برترینها: سریال "دوست نابغه من" (My Brilliant Friend) شاید یک سریال خلاف جریان است، از این جهت که خلاف آثاری مثل فرام و یا حتی پنگوئن برای بالا آمدن و دیده شدن نیاز به دوپینگ رسانهای ندارد. اتفاقا "دوست نابغه من" در میان سریالبازهای ایرانی مهجور مانده و شادی آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته، همین هم دلیلی شد تا در مطلب پیش رو نگاهی داشته باشیم به این سریال موفق.
این سریال زندگی دو دوست به نامهای النا گرکو و رافائلا سرولو را دنبال میکند که در دهه 1950 در محلهای فقیر نشین در ناپل ایتالیا بزرگ میشوند. داستان از دیدگاه الینا روایت میشود که در زندگی بعدی خود به عنوان نویسندهای موفق به تصویر کشیده میشود، زیرا او در مورد وقایع دوران کودکی خود و دوستی پیچیدهای که با لیلا داشت، منعکس میشود.
"سریال دوست نابغه من" داستانی است که به بلوغ میرسد و دوستی پیچیده و غالباً پر فراز و نشیب بین النا و لیلا را در حالی که چالشهای بزرگ شدن در محلهای فقیر در ایتالیای پس از جنگ را بررسی میکنند، بررسی میکند. این سریال به خاطر سریال شخصیتهای زن پیچیده و ظریف به راحتی مخاطبش را همراه میکند. پیچیدگیهای دوستی و چالشهای بزرگ شدن را در جامعهای که زنان را محدود میکند بررسی میکند، با اتفاقاتی که در یک جامعه جنگزده رخ میدهد. یعنی این سریال هم به عمق روابط دخترانه میرود و هم ناپل و ایتالیا را خوب و دقیق تصویر میکند و هم زمینه اجتماعی دارد، مگر از یک سریال خوب چه میخواهید؟
این سریال همچنین نقش خاطره و نوستالژی را در شکلگیری درک ما از گذشته و احساس ما از خود بررسی میکند. از طریق بازتابهای النا در مورد دوران کودکیاش و رابطه مداوم او با لیلا، میبینیم که چگونه خاطرات ما از لحظات و روابط مهم میتواند تا مدتها پس از پایان آنها بر زندگی ما تأثیر بگذارد.
یکی دیگر از جنبههای سریال "دوست نابغه من" که مورد تحسین قرار گرفته، رویکرد آن به داستاننویسی است. این سریال به عنوان یک سری فلش بک ساخته شده است، با النای مسنتر که در مورد دوران کودکی خود و اتفاقاتی که رابطه او با لیلا را شکل داده است، منعکس میشود.
این رویکرد نه تنها لایهای از پیچیدگی را به روایت میافزاید، بلکه به سریال اجازه میدهد تا مضامین خاطره و نوستالژی را به شیوهای معنادار بررسی کند. از طریق بازتابهای الینا، میبینیم که چگونه وقایع گذشته به شکلگیری حال او ادامه میدهند و چگونه حافظه میتواند ما را آرام و آزار دهد.
سارا درباره این سریال نوشت: «دوست نابغه من» سریالی که فکر نمیکردم انقدر باش ارتباط برقرار کنم، انقدر دوستش داشته باشم و بعد تموم شدنش تا مدتها دلم نخواد سریال دیگری ببینم تا بتونم در ذهنم مدام مرورش کنم و در همون حال و هوای سریال بمانم. باید اعتراف کنم تکهای از قلبم در کنار النا دوست داشتنی، در ایتالیا، در همان دوران جا مونده…
عاطفه هم پس از تماشای این سریال ابراز دلتنگی کرده: داستان دو تا دوست با تمام حس های انسانی که میشه داخل یه ارتباط تجربه کرد. دوست داشتن، تنفر، حسادت، بدجنسی و حمایت. و مخاطبی که همراه میشه با لنو و لیلا تا بره به ناپل ایتالیا تو سال ۱۹۵۰ تا زمان حال. دلم برای تماشای دوست نابغه من تنگ میشه!
و روژا: اینقدر امسال هیچ فیلم و سریال خوبی در نیومده، که قسمتهای فصل جدید دوست نابغه من رو مثل لقمه خوشمزه غذا گذاشتم کنار، هر وقت امیدم بطور کامل از دست رفت، ببینم. امیدوارم کیفیت خودش افت نکرده باشه!