معامله آف چین (Off-chain) یا برون زنجیرهای نوعی از تراکنشهای ارزهای دیجیتال است که کاربرد زیادی در این حوزه دارد. معاملات آف چین مزایای متعددی از جمله کاهش کارمزدها و افزایش مقیاسپذیری را بهدنبال دارند که یکی از معظلات سهگانه بلاک چین محسوب میشود. در این مقاله، ابتدا بررسی میکنیم که معامله آف چین چیست، سپس انواع روشهای انجام معاملات آف چین و راهکارهای موجود را معرفی میکنیم.
در حالت کلی، به هر دادهای که خارج از بلاک چین اصلی باشد، داده برون زنجیرهای یا آف چین میگویند. معامله آف چین (Off-chain Transaction) نیز به تراکنشی اطلاق میشود که خارج از زنجیره یا بلاک چین اصلی اتفاق میافتد. معامله آف چین میتواند به سادگی واگذاری کلید خصوصی یک کیف پول به شخصی دیگر یا به پیچیدگی راهکارهایی مثل پروتکلهای لایه دوم باشد.
معامله آف چین عموماً برای کاهش هزینه و زمان تأیید تراکنشها، افزایش مقیاسپذیری و غلبه بر مشکلات ازدحام در شبکههای محبوبی مانند اتریوم انجام میشود. پس از انجام معاملات و تراکنشهای موردنیاز در بیرون از بلاک چین اصلی، نتیجه نهایی مربوط به آن تراکنشها روی شبکه اصلی ثبت میشود تا همه افراد، از جمله ماینرها، اعتبارسنجها و تریدرها بهصورت عمومی به آن دسترسی داشته باشند.
برای درک بهتر معامله آف چین دو مثال را بررسی میکنیم.
فرض کنید میخواهید ماشین بخرید و با فروشنده توافق میکنید که معادل ارزش آن را در قالب بیت کوین پرداخت کنید. شما میتوانید این مقدار بیت کوین را از کیف پول خود به کیف پول فروشنده انتقال دهید، اما این انتقال هم زمانبر است و هم کارمزد دارد. برای همین یک کیف پول دیگر را که همان مقدار بیت کوین دارد، در اختیار فروشنده قرار میدهید؛ یعنی کلید خصوصی آن را به فروشنده میدهید. این سادهترین مثال از معامله آف چین است.
در نمونه دیگری، تصور کنید نیاز دارید که تراکنشهای متعددی با اتریوم انجام دهید. همانطور که میدانید، کارمزدهای شبکه اتریوم بسیار بالا است و ممکن است تراکنشهای متعدد، بهویژه تراکنشهای کوچک، هزینههایی داشته باشد که حتی از خود تراکنش هم بالاتر است. برای همین، از یک پروتکل لایه دوم، مانند پالیگان، استفاده میکنید. پالیگان همه تراکنشهای شما را خارج از بلاک چین اتریوم انجام میدهد و نتیجه نهایی را روی آن ثبت میکند.
وقتی بیت کوین در سال ۲۰۰۹ به جهان معرفی شد، افراد زیادی با آن آشنا نبودند و سالها طول کشید تا مردم بیشتری نسبت به ارزهای دیجیتال آگاهی پیدا کنند. طی این مدت، شبکههای جدیدی مانند اتریوم هم ظهور کردند. همانطور که قابلحدس است، ابتدا تراکنشهای زیادی روی این شبکهها انجام نمیشد، چون جامعه ارزهای دیجیتال جامعه کوچکی بود.
بهمرور که کاربران ارزهای دیجیتال افزایش یافتند و درخواستهای تراکنش بیشتری به سمت بلاک چینها روانه شد، این شبکهها با مشکل کندی یا بهاصطلاح مقیاسپذیری مواجه شدند. دیگر شبکههای اصلی قادر به پاسخگویی به همه درخواستها نبودند. این مشکل محرکی شد برای ظهور شبکههای لایه دوم و راهکارهای معاملات آف چین.
بلاکها پر از اطلاعات تراکنشها هستند. درواقع، تراکنشها بزرگترین بخش داده در بلاکها را تشکیل میدهند. پیش از آنکه تراکنشها پردازش شوند، در صفی معروف به ممپول (Mempool) قرار میگیرند. سپس، نودها آنها را براساس معیارهایی مثل میزان کارمزدانتخاب میکنند تا در داخل بلاک قرار دهند. معمولاً تراکنشهای با کارمزد بالاتر در اولویت قرار میگیرند. نهایتاً بلاک حاوی این تراکنشها استخراج و پردازش میشود.
در بلاک چینهای پرطرفدار مثل اتریوم، تجمع تراکنشها در ممپول باعث کندی شبکه میشود. با توجه به اینکه کارمزدهای بالاتر در اولویت هستند، افراد برای تسریع پردازش تراکنشهایشان، باید کارمزد بیشتری را بپردازند تا تراکنشهایشان زودتر توسط ماینرها برای اعتبارسنجی انتخاب شوند.
برای جلوگیری از این گره معاملاتی و پایین نگه داشتن کارمزدها، توسعهدهندگان به فکر ساخت برنامههای کمکی برای بلاک چین افتادند که امروزه آنها را با نام راهکارهای لایه دوم میشناسیم. این برنامهها تراکنشها را برای بلاک چینهای اصلی پردازش کرده و سپس اطلاعات نهایی را برای ثبت و گنجاندن در بلاکها، به بلاکچینهای اصلی ارسال میکنند.
پردازش تراکنشهای خارج از زنجیره به این روش، سرعت و هزینه تراکنشها را بهبود بخشیده و بلاک چینها را کارآمدتر میکند. البته راهکارهای لایه دوم تنها روش اجرای تراکنشهای برون زنجیرهای نیستند.
بیشتر بخوانید: مقیاس پذیری در بلاک چین چیست و چه راهکارهایی دارد؟
پیشتر در این باره صحبت کردیم و مشخص شد که معامله آنچین تراکنشی است که روی بلاک چین اصلی ثبت میشود. بااینکه هدف تراکنشهای آنچین و آفچین انتقال ارزش در اکوسیستم ارزهای دیجیتال است، اما این دو نوع تراکنش برای نیازها و کارکردهای متفاوتی استفاده میشوند.
تراکنشهای درون زنجیرهای غالباً برای معاملات با ارزش بالا که امنیت و تغییرناپذیری در آنها حرف اول را میزند، کاربرد دارند. این نوع تراکنشها مکانیزم تراستلسی (بدون نیاز به کسب اجازه) را ایجاد میکنند که نیاز به حضور واسطهای متمرکز را از بین میبرد.
در مقابل، هدف معاملات آف چین، پرداختن به چالشهای مقیاسپذیری در تراکنشهای درون زنجیرهای است. این نوع از معاملات برای تراکنشهای کوچکتر و متعدد که سرعت و بهینهبودن هزینه در آنها مهم است، به کار میروند. بااینحال، این نوع از معاملات بهدلیل اتکا به شبکهها یا زنجیرههای لایه دوم، ممکن است پیچیدگی و آسیبپذیری امنیتی را افزایش دهند. برای مقایسه بهتر میان معاملات آف چین و آن چین، جدول زیر را ببینید.
ویژگی | معامله آنچین | معامله آفچین |
---|---|---|
محل ثبت تراکنش | در بلاک چین، به صورت عمومی و غیرقابل تغییر | خارج از بلاک چین، معمولاً در سیستمهای جداگانه |
هزینه | بالاتر، به دلیل نیاز به کارمزد شبکه | پایینتر یا بدون هزینه |
سرعت | کندتر، به دلیل نیاز به تأییدهای متعدد بلاک چین | سریعتر، زیرا نیاز به تأییدهای پیچیده ندارد |
مقیاسپذیری | محدود به توان پردازشی شبکه بلاک چین | مقیاسپذیرتر به دلیل استفاده از روشهای مقیاسپذیر |
امنیت | بسیار امن و مقاوم در برابر تغییرات | ممکن است امنیت کمتری داشته باشد |
شفافیت و دسترسی | بهطور کامل قابل پیگیری و شفاف است | بسته به راهکار مورداستفاده، ممکن است شفافیت کمتری داشته باشد یا کاملاً خصوصی باشد |
بسته به پروتکل یا فناوری مورد استفاده، مکانیزمهای مختلفی برای تأیید و انجام معاملات آف چین وجود دارد. پروتکلهای مختلفی برای تسهیل و پردازش معاملات آفچین به وجود آمدهاند که هرکدام از روش خاصی برای انجام این معاملات استفاده میکنند. در ادامه، نمونههایی از راهکارهای آف چین را بررسی میکنیم.
کانالهای پرداخت یا همان پیمنت چنلها (Payment Channels) از لحاظ کارکرد شبیه همان زنجیرههای لایه دوم هستند، اما ساختارشان بلاک چینی نیست. توسعهدهندگان کانالهایی خصوصی میسازند تا دو طرف تراکنش را به یکدیگر وصل کند و معاملاتشان را خارج از زنجیره اصلی انجام دهد. در نهایت، کانال ایجاد شده بسته میشود و معاملات انجام شده در آن در قالب یک تراکنش نهایی نهایی روی بلاک چین اصلی ثبت میشود.
برای مثال، در شبکه لایتنینگ (Lightning Network) که یک راهکار مقیاسپذیری لایه دوم برای بلاک چین بیت کوین است، شبکهای از کانالهای پرداخت دو طرفه توسط کاربران ساخته میشود. تراکنشهای برون زنجیرهای در این کانالها انجام میشوند و طرفین معامله با امضای وضعیتهای بهروزرسانیشده کانال مربوطه، تراکنشها را تأیید میکنند. با بستن کانال، تراکنش نهایی در بلاک چین بیت کوین ثبت میشود.
ریدن نتورک (Raiden Network) نیز یک راهکار برون زنجیرهای برای بلاک چین اتریوم است که عملکردی مشابه لایتنینگ نتورک بیت کوین دارد.
رولآپ (Rollup) یک روش مقیاسپذیری برون زنجیرهای است که روی بلاک چین اصلی ساخته میشود. رولاپها تراکنشها را پردازش میکنند و سپس آنها را بهصورت دستهای یا اصطلاحاً باندل (Bundle) در قالب یک تراکنش نهایی را به بلاک چین اصلی ارسال میکند.
شبکههای آپتیمیزم (Optimism) و آربیتروم (Arbitrum) که جزو محبوبترین زنجیرههای مقیاسپذیری لایه دوم اتریوم محسوب میشوند، بهترتیب از نوع زیکی رولآپ (ZK-rllup) و آپتیمیستیک (Optimistic Rollups) هستند که از روشهای متفاوتی برای پردازش تراکنشها استفاد میکنند. با وجود این تفاوت، هر دو همان روش دستهبندی تراکنشها را برای افزایش مقیاسپذیری به کار میگیرند.
بیشتر بخوانید: آربیتروم چیست؟ همه چیز درباره آربیتروم و توکن ARB
سایدچینها (Sidechains) یا همان زنجیرههای جانبی، بلاک چینهای مستقلی هستند که در کنار بلاک چین اصلی ساخته شدهاند تا با تقسیم وظایف پردازش تراکنشها، سرعت و کارآمدی شبکه را افزایش دهند. سایدچینها را میتوان از راهکارهای لایه اول برای حل مشکل مقیاسپذیری به حساب آورد، چرا که در ساختار اکوسیستم اصلی ایجاد میشوند، اما تراکنشهایی که روی آنها انجام میشود جزو معاملات آف چین هستند.
پاراچینهای پولکادات نمونهای کامل از سایدچین هستند. در اکوسیستم پولکادات، پاراچینهای متعددی وجود دارد که میتوان آنها را برای انجام وظایف خاصی اجاره کرد. برای مثال، پروتکلهای دیفای روی یک پاراچین قرار میگیرند و بازیهای غیرمتمرکز روی یک پاراچین دیگر. هر برنامه و پروتکلی میتواند پاراچین مستقلی را برای انجام تراکنشهای خود اجاره کند.
هر پاراچین یک بلاک چین خودمختار است و میتواند توکن اختصاصی و اکوسیستم کوچک خود را با قوانین خاص خودش داشته باشد، اما امکان ارتباط با بلاک چین اصلی و دیگر پاراچینها را نیز دارد. بهطورکلی، کاربران برای انجام سریعتر و کمهزینهتر تراکنشها میتوانند ارزهای دیجیتالشان را بین زنجیره اصلی و ساید چینها جابهجا کنند.
بیشتر بخوانید: نگاهی به اکوسیستم پولکادات؛ بررسی وضعیت پاراچینها و پروژهها
کانالهای وضعیت یا استیت چنلها (State Channels) که در منابع فارسی آنها را کانالهای حالت و کانالهای اظهارنامه نیز ترجمه کردهاند، مشابه کانالهای پرداخت هستند، اما از تعاملات پیچیدهتر بین قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکنند. به عبارت بهتر، خود کانالهای پرداخت شکلی از کانالهای وضعیت هستند که مختص پرداختهای خرد طراحی شدهاند.
برخی از پروتکلها و برنامههای بلاک چینی برای افزایش سرعت تراکنشهای خود، از کانالهای وضعیت استفاده میکنند. آنها تراکنشها را در این کانالها پردازش و نتیجه نهایی را روی بلاک چین اصلی منعکس میکنند. این کانالها برای تأمین امنیت خود از بلاک چین اصلی استفاده میکنند. کاربران میتوانند تراکنشهای متعددی را خارج از زنجیره و روی این کانالها انجام دهند و در عین حال از امنیت شبکه اصلی بهرهمند شوند.
سلر نتورک (Celer Network) یکی از نمونههای برجسته استفاده از کانالهای وضعیت است. در این شبکه، اپلیکیشنهای مختلف، مانند برنامههای دیفای، بازیها و اپلیکیشنهای پرداختهای خرد، از کانال وضعیت برای انجام تراکنشهایشان استفاده میکنند و نتایج نهایی را به شبکه اصلی میفرستند.
بیشتر بخوانید: سلر نتورک چیست؟
ممکن است برخی از تراکنشهای برون زنجیرهای از طریق خدمات متمرکز انجام شوند. در این روش، تراکنشها درون پایگاه دادهای که متعلق به آن سرویس متمرکز است، تأیید میشوند. بااینکه شاید این سیستمها بهاندازه سیستمهای غیرمتمرکز تراستلس نباشند، اما معاملات در آن سرعت بالاتر و هزینه کمتری دارد.
شاید برایتان جالب باشد که بگوییم بهترین نمونه از سرویسهای متمرکز آفچین همان صرافیهای متمرکز هستند که همه ما آنها را میشناسیم. در این صرافیها روزانه میلیونها بلکه میلیاردها تراکنش انجام میشود، اما هیچکدام روی شبکه اصلی ارزهای موردمعامله ثبت نمیشوند. کاربران ارزهای دیجیتال مختلف را معامله میکنند و این تراکنشها در سرورهای صرافی ثبت میشوند. تنها واریزها و برداشتها از صرافی هستند که با کیف پول انجام و در بلاک چین ارز موردنظر ثبت میشوند.
یک بار دیگر تعریف معامله آف چین را مرور کنیم: هر تراکنشی که خارج از زنجیره یا بلاک چین اصلی اتفاق بیفتد، تراکنش آف چین به شمار میآید. پیشتر هم گفتیم که حتی واگذاری یک کیف پول به شخصی دیگر هم یک تراکنش برونزنجیرهای است که سادهترین نمونه از معامله آف چین است.
نمونه دیگری که پیچیدهتر و فنیتر است، پلتفرم معاملات همتابههمتا (P2P) در صرافی بایننس است که امکان خرید طیف متنوعی از توکنها از طریق روشهای پرداخت برون زنجیرهای مختلف مانند انتقال بانکی، پیپال و دیگر موارد را فراهم کرده است.
برای آنکه نحوه عملکرد تراکنش برونزنجیرهای را توضیح دهیم، نیاز است که با یک نمونه عملی از آن پیش برویم. سادی چینها یکی از بهترین نمونههای پلتفرم معامله آف چین هستند که برخی از شبکههای بلاک چینی مانند پولکادات از آن استفاده میکند. در ادامه، نحوه کار معامله آف چین را با نمونه ساید چینها بررسی میکنیم.
در گام اول، یک زنجیره جانبی بهعنوان یک شبکه بلاک چینی مجزا ساخته میشود. این زنجیره توانایی برقراری ارتباط با شبکه اصلی را دارد و هدف اصلی آن، افزایش مقیاسپذیری است.
اگر با مفهوم پگ کردن در دنیای ارز دیجیتال آشنا باشید، پگ دو طرفه در معاملات آف چین زنجیرههای جانبی نیز شباهت زیادی به آن دارد. مکانیزم پگ یا گرهخوردگی دوطرفه به کاربران اجازه میدهد که ارزهای دیجیتالشان را از بلاک چین اصلی به زنجیره جانبی و بالعکس منتقل کنند. این مکانیزم، دو زنحیره را به یکدیگر متصل میکند، بهطوری که کاربران میتوانند آزادانه داراییهایشان را بین آنها جابهجا کنند.
حال برای آغاز یک تراکنش برون زنجیرهای، کاربر مقدار مشخصی از ارزهای موجود خود روی بلاک چین اصلی را در یک قرارداد هوشمند قفل میکند. علت قفلشدن این مبلغ این است که معادل همان مقدار باید در زنجیره جانبی توکن جدید ایجاد شود تا برای تراکنشهای آف چین مورد استفاده قرار گیرد. درواقع، مبلغ قفلشده وثیقهای برای تضمین اعتبار توکنهایی است که در معمله آف چین استفاده میشوند.
پس از قفل کردن داراییها، کاربر میتواند از زنجیره جانبی برای انجام چندین تراکنش استفاده کند. این تراکنشها خارج از بلاکچین اصلی انجام میشوند و پردازش سریعتر و هزینه کمتری دارند.
حتی اگر جزئیات هر تراکنش در لحظه روی بلاک چین اصلی منتشر و ثبت نشوند، زنجیره جانبی دارای دفترکل جداگانهای است که تراکنشهای برونزنجیرهای را روی آن ثبت میکند.
زمانی که کاربر قصد تسویه تراکنش یا بازگشت به بلاک چین اصلی را دارد، یک تراکنش آن چین را آغاز میکند. در این مرحله، نتیجه تمام تراکنشهای آفچین صورتگرفته روی سایدچین در این تراکنش منعکس میشود.
با ثبت تراکنش نهایی آن چین روی بلاک چین اصلی، حسابها تسویه و داراییهای قفلشده آزاد میشوند. به این مرحله، پگاوت کردن (Pegging-out) یا آزادسازی گرهخوردگی میگویند.
با تأیید تراکنش تسویه نهایی روی بلاک چین اصلی، موجودیها مطابق با آن بهروزرسانی میشوند.
باتوجه به تفاوتهای داده برون زنجیرهای با درون زنجیرهای، استفاده از معاملات آف چین مزایای زیادی را برای پروژههای کریپتویی و همچنین شرکتها دارد. این مزایا شامل موارد زیر هستند:
معاملات آف چین میتوانند به شکل قابلتوجهی بار شبکه را کاهش داده و مقیاسپذیری را بهبود بخشند. با این قابلیت، پروژههای کریپتویی و همچنین سازمانها میتوانند حجم بالایی از تراکنشها را بدون تحمیل بار اضافی بر بلاک چین اصلی مدیریت کرده و عملیات سریعتر و کارآمدتری داشته باشند.
انجام معاملات در خارج از بلاک چینهای اصلی، هزینههای مرتبط با تراکنشهای آن چین را حذف میکند. این صرفهجویی بهویژه برای کسبوکارها یا افرادی که تعداد زیادی تراکنش در روز انجام میدهند، اهمیت دارد. برای مثال، بسیاری از کسبوکارهای خرد، مانند کافهها، از شبکه لایتنینگ برای پذیرش پرداختهای کوچک استفاده میکنند.
تراکنشها و دادههای برون زنجیرهای، ناشناسی را افزایش میدهند؛ چرا که تراکنشها در بلاک چین ثبت نمیشود و جزئیات تراکنشها از شبکه عمومی که برای همه افراد قابل رؤیت است، دور نگه داشته میشوند. بنابراین، معامله آف چین حریم خصوصی داده را تضمین میکند.
مزیت دیگر اینکه این معاملات انعطاف بیشتری را برای پردازش تراکنشها و مدیریت دادهها فراهم میکنند. شرکتها و پروژههای کریپتویی میتوانند قوانین و فرایندهای سفارشی را روی زنجیره ثانویهای پیادهسازی کنند که شاید اجرای آن در یک بلاک چین عمومی امکانپذیر نباشد.
برای مثال، پاراچینهای پولکادات این امکان را دارند که قوانینی کاملاً متفاوت از زنجیره اصلی داشته باشند. هر پروژهای میتواند یک پاراچین را اجاره و قوانین جامعه خود را در آن اعمال کند. سازوکار کارمزد نیز بخشی از قوانین بلاک چین است که با معاملات آف چین میتوان آن را تغییر داد؛ این کاری است که پروتکلهای لایه دوم اتریوم انجام میدهند.
همه تراکنشهای در بلاک چین اصلی نیاز به اعتبارسنجی و اجماع برای تأیید دارند که ممکن است گاهی زمانبر باشد و باعث کاهش سرعت پردازش شود. اما تراکنشهای برونزنجیرهای نیازی به این سطح از اعتبارسنجی و اجماع ندارند؛ بههمینخاطر، سرعت پردازش بسیار بالاتری نسبت به زنجیره اصلی دارند.
علیرغم مزایای متعددی که در بخش قبل به آنها اشاره کردیم، معاملات آف چین با چالشها و محدودیتهای خاص خود روبهرو هستند، از جمله:
ازآنجاکه تراکنشهای برون زنجیرهای در بلاک چین اصلی انجام نمیشوند، امنیت و تغییرناپذیری تراکنشهای آنچین را نیز ندارند. این کاهش امنیت، فرصت دستکاری و تغییر دادهها هنگام ارسال به بلاک چین اصلی را به هکرها و سارقان میدهد. مثلاً، بااینکه مالکیت یک ارز دیجیتال در تراکنشهای آف چین مشخص است، اما تا زمانی که در بلاک چین اصلی ثبت نشود، هیچچیز قطعی و نهایی نیست.
این موضوع میتواند نگرانیهایی را درباره قابلاعتماد بودن دادههای آفچین ایجاد و آنها را در برابر رخنههای امنیتی، آسیبپذیرتر کند. بههمینخاطر، لازم است که راهکارهای لایه دوم از نظر امنیت و باگ، ممیزیهای لازم را پشتسر بگذارند.
برای اجرای معاملات آفچین اغلب واسطههایی درگیر هستند که لازم است به آنها اعتماد کرد؛ چیزی که در تراکنشهای درون زنجیرهای وجود ندارد. این وابستگی میتواند ماهیت غیرمتمرکز برنامههای وب ۳ را تا حدی به خطر بیندازد. به این امر در فضای کریپتو، ریسک طرف معامله (Counterparty Risk) میگویند.
یکپارچهسازی دادههای آفچین با عناصر آنچین میتواند پیچیده باشد و برای عملکرد بدون مشکل، نیازمند طراحی دقیق است. این چالش میتواند مانعی در توسعه برنامههایی باشد که از عناصر آنچین و آفچین بهطور همزمان استفاده میکنند.
معامله آف چین یا برون زنجیرهای تراکنشی است که خارج از بلاک چین اصلی انجام میشود.
سرعت بالاتر، کارمزد پایینتر و مقیاسپذیری بیشتر از جمله مزایای استفاده از راهکارهای معاملات برون زنجیرهای هستند.
کانالهای پرداخت، زنجیرههای جانبی، کانالهای وضعیت و سرویسهای آف چین متمرکز از جمله روشهای اجرای معاملات آفچین هستند.
معامه آف چین به تراکنشهایی گفته میشود که خارج از زنجیره اصلی یک شبکه بلاک چینی انجام میشوند. استفاده از راهکارهای لایه دوم برای انجام معاملات برونزنجیرهای مزایای مختلفی از جمله کاهش کارمزدها، سرعت اجرای بالاتر، کاهش شلوغی شبکه و مقیاسپذیری بیشتر را دارد. البته از معایب این نوع از معاملات مانند کاهش امنیت و تغییرناپذیری، پیچیدگی در یکپارچهسازی با زنجیره اصلی و وابستگی به واسطهها نباید غافل شد.