مهمترین نکتهای که در تاریخ زندگی آیتالله سیدحسن مدرس باید مورد توجه قرار گیرد، پاسخ به این سؤال است که یک روحانی فاقد امکانات چگونه توانست چنین کارهای بزرگی انجام دهد و در تاریخ ضداستعماری و ضداستبدادی کشورمان جاودانه شود؟ رمز این موفقیت چنین بود: « او به هیچکس و هیچ چیز وابسته نبود».
آنچه انسان را از عزت و آزادگی به ذلت بردگی و بندگی میکشاند و انسانیت را از او سلب میکند، وابستگی او به امور مادی و ابراز نیازمندی به این و آن است. حقارت ناشی از وابستگیها وقتی به افراد شاغل در حکمرانی مربوط میشود، آثار زیانبارتری دارد. ضروریترین شرط ورود به مسئولیتهای مرتبط با حکمرانی، عزت نفس و پرهیز از وابستگیهاست. آیتالله سیدحسن مدرس چون تا آخر عمر، وارسته و مستقل باقی ماند توانست منشأ آنهمه خدمت برای کشور و مردم باشد و تا زمانی که رضاخان او را تبعید نکرده بود مانع اجرائی شدن توطئههای او و اربابان استعمارگرش شود. درست به همین دلیل بود که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، مدرس را الگوی نمایندگان مجلس دانست و روز شهادت مدرس، روز مجلس نام گرفته است.
امروز، نام مدرس بر تارک مجلس قرار دارد ولی متأسفانه راه مدرس توسط نمایندگان پیموده نمیشود. مردم ایران به شعار و مشغول بودن به منازعات و مشاجرات شخصی و جناحی و به کسانی که حقوقهای نجومی بگیرند و از مزایای ویژه برخوردار باشند نیازی ندارند.
مردم در جستجوی افرادی هستند که ویژگیهای سادهزیستی، شجاعت، استعمارستیزی، خوی ضداستبدادی، بینش قوی، صراحت، مناعت طبع و استقلال فکری مدرس را داشته باشند تا بتوانند مجلس شورای اسلامی را به جایگاهی که در خور شأن ملت بزرگ ایران باشد برسانند. افسوس که اکنون از چنین مجلسی محروم هستیم.