نظام های اداری شکل می گیرند که کار مردم در چهارچوب موازین اصولی حکومتها به ساده و آسان ترین روشها نظم و نسق پیدا کند، ارتباطی قوی و شفاف نیز بین مردم و این نظامها وجود دارد چرا که پول حقوق کارکنان توسط مالیات پرداختی خود این مردم تأمین می شود، در حقیقت مردم صاحب کارند و نظامهای اداری خدمه آنها. طبیعی است که این چنین نظامی پاسخگوی مردم و نیازهای آنها باشد. از سوی دیگرپول پرداختی به این کارکنان چون صاحب دارد بی رویه پرداخت نمی شود و توسعه نظامهای اداری در این کشورها موزون و کنترل شده صورت می گیرد.
متأسفانه نظام اداری در کشور ما بی قواره و خودمختار است و تنها کسی را که به رسمیت نمی شناسد همان مردمند که میبایست "ارباب رجوع" آنها باشند ، نظام اداری در کشورما از کیسه گشاد نفت عمدتا در طول تاریخ تغذیه کرده و با فرازو فرود درآمدهای نفتی فربه شده است.
این نظام ، ارتباطی با مردم و منافع آنها ندارد، صاحب اختیار و گردن کلفت است.
هر سازمانی ساز خودش را می زند و بیچاره تولید کننده از این اتاق به آن اتاق و از این جزیره به آن جزیره پاس کاری می شود، هر بخش برای خودش جزیره ایست مستقل با پرچمی مستقل، بهداشت ضوابط خود را دارد و استاندارد ضوابط خود را ، سرشان هم همیشه شلوغ است ، و کسی نیست که این مهمّ را درک کند که این نظام بی قواره اداری هرس می خواهد کاری که در طی دهها سال علیرغم نیاز مردم انجام نشده است.
نظام اداری فربه در کشور ، چوب لای چرخ توسعه کشور است و چه کسی می بایست این مهمّ را درک کند و برای آن که در حقیقت توسعه و تولید کشور است چاره جوئی کند خدا میداند !؟.