برترینها: حضور سه بازیکن ایرانی شاغل در تیم اتحاد کلبا، یعنی مهدی قایدی، شهریار مغانلو و سامان قدوس، در جشن ملی کشور امارات با لباس سنتی عربی و اجرای آداب محلی مانند رقص، واکنشهای مختلفی را در فضای مجازی به همراه داشت. عدهای این اقدام را مورد انتقاد قرار داده و شرکت آنها در مراسم یک کشور دیگر را زیر سؤال بردهاند. اما آیا واقعاً این اقدام جای انتقاد دارد و باید آن را مغایر با ارزشهای ملیگرایانه دانست؟
روزنامه خراسان در یادداشتی انتقادی با نگاهی به حضور ۳ بازیکن ملیپوش کشورمان در مراسم روز ملی امارات با «سقف کوتاه رویاها» نوشت: چند روزی است عکسها و ویدئوهایی ازمهدی قائدی، شهریار مغانلو و سامان قدوس با لباس عربی، پرچم امارات، رقص با شمشیر و... منتشر شده که مربوط به روزملی امارات است و بین بسیاری ازکاربران با واکنش منفی مواجه شده است. کمتر ایرانی است که از ادعاهای واهی امارات نسبت به جزایر سهگانه کشورمان بیخبر باشد؛ جزایری در دل خلیج همیشه فارس، وکمتر ایرانی هم هست که نداند اماراتیها هرنوع تلاشی برای آنکه خودشان را دراین ماجرا محق نشان دهند انجام خواهند داد؛ حالا اگر یک ایرانی ورزشکاری شناخته شده باشد وظیفهاش دراین ماجرا جدیتر است و وقتی قرار است درتیمی اماراتی توپ بزند باید این حساسیتها را بهشکلی ویژه بشناسد و با کمک مدیربرنامه و... درجریان عقد قرارداد وحین آن به این حساسیتها پایبند باشد.
هرچند مراسم روزملی امارات درظاهر ارتباطی به ادعاهای واهی این کشور نسبت به جزایر سهگانه ندارد اما نمیشود و نباید این را فراموش کنیم وقتی یک کشور نسبت به تمامیت ارضی ما رفتارخصمانه و ناشایست دارد واصرار عجیبی هم به تکرار آن دارد این جنس حضور درگرامیداشت روز ملی آن ،با واکنش منفی مردم مواجه میشود. شاید بگویید بازیکن تحت قرارداد باشگاه است و باید به آن پایبند باشد؛ اول اینکه قطعاً درقرارداد بازیکنان ایرانی با تیمهای خارجی، تبصره های مختلفی در خصوص تبلیغات برخی محصولات، شرکت در مراسمها و... وجود دارد که اگر نباشد اشتباه است. بازیکن باید طبق قراردادش با باشگاه داخل زمین حرفهای رفتار کند؛ اما در کجای فوتبال دنیا دیدهایم که فوتبالیستها اینچنین مراسمی را با خنده روی لب شرکت کنند انگارنه انگار که آن کشور به بخشی از خاک ما چشم دارد؟
سالها قبل خلعتبری وقتی دید نام لیگ امارات مغایر ارزشهای ملی ماست قید قرارداد خوبش را زد و یکطرفه فسخ کرد. چند وقت قبل امین حزباوی که بهرغم سن کم در السد قطر درخشیده بود وقتی دید ادامه قراردادش منوط به این است که برای تیم ملی قطر توپ بزند برگشت و شاهدیم در تیم ملی هم ذخیره یک بازیکن ناآماده شده اما کشورش را به هرچیزی از جمله پول و فیکس بودن ترجیح داده است.
اما در مقابل سقف رویاهای این۳ بازیکن خیلی کوتاه است؛ قائدی که با آن استعداد درخشان باید در اروپا توپ میزد به لیگهای اینچنینی بسنده کرده. مغانلو که حدود ۴ سال قبل یک نیم فصل در پرتغال بود خیلی سریع بیخیال اروپا شد و به ایران برگشت. سامان قدوس هم از لیگ برتر انگلستان آمده تا درازای پول اماراتی شمشیر به دست شود. راستی رفقا کاش اگر سقف رویای خودتان پایین است لااقل بهخاطر کشورتان در این نمایش حاضر نمیشدید.
اما شاید بهتر است به موارد مشابه در دنیای فوتبال نگاهی بیندازیم. سال گذشته، کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی تیم النصر، همراه با دیگر ستارگان شاغل در لیگ این کشور، در جشن ملی عربستان شرکت کرد. او لباس سنتی عربی به تن کرد و حتی در مراسم رقص شمشیر نیز حاضر شد. کریم بنزما، ستاره فرانسوی تیم الاتحاد، نیز اقدام مشابهی انجام داد. نکته جالب اینجاست که این رویدادها در خود ایران بازتاب مثبتی داشت و به عنوان نشانهای از تعامل فرهنگی و احترام به سنتهای کشور میزبان تلقی شد.
شرکت بازیکنان ایرانی در مراسم ملی امارات، به لحاظ حرفهای و اجتماعی، تفاوتی با حضور رونالدو یا بنزما در مراسم مشابه در عربستان ندارد. آنها با این اقدام، احترام خود را به فرهنگ و سنتهای محلی نشان دادهاند؛ موضوعی که در فوتبال حرفهای، رایج و پذیرفتهشده است. اینکه این حرکت را مغایر با هویت ملی یا وطنپرستی بدانیم، با منطق حرفهای فوتبال تطابق ندارد. این بازیکنان در میادین بینالمللی تمام توان خود را برای تیم ملی ایران به کار گرفتهاند و جایگاه خود را به عنوان نمایندگان کشورشان حفظ کردهاند.
برای مقایسه، میتوان به یکی از جنجالیترین تصاویر فرهاد مجیدی، ستاره پیشین فوتبال ایران، اشاره کرد. او در زمان بازی در تیم الوصل امارات، تصویری از یک شیخ اماراتی را روی پیراهن خود داشت. این موضوع نیز در زمان خود بحثبرانگیز شد، اما در نهایت بهعنوان بخشی از تعاملات فرهنگی و حرفهای وی در فوتبال امارات پذیرفته شد.
به هر حال، شرکت در مراسم ملی کشور میزبان، به ویژه در حوزهای مانند فوتبال که مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را درنوردیده است، نشانهای از تعامل و احترام متقابل است و شاید بهتر است با واژههایی چون «وطنفروشی» یا «بیاحترامی به ایران» گره نخورد. شاید این اقدامات بتواند به جای عصبانیت، به عنوان الگویی مثبت از احترام به فرهنگهای مختلف و ایجاد ارتباطات فرهنگی در ورزش حرفهای مورد توجه قرار گیرد.