به گزارش اقتصادنیوز، نشریه فارین پالسی با انتشار یادداشتی نوشت: بازگشت قریب الوقوع دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده به قدرت، اروپا را بی خواب کرده است. دیپلمات ها انتظار دارند که ترامپ 2.0 دردسرهای بیشتری ایجاد کند زیرا جهان امروز نسبت به سال 2017 ثبات کمتری دارد.مهمترین نگرانی کشورهای اروپایی افزایش مشارکت روسیه، چین، ایران و کره شمالی است. ترامپ در حال ساخت یک نمایشب جهانی است. یک مقام امنیتی غربی که نخواست نامش فاش شود، گفت و هر کاری که دشمنان ما در حال حاضر انجام می دهند به نظر می رسد به رویکرد ترامپ مرتبط است.در این میان مشخص نیست که آیا ترامپ - که از برنامه داخلی خود به جد حمایت می کند – چشم انداز اتحاد بین چهار قدرت هسته ای که رهبران آنها از ایالات متحده متنفر هستند را درک خواهد کرد یا خیر.
فارین پالسی در ادامه آورد، برت بروئن، مدیر سابق تعامل جهانی کاخ سفید، در این باره گفت: «این چهار کشور در حال حاضر علیه منافع آمریکا با هم صدا شده اند. کره شمالی به روسیه برای حمله به اوکراین کمک می کند. محور مقاومت، حامی ایران کشتیها در دریای سرخ را هدف قرار می دهد. همزمان چین در حال خرید نفت ایران است.در چنین شرایطی اگر ترامپ منزویتر شود، همه چیز می تواند بدتر شود».به نوشته این نشریه تصمیم کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی برای کمک به روسیه از طریق اعزام نیرو به اوکراین، شگفتانگیزترین نمونه از چگونگی ادامه رشد محور حکومتهای ضد غربی است.مزایای کرملین در این منازعه آشکار است: روسیه از زمان شروع جنگ متحمل خسارات سنگینی شده و کره شمالی مایل است با فرستادن نیروهای خود به میدان مرگ به رفع این شکاف کمک کند.امتیازهای احتمالی که پیوینگ یانگ به واسطه مشارکتش در جنگ اوکراین به دست می آورد مبهم است. جان اورارد، سفیر سابق بریتانیا در کره شمالی گفت: «خطر فرارسربازان کره شمالی به محض ورود به اوکراین بسیار است - چیزی که کره جنوبی برای آن آماده می شود». به گفته او،« فرار نیروهای ویژه نخبه باعث شرمساری کیم خواهد شد. علاوه براین، ناتوانی سربازان پیوینگ یانک می تواند این بازیگر را بی اعتبار تر کرده و به شهرت کیم به عنوان مردی که باید از او ترسید، اسیب برساند».
با این حال، اورارد گفت که کیم به یک برنامه پشتیبان نیاز دارد. کره شمالی برای مدت طولانی تقریباً تنها به چین متکی بوده و چین نارضایتی خود را از روابط جدید کیم با روسیه نشان داده است. در همین حال، ما نمی دانیم که کیم در ازای اعزام نیرو به روسیه چه چیزی دریافت می کند. شاید او برای توسعه تسلیحات هستهای و فناوری موشکی جدید کمک میخواهد، یا شاید مجبور شده با اعزام نیرو موافقت کند، زیرا اکنون که ذخایرش تمام شده ، دیگر نمیتواند خواستههای روسیه برای مهمات را برآورده کند.رهبران ناتو از تشدید تنش ها در جهان و اروپا بیم دارند. اگر کره شمالی به حمایت از روسیه ادامه دهد، آیا کره جنوبی با ارسال موشک از اوکراین حمایت می کند؟ ممکن است اوکراین به اهداف کره شمالی حمله کند؟ و اگر این کار را کرد، آیا کره شمالی از چین می خواهد که به تعهدات پیمان برای محافظت از کره شمالی عمل کند؟ در این سوال ها در حالی مطرح می شود که گروهی می گویند مشارکت احتمالی چین در تنش های حاکم به سان کابوس است.
فارسن پالسی در ادامه نوشت، هر چیزی که هزینه تحمیلی بر روسیه به واسطه حمله به اوکراین را کاهش دهد و به ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور فضایی برای تحقق اهداف بلندمدتش ارائه دهد صرفا زمینه ساز تضعیف غرب و افزایش قدرت روسیه خواهد شد. در چنین شرایطی اروپا به هدف اصلی روسیه بدیل می گردد.کیر گیلز، مشاور ارشد در برنامه روسیه و اوراسیا در چتم هاوس گفت: کرملین و متحدانش تلاش کرده اند تا بر انتخابات چندگانه در اروپا با هدف خاص نصب سیاستمداران یا دولت های طرفدار روسیه در سراسر قاره تأثیر بگذارند.در کنار این گزاره که ایالات متحده اروپا را به عنوان مستعمره در قاب ناتو می بیند یا نه، واقعیت آن است که متحدان های کرملین به دنبال تحت فشار قرار دادن اروپایی ها هستند. آنها غالبا در طول انتخابات فعالیت هایشان در این زمینه را افزایش داده و به حامیان کرملین، چهره هایی چون ایراکلی کوباخیدزه در گرجستان، کمک می کنند تا با پیروزی در انتخابات یا در سراسر اروپا قدرت بیشتری پیدا کنند.
بدیهی است که احساسات ضد غرب و ضد ناتو در خود اروپا یک خطر است، اما برای آمریکایی ها نیز پیامدهایی دارد. زمانی که اقتصاد اروپا شکوفا شود، ایالات متحده سود می برد. این کشور از اروپای قدرتمندی سود می برد که از منافع ایالات متحده به ویژه در آسیا دفاع می کند. گیلز گفت، اگر اروپا به زمین بازی پوتین تبدیل شود، هیچ سودی برای ایالات متحده نخواهد داشت.برای ایران، محور جدید به برخی پرسشهای وجودی پاسخ میدهدایران به متحدانی نیاز دارد و روابطش با سه کشور دیگر عمدتاً معاملاتی است.ایران برای هر یک از این بازیگران نقشهای متفاوتی ایفا می کند:تهران برای روسیه، یک شریک نظامی و خار بالقوه در چشم ایالات متحده است.به باور محمدعلی شعبانی، سردبیر وبسایت امواج میدیا که تحلیلهایی درباره خاورمیانه منتشر میکند،ایران برای چین، به سان کلید امنیت انرژی و بهویژه امنیت محمولههای نفتی از خلیج فارس است. به ادعای فارین پالسی، ایران، کشوری با چندین رقیب منطقهای - عمدتاً اسرائیل - ممکن است به دنبال افزایش حمایت نظامی باشد. اگر ثبات منطقه در سال های آینده کمتر شود، این گزاره می تواند برای ایالات متحده نگران کننده باشد. علی شعبانی در این باره مدعی شد: تهدید اصلی که ایران میتواند به طور بالقوه برای ایالات متحده ایجاد کند، در منطقه است بالاخص آن که در صورت افزایش تنش ها پایگاه هایی آمریکایی در منطقه می توانند هدف حملات متحدان تهران قرار بگیرند.به ادعای فارین پالسی، شرایط ایجاد شده توسط روسیه، ایران و کره شمالی می تواند برای چین فرصت ساز باشد بالاخص اگر ترامپ همزمان با بازگشت به کاخ سفید به دنبال آن باشد تا با توسل به تعرفه های سنگین پکن را تحت فشار قرار دهد.یکی از دیپلمات هایی اروپایی در این باره مدعی شد که ترس رایج میان همتایان آمریکا این است که ترامپ به طور کامل متوجه تعداد قطعات متحرک رقبا و نحوه تعامل آنها با یکدیگر نیست. به عنوان مثال، نگرانی مشروعی وجود دارد که ترامپ به توافق ها در باب اوکراین پایان داده و از ناتو خارج شود. انجام این کار شکاف امنیتی اروپا را عریان می کند و این قاره را در برابر روسیه آسیب پذیر می سازد. ترامپ همچنین می خواهد بر صادرکنندگان اروپایی تعرفه وضع کند. به نوشته فارین پالسی، شما نمی توانید حمایت از امنیت اروپا را لغو، به اقتصاد این قاره ضربه بزنید، سپس از شرکت های اروپایی انتظار داشته باشید که فروش نیمه هادی ها به چین را متوقف کنند یا مصرف کنندگان کالاهای ارزان تر چینی را تحت فشار قرار دهند، این بدان معناست که آنچه اکنون در اروپا اتفاق می افتد می تواند عواقبی برای بازیگران این قاره و تایوان و سایر متحدان در اقیانوس هند و آرام به دنبال داشته باشد.
ترس از اینکه ترامپ مسائل جهانی را جدی نمی گیرد، جدید نیست. اما آنچه در دوره دوم ریاست جمهوری رئیس جمهوری جدید ایالات متحده ممکن است متفاوت باشد این است که چقدر او به سایر بخش های دنیا توجه می کند.بروئن گفت: "در دور نخست ریاست ترامپ، رهبران نگران بودند که رئیس جمهوری وقت به دنبال دلایلی برای فشار دادن دکمه قرمز باشد." من فکر میکنم این بار بیشتر نگرانند که او چشم خود را به روی بقیه جهان بسته و رفتار افرادی مانند پوتین و [رئیسجمهور چین، شی جین پینگ] را به عنوان مشکل آمریکا تلقی نکند».ترامپ ممکن است بخواهد بر روی یک دستور کار صرفا داخلی متمرکز شود، همانطور که حق اوست. اما دشمنان در حال حاضر به یک خلأ بالقوه نگاه می کنند و فرصتی را برای رسیدن به یک هدف مشترک می بینند: لقمه بزرگی از نفوذ جهانی واشنگتن برداشته و خودشان آن را ببلعند.