به گزارش اقتصادنیوز، اویل پرایس با انتشار یادداشتی مدعی شد، دونالد ترامپ بازگشته و کمپین «فشار حداکثری» (ادعایی اش)علیه ایران برای تحت تاثیر قرار دادن فروش نفت این کشور، برنامه هستهای تهران و توانایی ایران برای حمایت از مقاومت ممکن است احیا شود. چنین گزاره ای می تواند برای ایران و غرب پیامدهای جدی به دنبال داشته باشد.با این حال به ادعای این وبت سایت، ترامپ و چهره هایی که برای کابینه اش تعریف کرده ممکن است به درک این واقعیت برسند که سال 2018 با سال 2025 متفاوت است، سال 2018، بازه زمانی که ترامپ از برجام خارج شد به سان امروز معادلات امنیتی خاورمیانه اینگونه پیچیده و پرتنش و در عین حال حساس نبوده است.در باب استراتژی ترامپ در ارتباط با ایران اویل پرایس یادداشتی را منتشر کرده و اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «دهن کجی عربستان به آمریکا؛ آیا ترامپ می تواند اعراب را علیه ایران بسیج کند؟/پس لرزه های جنگ غزه؛ ترکش های اسرائیل به کمپین فشار حداکثری/چرا ترامپ قدرت مانور در قلب آسیا را ندارد؛ کردیور شمال به جنوب بهانه هم صدایی جمهوری های جدا شده از شوروی با ایران» منتشر کرد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
سوال این است، اگر ایالات متحده محموله به مقصد چین را توقیف کند، باید در انتظار چه سناریویی باشیم؟ کشتی باید در جایی لنگر بیاندازد، محموله احتمالاً تخلیه و ذخیره می شود، خدمه باید اسکان داده شوند و تغذیه شوند، پشتیبانی کنسولی باید ارائه شود، و کسی باید از کشتی محافظت کند. چین بزرگترین شریک تجاری برای بازیگرانی است که بین خلیج فارس و دریای چین جنوبی قرار دارند، بنابراین ایالات متحده ممکن است نتواند داوطلبانی برای این کارهای کم بازده پیدا کند.در همین راستا باید گفت ایالات متحده هشدار زبیگنیو برژینسکی مشاور سابق امنیت ملی را نادیده گرفت که گفته بود ایالات متحده باید از اقدام علیه "ائتلاف بزرگی از چین، روسیه و شاید ایران، در قاب ائتلافی "ضد هژمونیک" اجتناب کند. ایالات متحده با گسترش ناتو، نادیده گرفتن سیاست چین واحد، و حمایت از کودتای 1953 در ایران استادانه برای تعریف این ائتلاف بستر سازی کرد.
پیروزی مسعود پزشکیان، چهره ای میانه رو که بر اصل تنش زدایی جهت عبور از تحریم ها باور دارد و همزمانی نسبی قدرت گرفتنش با بازگشت ترامپ به کاخ سفید اندکی امیدوار کننده است. مسعود پزشکیان پس از انتخاب در جولای 2024 برنامه خود را در «پیام من به دنیای جدید» رسانه ای و قصد خود را برای تقویت روابط با همسایگان ایران به ویژه عراق، ترکیه و شش عضو شورای همکاری خلیج فارس اعلام کرد. او با تاکید بر نیاز به یک "منطقه قوی"، در باب "گفتگوی سازنده" با اروپا، ابراز امیدواری کرد و همزمان خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را به چالش کشید و از واشنگتن خواست "با واقعیت کنار بیاید."در این میان ترامپ نیز اکتبر گفته بود که خواهان ایران موفق است. ونس، وزیر مارجه کابینه اش که از حامیان جدی طرح سناتورهای جمهوری خواه جهت حمله به ایران بود نیز امروز موضعش را تغییر داده و می گوید، چنین حمله ای صرفا انحرافی بزرگ در منافع ملی آمریکا ایجاد کرده و برای واشنگتن پرهزینه خواهد بود.به ادعای ناظران مواضع طرفین امیدها در باب توافق برای برون رفت از بحران حاکم را افزایش داده اما موجب شده تا یک سوال بی پاسخ بماند، آیا بازگشت ایالات متحده به توافق در شرایطی که هنوز جوهر امضای خروج ترامپ از برجام خشک نشده، قابل اعتنا است؟در پاسخ گروهی می گویند چین، روسیه و ایران به واشنگتن باور ندارند چرا که این کشور سابقه مثبتی از خود به یاد نگذاشته است.
اویل پرایس در ادامه نوشت، مداخله آمریکا در ایران با کودتای 1953 آغاز شد. ایالات متحده سپس در طول جنگ 1980-1988 پس از توافق ایالات متحده و ایران در مورد توافقنامه الجزایر (ژانویه 1981) از عراق حمایت کرد، جایی که ایالات متحده متعهد شد: «سیاست ایالات متحده مبنی بر عدم مداخله مستقیم تعریف شده استبا این همه شواهد نشان می دهد در طول جنگ ایارن و عراق ایالات متحده به طور ضمنی از صدام حسین حماست کرد. این کشور در زمان ریاست ترامپ فرمان ترور (شهید) قاسم سلیمانی را صادر کرد؛ آن هم در شرایطی که فرمانده ارشد سپاه قدس در حال انتقال پیامی به عربستان سعودی در تلاش برای کاهش تنش بین تهران و ریاض بود. همزمان حمایت ایالات متحده از اقدامات خرابکارانه اسرائیل و ترور دانشمندان هسته ای در ایران اعتبار این کشور را تحت تاثیر قرار داد. دو بازیگر هم صدا ویروس استاکس نت را برای از کار انداختن تجهیزات سانتریفیوژ هسته ای ایران طراحی کردند. گزاره ای که خشم تهران را برانگیخت.
در شرایط کنونی روابط ایران با روسیه و چین تقویت شده است.چین و ایران در مارس 2021 توافقنامه مشارکت راهبردی جامع 25 ساله امضا کردند. این قرارداد با هدف تقویت روابط دوجانبه و شامل سرمایه گذاری های قابل توجه چین در اقتصاد ایران است.چین قصد دارد 400 میلیارد دلار در بخش های نفت، گاز، پتروشیمی، حمل و نقل و تولید ایران سرمایه گذاری کند. در مقابل، این کشور عرضه ثابت و با تخفیف شدید نفت ایران را دریافت خواهد کرد. این توافق به چین اجازه می دهد تا نیروهای امنیتی را برای حفاظت از پروژه های خود در ایران مستقر کند.این سرمایهگذاریها همچنین زمینه ساز ارتقای زیرساختهای ایران میشود و از ابتکار یک کمربند یک جاده چین با تقویت ارتباطات و مسیرهای تجاری حمایت میکند.
همزمان روسیه هواپیماهای جنگنده سوخو-35، هلیکوپترهای Mi-28، هواپیماهای آموزشی خلبانی یاک-130 را به ایران عرضه کرده است. براساس ادعاها ایران نیز پهپادها و موشک های بالستیک خود را در اختیار مسکو قرار داده است.تجارت غیر نظامی نیز میان دو کشور در حال افزایش است. مسکو تایمز گزارش می دهد: «صادرات روسیه به ایران در سال گذشته 27 درصد افزایش یافت و واردات روسیه از ایران 10 درصد رشد پیدا کرد». هر دو طرف توافق کردهاند که تجارت با ارزهای دیگری غیر از دلار آمریکا را افزایش دهند، در حالی که روسیه متعهد شده است که 40 میلیارد دلار در بخش نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کند.تایمز در این باره خاطرنشان می کند، «شاید مهم ترین تغییراتدر شبکه های حمل و نقل رخ داده است. به واسطه جنگ در اوکراین و و تقلای روسیه برای دور زدن تحریم های غرب، مسکو تغییر مسیرهای تجاری را به سمت جنوب آغاز کرده است. به همین دلیل است که ایران و روسیه کار خود را برای توسعه کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) که از خلیج فارس تا دریای بالتیک امتداد مییابد، افزایش دادهاند.»
ایران با وجود مشکلات اقتصادی، بودجه نظامی خود را افزایش داده است، بدون شک حملات آمریکا یا اسرائیل را پیش بینی کرده است. در عین حال، ایران اعلام کرده که مایل به مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) است، اما نه تحت فشار. عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در گفت و گویی تصریح کرد: هنوز فرصت دیپلماسی وجود دارد، هرچند این فرصت زیاد نیست، فرصت محدودی است.گزارش اخیر آژانس اشاره می کند که ایران اقداماتی را با هدف توقف افزایش ذخایر آغاز کرده است، هرچند آژانس همچنین مدعی است که ایران از آخرین گزارش، ذخایر اورانیوم خود را 60 درصد افزایش داده است. پزشکیان، رئیسجمهور ایران با اشاره به آمادگی خود برای تعامل با آمریکا، گفت: خواه ناخواه در عرصههای منطقهای و بینالمللی با آمریکا روبرو میشویم و بهتر است این عرصه را خودمان مدیریت کنیم. همزمان تحلیلگران در ایران می گوید دولت باید با ترامپ تعامل داشته باشد، روزنامه اصلاحطلب شرق در سرمقاله اش آورد، ر پزشکیان باید «از اشتباهات گذشته اجتناب کرده و یک سیاست عملگرایانه و چند بعدی را در پیش بگیرد»، هر چند دیگران شک دارند که در دوران ترامپ تغییر ایجاد شود.
ایران دانش هسته ای خود را که به سختی به دست آورده است تسلیم نکرده و همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی را افزایش دهد، اما آیا ایران دکترین هسته ای اش را تغییر خواهد داد؟ شواهد نشان می دهد ترامپ نمیخواهد رویارویی نظامی با ایران را تجربه کند، زیرا نسبت به تأثیر آن بر اقتصاد ایالات متحده حساس است، بنابراین تحریمها (و حمله گاه به گاه اسرائیل) تنها گزینه هایی است که برای او باقی مانده است. اگر چنین باشد، و اقتصاد ایران و طرح صادرات نفت به اندازه کافی مقاوم باشد، و روسیه و چین بر مواضع حود بمانند، ممکن است شاهد رویارویی فرسایشی میان ایران و آمریکا باشیم؛ گزاره ای که توسط شاهین های آمریکایی مورد استقبال قرار می گرد.
همزمان ضرب الاجلی برای مذاکره با ایران تعریف شده، 18 اکتبر 2025 شاهد پایان برجام هستیم و بعد از آن احتمال بازگشت ماشه افزایش خواهد یافت.اگر ایالات متحده دوباره به هر نوع توافق هسته ای بپیوندد، باید توافقی جدید حاصل شود زیرا ایران پس از خروج ایالات متحده از توافق، شرایط برجام 1.0 را پشت سر گذاشت. اگر آمریکاییها بخواهند قرارداد 2.0 را گسترش دهند تا موشکهای بالستیک یا سیاست خارجی ایران را شامل شود، ایران ممکن است محدودیتهای مشابهی را برای سایر کشورهای منطقه پیشنهاد کند و سپس بخواهد محدودیت هایی بر رویکرد ایالات متحده اعمال شود تا سناریوی برجام تکرار نگردد. طبیعتا در این مسیر ایالات متحده باید سد سنا را نیز لحاظ کند.تا کنون، هر یک از طرفین به یکدیگر بی اعتماد هستند و همین گزاره به تنش ها دامن زده است. این گزاره به شاهین ها فرصت داده تا به آتش رویارویی دمیده و به دنبال تعریف فرصتی برای تشدید تنش باشند.