات با ایران نه میتوانند مدعی نمایندگی اتحادیه اروپا باشند و نه نماینده ۵+۱ یا متقاعد کننده پنج عضو شورای امنیت.
امریکا به دلیل خروج از برجام در مذاکره حضور ندارد و شرط ایران برای حضور نماینده این کشور بازگشت این عضو به توافق ۲۰۱۵ و انجام تعهداتش است که عملا غیرممکن به نظر میآید.
حضور روسیه در مذاکرات هم در شرایط فعلی عملا به نفع ایران نیست چون موضع اروپاییها در مقابل روسیه به دلیل مساله اوکراین اصلا مثبت نیست.
در این شرایط رابطه ایران و اروپا نیز خود متاثر از مسایل متنوعی است که از اعتراضات تابستان ۱۴۰۱ شروع شد و با داستان فروش پهبادهای ایرانی به روسیه در جریان جنگ با اوکراین گسترش پیدا کرد.
به زبان ساده اروپایی که امروز مقابل ایران برای مذاکره خواهد نشست در شرایط سیاسی قرار دارد که بی شباهت به اوایل دهه ۷۰ و بعد از ماجرای رستوران میکونوس نیست.
در دورهای که به برجام دست یافته شد اروپاییها اشتیاق فراوانی برای حضور در بازارهای ایران یافتند و هم عرض رابطه اقتصادی، در حوزههای مختلفی از صنعت و محیط زیست نیز توافقنامههای همکاری مناسبی با ایران امضا شد که همه آنها بعد از خروج ترامپ از برجام، متوقف ماند.
تخت روانچی بار دیگر در میز مذاکره
قرار است هیات ایرانی مذاکرات را مجید تخت روانچی سرپرستی کند. از کارشناسان برتر در حوزه مسایل بینالمللی که اکنون تصدی معاونت بینالملل وزارت خارجه را برعهده دارد. مجید تختروانچی در دوره مذاکرات هستهای پیشین عقل منفصل محمد جواد ظریف در سمت رییس هیات مذاکره توصیف میشد و در کاردانی و تعقل و مدیریت او تردیدی وجود ندارد. تخت روانچی به میز مذاکره بازگشته در حالی که تجربه مذاکرات پیشین و نمایندگی ایران در سازمان ملل را به اندوختههایش افزودهاست. البته ممکن است ایراد فنی که پیشتر دیپلمات ها به مذاکره وارد میکردند این دور نیز قابل طرح باشد آنهم تمرکز بر بحث از منظر بینالمللی بدون توجه به بحث دوجانبه مباحث.
با اعلام و معرفی اعضای تیمی که تخت روانچی را همراهی میکنند میتوان دقیقتر در این مورد نظر داد.
مذاکرات چرا متوقف شد؟
مذاکرات جدید بعد از دو سال توقف از سر گرفته میشود و دولت رئیسی هیچگاه پاسخ روشنی برای متوقف ماندن مذاکرات نداد. علاوه بر آن، در اواخر دولت حسن روحانی نیز شش دور مذاکره توسط عباس عراقچی انجام شد که زمزمههایی از نزدیکی به توافق شنیده میشد اما دولت سیزدهم در ابتدای کار ترکیب تیم مذاکراتی را تغییر داد و علی باقری با سابقه مخالفت با برجام کار را در دست گرفت. او مدعی بود اگرچه پیشتر مخالف برجام بوده اما تمام تلاشش را برای احیای آن میکند. اما او هیچ توضیحی در مورد علت توقف مذاکرات نداد و مثل دورهای قبلی مذاکرات کار را به تاریخ سپرد. مهم ترین امتیاز مذاکراتی در آن زمان این بود که میزان ذخیره اورانیوم غنی شده به اندازه فعلی حساسیت زا نبود و دستیابی به توافق در آن زمان راحت تر از زمان حاضر است.
حسین امیرعبداللهیان۲۴ مرداد ۱۴۰۱ اعلام کرده بود که "اکنون در نقطهای هستیم که شاید بتوان آن را شروع پایان توافق بنامیم ولی اینکه این شروع پایان توافق چقدر میتواند زمان ببرد دقیقا بستگی به طرف مقابل و آمریکاییها دارد. آنچه که بین ما و سه کشور اروپایی و چین و روسیه باید انجام میشد انجام شده است و اکنون یکی از موضوعات اصلی لغو تحریمهاست." درحالیکه همان زمان تصور میشد دیپلماتها به زودی راهی وین میشوند تا توافق جدید را امضا کنند اما گره در کار افتاد. شنیدهها حاکی از این است، به آخرین متنی که از وین به تهران آمد و مورد چکش کاری قرار گرفت، نکاتی افزوده شد که دیگر مورد قبول طرفین نبود و موقعیت «بازگشت به نقطه صفر» رقم خورد.
۲۵ شهریور ۱۴۰۱ و با مرگ مهسا امینی و آغاز اعتراضات در داخلی در ایران، معمای مذاکرات هستهای و هم عرض آن، رابطه با اروپا به معمایی چند وجهی تبدیل شد.
گسترش دامنه اعتراضات از ایران به سمت دیاسپورای ایرانی مستقر در کشورهای اروپایی، دستور کار رابطه با جمهوری اسلامی ایران را تغییر داد و مسایل سیاسی و حقوق بشری در اولویت قرار گرفت و درهای دیپلماسی بسته شد. دولت رئیسی نتوانست از فرصت سه سالهاش برای احیای برجام استفاده کند و عملکردش از ۱۴۰۱ نیز نوعی انفعال و رهاشدگی داشت.
بالارفتن ظرفیت و توان هستهای ایران در سالهای اخیر گره بزرگی در مسیر دستیابی به توافق است که باید دید تیم هستهای چگونه آنرا باز خواهد کرد، آیا بار دیگر توافقی فنی زیر چتر یک توافق سیاسی خواهیم داشت یا توافق فنی در مسیری دیگر دنبال خواهد شد.
صبر و امید همزمان لازم داریم
باری، مذاکرهای که فردا شروع میشود شبیه ثبت نام کودکی در یک باشگاه ورزشی است. ممکن است انتظار والدین کودک، قهرمانی او در مسابقات کشوری و بینالمللی آن رشته باشد اما این امر نیازمند صبر، اختصاص وقت و هزینه و امید است. به قطار این مذاکره سنگ نزنیم تا بتواند کار حرفهای خود را انجام دهد و به آن وقت بدهیم تا به ایستگاه آخر برسد.
۳۱۱۳۱۱