یافتهها نشان میدهد اعمال تحریمهای سختگیرانه و سیاست فشار حداکثری آمریکا در دوران ترامپ علیه ایران و شرکتها و افراد مرتبط با ایران، مهمترین عامل این پدیده بوده است.
از طرف دیگر اما میتوان گفت که به طور کلی درآمد خارجیهایی که در ایران فعالیت دارند، نوسان زیادی را تجربه نکرده و تقریبا با ثبات بوده است.
دستمزد ایرانیانی که مقیم خارج محسوب نمیشوند و در خارج کار میکنند به علاوه سود ناشی از سرمایهگذاری ایرانیان در خارج از کشور باید به تولید ناخالص داخلی اضافه شود. از طرف دیگر دستمزد افراد خارجی که در ایران فعالیت دارند و سود ناشی از سرمایهگذاریهای خارجی باید از تولید ناخالص داخلی کم شود. بنابراین اگر دریافتی صاحبان نیروی کار و سرمایه از خارج منهای دریافتی صاحبان کار و سرمایه خارجی از داخل شود؛ به خالص دریافت عوامل تولید از خارج میرسیم. اگر این خالص دریافت ایرانیان از خارج را به تولید ناخالص داخلی اضافه کنیم به تولید ناخالص ملی ایرانیان میرسیم.
آمارها حاکی از آن است که در دهه 90 ، بالاترین خالص درآمد ایرانیان در خارج به قیمت های ثابت سال 1400، در سال 92 گزارش شده است. در بیشتر سالهای دهه 90 خالص درآمد ایرانیان با وجود اینکه بالا و پایین زیادی را تجربه کرده اما در محدوده مثبت قرار داشته و در واقع ورودی اقتصاد از خارج بیشتر از خروجی آن بوده است.
اما در سال 98 ورق برگشت و در واقع خروج دونالد ترامپ از برجام، بازگشت تحریمها آمریکا و اعمال سیاست موسوم به فشار حداکثری، موجب شد تا ریسک فعالیت ایرانیان در خارج از کشور افزایش پیدا کند. در نتیجه درآمد ایرانیان خارج از کشور در یک روند نزولی قرار گرفت و در نهایت موجب شد تا خالص درآمد از سال 98 به بعد سقوط کند. اگر بخواهیم اعداد به قیمت ثابت با یکدیگر مقایسه کنیم، می بینیم که در سال 98 خالص درآمد ایرانیان در خارج از کشور به منفی یک هزار میلیارد تومان رسیده، درحالی که در همین مقایسه در سال 97 ، این مقدار نزدیک به 9 هزار میلیارد تومان بوده است، در حقیقت طی این سال ها این شاخص با افت محسوسی مواجه شده است.
پایینترین میزان خالص درآمد ایرانیان در خارج در حداقل 13 سال اخیر مربوط به سال 1401 میشود. در سال گذشته این شاخص با کمی تعدیل همراه شده است.