لیگ برتر فوتبال ایران در حالی وارد هفته دوازدهم شده که فقر گلزنی از یک سو و ضعف مهاجمان در گشودن دروازه رقبا از سوی دیگر، حسابی آزاردهنده شده است. بدون درنظرگرفتن بازیهایی که در هفته دوازدهم برگزار شده یا قرار است برگزار شود، در ۱۱ هفته اخیر که اوضاع نامساعد است. تیمهای مدعی قهرمانی در لیگ برتر تا به اینجا نتوانستهاند خط حمله خطرناکی را معرفی کنند. تازه اگر هم دراینبین یکی، دو نفر اوضاع بهتری در مقایسه با دیگران دارند، جور را هافبکها و مدافعان و نه مهاجمان کشیدهاند. برای تشریح بهتر شرایط بهتر است به طور ملموس این ماجرا بررسی شود تا مشخص شود جایگاه لیگ ایران در این زمینه چه رتبه پایینی را دارد. فعلا تا پایان ۱۱ هفته تیم تراکتور، صدرنشین لیگ برتر ایران است. این تیم دست بر قضا بهترین خط حمله ایران را هم در اختیار دارد و توانسته ۱۸ بار دروازه رقبا را باز کند. بهترین گلزن لیگ ایران هم از همین تیم است؛ تومیسلاو اشترکالی با پنج گل فعلا بهتنهایی در صدر ایستاده و پایینتر از او کلی بازیکن چهارگله حضور دارند.
شاید وضعیت تراکتور از این نظر بهتر باشد، ولی ۱۱ بازی و بازیکنی با پنج گل، به اندازه کافی میتواند زنگ خطر را به صدا دربیاورد. پرسپولیس و سپاهان بهعنوان دیگر تیمهای مدعی برای قهرمانی اوضاع عجیبتری دارند. مهاجمان پرسپولیس که در این فصل کلا ناامیدکننده ظاهر شده و جایی در بین برترین گلزنان ندارند. از این تیم وحید امیری که بهعنوان آچارفرانسه در پستهای مختلف به میدان رفته، تازه چهار گل زده دارد. سپاهان هم که اصلا بازیکنی در بین برترینها ندارد. شرایط در استقلال هم جالب است؛ بهترین گلزن این تیم رامین رضاییان با چهار گل زده است. او مدافع تیم استقلال است و بدیهی است که جای خالی مهاجمان این تیم احساس میشود.
این کارنامه برای تیمهایی که داعیه قهرمانی دارند و پولهای کلانی هم برای خریدن مهاجمان پرداخت کردهاند، به اندازه کافی بحثبرانگیز است. در همین لیگ فقط تا به الان تراکتور است که کارنامه بهتری دارد، چون به غیر از اشترکالی، امیرحسن حسینزاده دیگر عنصر هجومی این تیم هم با چهار گل زده در رده بالایی در جدول برترین گلزنان ایستاده است. باوجوداین، زنگ خطر اصلی متوجه میانگین گلهای زده برترین خط حمله ایران در مقایسه با کشورهای همسایه است. واضح است که وقتی صحبت از لیگ ایران میشود، نباید سطح توقعات را بالا برد و با لیگهای درجه یک اروپایی مقایسه کرد. با این حال مقایسه با لیگهای درجه دو و سه اروپایی و البته لیگهای کشورهای همسایه ایران هم باز نشان میدهد که اوضاع گلزنی در لیگ برتر ایران اصلا مساعد نیست. همانطور که عنوان شد، بهترین خط حمله این روزهای فوتبال ایران مربوط به باشگاه تراکتور است که پس از ۱۱ بازی، ۱۸ بار گلزنی کرده است. این مورد میانگین ۱.۶ گل زده در هر بازی را نشان میدهد که برای تیم صدرنشین لیگ نمیتواند عدد درخوری باشد. این تازه وضعیت تراکتور است و طبیعتا وضعیت تیمهای گرانی مانند سپاهان، پرسپولیس و استقلال از این هم بدتر است.
برای شروع مقایسه بد نیست سری به لیگ امارات زد که یکی، دو سالی میشود مقصد تعدادی از بازیکنان ایرانی شده است. در این لیگ، العین با ۲۵ گل زده بهترین خط حمله را در اختیار دارد. با توجه به آنکه العین این تعداد گل را فقط در هشت مسابقه زده، عدد جذاب ۳.۱ گل در هر بازی برای این تیم ثبت میشود که استاندارد بالایی دارد. البته شرایط صدرنشین امارات هم باز بهتر از ایران است؛ شارجه ۲۲ گل زده از ۹ بازی دارد که میانگین ۲.۴ را نشان میدهد. تا به اینجا واضح است که لیگ ایران در مقایسه با امارات به طور میانگین یک گل عقب است.
در لیگ قطر شرایط بسیار بهتر است؛ الدحیل صدرنشین از ۱۱ بازی ۳۳ گل زده دارد که میانگین گل زده سه در هر بازی را نشان میدهد. اختلاف ۱.۵ گل بیشتر با لیگ ایران، به طور واضحی شرایط را ترسیم میکند.
اگرچه نباید لیگ عربستانِ کنونی را هم با لیگ برتر ایران مقایسه کرد ولی به لحاظ شباهتهای بسیارِ سالهای نهچندان دور، بد نیست اوضاع گلزنی در این لیگ را بررسی کرد. در عربستان فعلا الاهلی رده دومی با ۳۴ گل، بهترین خط حمله را در اختیار دارد. از آنجا که ۱۳ هفته از این لیگ سپری شده، الاهلی به طور میانگین در هر بازی سه گل زده است. وضعیت خط حمله تیم صدرنشین این لیگ یعنی الاتحاد هم تفاوت زیادی ندارد. الاتحاد ۳۲ گل زده که باز هم عددی نزدیک به سه گل زده در هر مسابقه را نشان میدهد. فاصله زیاد برترین خط حمله عربستان با لیگ ایران و قرابت شرایط این لیگ با لیگ قطر، نشان میدهد که عربستانیها هم از این نظر استاندارد درخورتوجهی را حفظ کردهاند.
به غیر از کشورهای عربی، لیگ ترکیه هم بهعنوان یکی از لیگهای کشورهای همسایه، متر و معیار درخوری برای مقایسه است. در این لیگ تیم صدرنشین گالاتاسرای با ۳۸ گل زده بهترین خط حمله را دارد. گالاتاسرای این تعداد گل را بعد از ۱۴ بازی ثبت کرده که عدد میانگین ۲.۷ گل زده در هر بازی را نشان میدهد. این مورد هم باز اختلاف درخوری با وضعیت برترین خط حمله لیگ ایران دارد.
برای اینکه شرایط لیگ برتر ایران با لیگهای درجه دو و سه اروپایی هم مقایسه شود، بد نیست شرایط لیگهایی مثل بلژیک و روسیه هم ارزیابی شود. در بلژیک که همچنان برای تعدادی از لژیونرهای ایرانی مقصد جذابی به نظر میرسد، تیم خنک با ۳۶ گل زده بعد از ۱۷ بازی در صدر قرار گرفته است. میانگین ۲.۱ گل زده در هر بازی برای این تیم که به طور مشترک برترین خط حمله لیگ را به یدک میکشد، عدد چندان بالایی نیست، ولی همین عدد هم باز از وضعیت برترین خط حمله لیگ ایران بهتر است. در روسیه هم این روزها زنیت رده دومی به طور مشترک با دینامو رده پنجمی با ۳۷ گل زده، بهترین خط حمله را در اختیار دارند. از آنجا که ۱۸ بازی در این لیگ برگزار شده، عددی نزدیک به دو گل زده در هر بازی برای آنها ثبت میشود. کراسنودار صدرنشین هم بعد از همین تعداد بازی ۳۴ گل زده دارد که باز هم تقریبا میانگین تقریبی عدد دو را نشان میدهد.
حالا که وضعیت برترین خط حمله این لیگها مشخص شده، بد نیست شرایط برترین گلزن لیگهای مربوطه هم بررسی شود تا جایگاه آقای گلی لیگ ایران در مقایسه با لیگهای مربوطه عیانتر شود. همانطور که عنوان شد، در لیگ برتر ایران اشترکالی با پنج گل آقای گل است. او به طور میانگین ۰.۴ گل زده در هر بازی دارد. در لیگ امارات، آقای گل فعلیشان ۱۱ گله است که با توجه به هشت بازی العین، کوجو لابا به طور میانگین در هر بازی ۱.۳ گل زده را ثبت کرده است. در قطر، بغداد بونجاح معروف ۱۱گله است که به طور میانگین در هر بازی یک بار گلزنی کرده است. در لیگ عربستان، میتروویچ ۱۲گله است که او هم به طور میانگین عدد یک گل زده در هر بازی دارد. در لیگ ترکیه، چیرو ایموبیله با ۹ گل زده، آقای گل فعلی است که با توجه به ۱۴ دیداری که بشیکتاش برگزار کرده، میانگین ۰.۶ گل زده برای او ثبت شده است. در بلژیک، آدریانو برناچینی ۱۰گله است و به طور میانگین نزدیک به ۰.۶ گل زده در هر بازی دارد. سرانجام در لیگ روسیه، مانفرد اوگالدی با ۱۵ گل، عنوان آقای گلی را یدک میکشد که با توجه به سپریشدن ۱۸ هفته از این لیگ، او به طور میانگین در هر بازی ۰.۸ گل زده را ثبت کرده است.
حالا بررسی هر دو شرایط بهخوبی نشان میدهد که لیگ برتر ایران چه در مقایسه با برترین خط حمله و چه عنوان آقای گلی، از لیگ کشورهای همسایه و لیگهای درجه چندم اروپایی پایینتر است. شاید در برخی موارد این اعداد تا حدودی به هم نزدیک باشند ولی باز هم تأثیر چنددهم اختلاف خودنمایی میکند. وضعیت نگرانکننده لیگ برتر ایران وقتی خودنمایی میکند که معمولا بیشترین پرداختیها برای مهاجمان است. عجیب آنکه اغلب مهاجمان خوب خارجی هم که با کلی سروصدا به این لیگ میآیند، در امر گلزنی ناموفق نشان میدهند تا همه چیز تبدیل به یک ابهام بزرگ شود. بهراستی چه بلایی بر سر مهاجمانی آمده که در لیگ برتر ایران حضور دارند؟